روزنامه جوان
1401/09/19
امنیت پس از جلسات آزاداندیشی را باید تضمین کنیم
جریان سلطه و برانداز پس از مأیوسشدن از تأثیر بر جامعه ایرانی، تلاش کرد به نحوی دانشگاهها را با اغتشاشات اخیر همراه کند. این موضوع موجب شد شاهد برخی از اتفاقات مخصوصاً در دانشگاههای مهم تهران باشیم. با این حال ۱۶ آذر امسال با حضور رئیسجمهور و بسیاری دیگر از چهرههای حکومتی و دولتی در دانشگاهها به پایان رسید تا مهر دیگری بر بیثمر بودن تلاشهای ضدانقلاب برای همراه کردن دانشگاهها با براندازان باشد. برای بررسی فضای این روزهای دانشگاه با حجتالاسلام مهدی فاطمیپور، معاون فرهنگی و سیاسی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها گفتگو کردهایم. برخی از دشمنیها در خصوص دانشجویان یا دانشگاهها وجود داشته و در اغتشاشات اخیر هم تمرکز بر آنها بیشتر هم شدهاست. نهاد چه کاری برای روشنگری انجام دادهاست؟ تلاش ما در دانشگاه این است که بتوانیم با همه اقشار اعم از دانشجویان، اساتید، اعضای هیئت علمی، مدرسین دانشگاه، کارمندان و دیگران یک ارتباط سازندهای در جهت ارتقای وضعیت فرهنگی و به شکل ویژه وضعیت دینی و معرفتی دانشگاه را دنبال کنیم که در همین راستا دوره ها، کارگاهها و برنامههای مختلف مثل دانش افزاییها و هم اندیشیهایی با عددهای بسیار بالا در سطح دانشگاههای کشور اتفاق افتادهاست. اگر امروز در کشور سنت حسنهای مانند اعتکاف جاافتاده و سراسر کشور در ایام ماه رجب یا ماه مبارک رمضان در مساجد مختلف برنامه اعتکاف برگزار میشود، آغاز این حرکت از دانشگاهها رشد پیدا کرد و تبدیل به یک حرکت اجتماعی عمومی شد. در بیش از ۲۰ دورهای که در ستاد عمره و عتبات دانشگاهیان برای اساتید و دانشجویان سفرهای زیارتی را تدارک دیدیم، بیش از ۵۰۰ هزار نفر در این برنامهها شرکت کردهاند. در مورد موضوع کرسیهای آزاداندیشی چه کارهایی انجام شدهاست؟ طی این سالها مطالبه حضرت آقا در مورد موضوع آزاداندیشی را به شکلهای مختلف دنبال کرده ایم و بعضی از اتفاقات مثبت هم افتادهاست؛ مثلاً الان تقریباً دو سال است که در دانشگاه آزاد یک لیگ آزاداندیشی برگزار میشود و در آخرین گزارش ۱۲هزار دانشجو در این برنامه شرکت و با هم رقابت کردند و راجع به موضوعات مختلف آزاداندیشی داشتند. برای آزاداندیشی در دانشگاه ها، قالبها و روشهایی طراحی شده که نمونه آن همان مدل دانشگاه آزاد است که عرض شد، اما از این مهمتر این کار یک فضای روانی هم نیاز دارد که آن نیاز به همراهی دستگاههای درون دانشگاه و بیرون دانشگاه است؛ نیاز به یک فهم عمیقتر و جدی تری دارد که متوجه باشیم اگر فرصت بدهیم و موضوعات مورد بحث، واکاوی و کنکاش واقع شود و موافق و مخالف نظرات خود را صحبت کنند، به نفع ماست تا اینکه بعضاً به دلیل برخی از بدسلیقگیها یا ورودها اجازه آن را ندهیم تا افراد احساس امنیت روانی برای حضور در جلسات آزاداندیشی نکنند، در حالی که حرفهایشان را ممکن است خیلی از جاهای دیگر در همان دانشگاه از جمله سرکلاس، نشریهها، جلسههای مناظره و جاهای دیگر بزنند، کمااینکه در همین جلسههای ۱۶ آذر امسال در دانشگاه تهران شاهد بودید خیلی از این حرفها که میتواند موضوع آزاداندیشی باشد، در حضور رئیسجمهور و در یک تریبون عمومی هم گفته میشود. بر اساس آسیب شناسی که ما کردیم این حس که من کاملاً امنیت دارم و اگر در جلسات آزاداندیشی حرفی زدم، تحت تعقیب بخشهای مختلف از حراست دانشگاه تا مجموعههای مختلف قرار نمیگیرم و بعد با این موضوعات تحلیل نمیشوم، باید ایجاد شود و زیرساخت روانی و فرامتنی آن باید فراهم شود، البته توهین نباید کنید و بی منطق نباید باشید، ولی باید اجازه دهید وقتی که حرفی زدید، پاسخ آن داده شود و یک روال منطقی و معقول وجود داشته باشد، چون بحث آزاداندیشی است. بحث آزادگویی نیست که من هر حرف نامربوطی بزنم، بلکه منظور این است که من اندیشه، نگاه و نوع تفکر خودم را مورد نقد بگذارم یا از آن دفاع کنم. البته تعداد جلسات هم مناظره و هم تریبون آزاد همین الان هم در سطح دانشگاهها گسترده و زیاد است و ما قبل از این دو سالی که به واسطه کرونا دانشگاهها تعطیل شد، خیلی مسئله و چالش در این حوزه نداشتیم که احساس شود یک انسدادی در دانشگاهها هست و نمیشود حرف زد. حالا ممکن است که قالب و عنوان دقیقاً عنوان آزاداندیشی نبود، ولی افراد در قالب یک تریبون یا یک جلسه مناظره، پرسشهایی از سخنرانی که به دانشگاهها دعوت میشد، انجام میدادند و اینها خیلی مکرر است. در مجموع درباره مدل کرسی آزاداندیشی باید بیشتر فکر کرد تا به جمع بندی برسیم، یک کارهایی هم با مجموعههای آموزش عالی از جمله دانشگاه آزاد، وزارت بهداشت، وزارت علوم و ... شروع کردهایم که امیدواریم در کمیته نظام فرهنگی سند دانشگاه اسلامی به نتیجه برسد و بتوانیم حداقل کاری کنیم مدلی که الان در دانشگاه آزاد هم در حال انجام است به شکل عمومی در همه آموزش عالی در قالب یک لیگ ملی دانشجویی پیش ببریم. موضوعی که فکر میکنید از طرف نظام سلطه و براندازها اکنون دانشجویان را تهدید میکند، چیست و چه تمهیداتی برای آنها اندیشیده اید؟ دانشگاه ما باید یک فضای نخبگانی و مجموعهای باشد که دنبال علم، دانش، ارتقا و نخبهتر شدن باشد، بعد خطری که آن را تهدید میکند، این است که ما برویم به سمت اینکه نتوانیم با هم گفتگو کنیم یا برویم به سمتی که حرفهایی زدهشود که کاملاً کف میدانی و کوچه بازاری است و نخبگانی نیست و مبنای علمی و منطقی ندارد، یا برویم به سمت اینکه جریانات کف دانشگاه به جای دعوت به مدل اندیشه خودشان دنبال خرابکاری، تحصنهای بدون منطق یا احیاناً تجمعات و فحاشی بروند. خطر جدی برای دانشگاه این است که دانشگاه را از واقعیت خود تهی کنیم و دانشگاه از آن چیزی که برای آن طراحی شده دور شود که این خیلی خطر بزرگی است. تمام تلاش ما در این بیش از دو ماهی که گذشت این بود که دانشگاه را به شرایط عادی خودش بازگردانیم. دانشگاه یک محیط علمی است. افراد آمدهاند اینجا موضوعات تخصصی را دنبال و کنار این موضوعات تخصصی باید تربیت اجتماعی پیدا کنند، ارتقای معرفتی و مهارتی داشته باشند، توانمندیهای اجتماعی آنها گسترش پیدا کند و ارتباطات اجتماعی و علمی آنها گسترده شود، طبیعتاً دانشگاه باید یک فضای تربیتی باشد و دانشجویان باید بتوانند در فضای تربیتی تعامل با همکلاسی، با جنس مخالف، استاد، کارمند و زندگی مستقل را یاد بگیرند. این فرصت چهار سال، زمان مهمی است که افراد باید چند گام در زندگی خود رشد کنند. حالا شما تصور کنید فردی که به دانشگاه میآید از روز اول تنش، درگیری، تجمع، شعار دادن، کلاس نرفتن و مانند اینها میبیند، وقتی کلاس نمیروید یعنی رکود و کاهش تولید علمی کشور، وقتی که تولید علمی کاهش پیدا کند، یعنی به لحاظ فناوری و پیشرفت عقب میافتیم، وقتی که شما در فضای درگیری و تنش میافتید، نمیتوانید تعاملات اجتماعی خود را گسترش دهید، در فضای حرفهای بی منطق و بی استدلال، فضای معرفتیت به هم میریزد و این جدیترین تهدیدی است که امروز دشمن برای آن طراحی کرده تا یکی از نقاط قوت جمهوری اسلامی را به نقطه ضعف آن تبدیل کند. نقطه قوت جمهوری اسلامی دانشگاهها و فضای علمی آن است، دانشمندان و دانشجویان، اساتید، محققان و پژوهشگران، سرعت رشد علمی و میزان تولید علمی کشور است که ما با یک درصد جمعیت دنیا، ۲ درصد تولید علم دنیا را انجام میدهیم، سرعت رشد علمی ما از اکثر کشورهای دنیا بالاتر است و بعضاً چند برابر کشورهای دیگر دنیاست، ما در منطقه اولیم، دقیقاً این مزیت ما را دشمن احصا کرده و روی آن دست گذاشتهاست تا با به سمت تعطیلی، تحصن، بی منطقی و بی ادبی کشاندن فضای دانشگاه بتواند این نقطه مزیت ما را تبدیل به یک نقطه ضعف کند. البته این را هم باید عرض کنم گاهی که یک چیزی، بازنمایی رسانهای دارد و در مقابل، یک اتفاقی است که در واقعیت دانشگاه میافتد. در بدترین شرایطی که اعتراضات گسترده را در سطح دانشگاه تحتتأثیر رسانه، فضای مجازی، ماهواره، جریانهای همسالان و کارهایی که سرویسهایی جاسوسی انجام داده بودند، شاهد بودیم، با آنکه در سطح کشور نزدیک هزارو ۸۰۰ مجموعه دانشگاهی داریم، ولی بیش از ۱۶۰ تا ۱۷۰ دانشگاه ما مسئله نداشت، اعم از اینکه یک عده جمع شوند، تحصن کنند، کلاس نروند و اتفاقات متفاوت دیگر این تعداد اوج آن بود، امروز هم دیگر خیلی خبری از آن وضعیت نیست و بسیاری از دانشگاههای ما آرام شدهاست. دشمن هر آن چیزی که داشت به میان گذاشت تا این اتفاق بیفتد، ولی امروز باید عرض کنم که خیلی در این عرصه موفق نبود و اکثر دانشگاهها یمان که از اول آرام بود و اتفاقی نیفتاد و در برخی دیگر هم باید تلاش کنیم که آرام آرام به شرایط عادی بازگردند، البته برخی از دانشگاههایی که امروز از روند عادی خودشان خارج شدند، اساتید و دانشجویان سرمایه این نظام هستند و به دلیل پروژههایی که در این دانشگاهها دنبال میشود، سرمایهگذاری دشمن روی آنها خیلی جدیتر بودهاست، چون احساس میکرده اثر آنها بیشتر است و همچنین احساس میکرده آدمهایی که آنجا هستند، با هوشتر هستند و طبیعتاً اگر بتواند روی آنها اثر بگذارد و آنها را با خودش همراه کند، اثر اجتماعی آنها بیشتر است و آنها میتوانند بیشتر آموزش عالی را تحت تنش قرار دهند. امیدواریم با حلشدن مسائل این دانشگا ههای خوب ما بسیاری از این پشت پردهها افشا و بسیاری از این خرابکاریها مشخص شود و آن دانشجویی که برای آن شبهه ایجادشده آرامآرام سؤالاتش پاسخ گیرد. البته باید بپذیریم که ممکن است برخی از جاها هم اشتباه کردهباشیم، طبیعی است، حکومت ها، دولتها و اصلاً انسان ممکن است سهواً اشتباه کند، البته اگر عمداً هم من اشتباهی کردم باید با من برخورد شود و باید مقدمات کار به گونهای فراهم شود که دیگر چنین اشتباههایی تکرار نشود، اینها مسائل طبیعی زندگی دنیوی و حکمرانی است که در همه دنیا هم مرسوم است، منتها آن چیزی که اتفاق افتاده بزرگ نمایی است که با استفاده از ظرفیت رسانه، جنگ ترکیبی و هیبریدی انجام شده برای اینکه بتوانند برخی از بدنه نظام را که اتفاقاً نخبگانی و ارزشمند هستند، مقابل نظام قرار دهند و به واسطه آن روی مردم هم تأثیر بگذارند. شاهد بودیم برخی از همین دانشجویانی که به عنوان قشر نخبه نیز از آنها نابرده میشود، رفتارهایی انجام میدهند که بی توجهی به مسائل تربیتی و پرورشی در مورد آنها اهمیت پیدا کردهاست و مثلاً امکان دارد فرد از نظر علمی به عنوان نخبه شناخته شود، ولی فحاشیها و رفتاری انجام میدهد که نشان میدهد از نظر تربیتی و فرهنگی هنوز آموزش کامل را ندیدهاست؛ برنامه نهاد برای اینکه بتواند فضای پرورشی دانشجویان را بهبود ببخشد، چیست؟ من تأکید میکنم نباید اسیر فضای روانی شویم، مثلاً تصور کنید که دانشگاه شریف چند هزار دانشجو دارد، از این چندین هزار نفر دانشجو چند نفر فحاشی کردند و اصلاً چه درصدی هستند؛ ببینید آن روزهای اولی که شریف شلوغ شد، هستهای که فحاشی میکردند هیچ وقت به ۳۰۰ نفر نرسید، آن روزهای اول که شاید ۳۰ نفر هم نبودند، بعد در جایی مثل دانشگاه شریف که در روز صدها نفر غیردانشجو از جمله فارغ التحصیل قبلی، دانشجویان دانشگاههای دیگر و افراد دیگر رفت وآمد میکنند، در این جمعیت ممکن است یک جمعیت اندکی رفتارهای زشت و زنندهای هم انجام دادهباشند که نباید آن را به همه تعمیم دهیم و این خودش یک خطای بزرگی است که اگر این تعمیم اتفاق افتاد، بقیه دانشجویان دانشگاه هم احساس میکنند که ما فهمیده نمیشویم و نگاه منفی به ما هست، در حالی که اصلاً بسیاری از دانشجویان همین دانشگاههایی که ما مسئله داریم، مثل امیرکبیر یا شریف اصلاً در این فضا نیستند و در این اعتراضات، تحصن ها، شعارها و فحاشیها شرکت نمیکنند. از طرف دیگر باید عرض کنم یکی از مشکلاتی که وجود دارد، این است این بچههایی که این رفتارهای ساختارشکنانه را انجام دادهاند، به دلایل مختلفی در این سالها عملاً مخاطب ما نیستند که بعد ما فکر کنیم، میتوانیم با کار تربیتی و صحبت میتوان آنها را اصلاح کرد؛ بعضی از این بچهها آرامآرام از رسانه ملی فاصله گرفتهاند و اهل تماشای تلویزیون نیستند، سریال، اخبار و برنامههای تربیتی رسانههای ما را نمیبینند و در فضای رسانهها هم معمولاً به جهت دو قطبیهایی که در کشور اتفاق افتادهاست، مثلاً رسانه ها، روزنامه ها، سایتها و کانالهای خاص را میبینند، بنابراین در یک پژواک رسانهای قرار دارند که اصلاً صدای ما به آنها نمیرسد و به همین دلیل هر چند جواب سؤالات آنها خیلی روشن است، ولی آنها اجازه نمیدهند این پاسخ به آنها برسد. خب شما چه برنامهای دارید که به نحوی این پاسخ به آنها برسد؟ تنها کاری که ما به ذهنمان رسیده و میتوانیم انجام دهیم سرکلاس درس است؛ یعنی این بچهها سرکلاس درس هستند و آنجا با همه میتوان صحبت کرد و راه این کار نیز اساتید هستند. ما نزدیک این دو ماهی که گذشت، از دانشگاه ها، دفاتر نهاد و همکاران خودمان خواهش کردیم، توان خود را بر جلسات استادی بگذارید و با آنها صحبت کنید، اگر سؤالی در ذهن اساتید است، پاسخ دهید، چون وقتی که من به عنوان استاد سر کلاس هستم، اگر یک زمانی دانشجو غر بزند که استاد وضعیت جامعه مناسب نیست و کلاس باید تعطیل شود، استاد میتواند دو موضع بگیرد، یک موضع اینکه راست میگویید با شما هم نظر هستم و کلاس را تعطیل کنیم یا اینکه تعطیل نمیکنیم ولی من هم درس نمیگویم، اما موضع دوم این است که استاد حداقل دو، سه تا از آن سؤالاتی را که در ذهن این بچهها هست، پاسخ دهد، مثلاً بگوید این چیزی که شما در مورد این حادثه شنیده اید، اینگونه نبوده و اینگونه بودهاست.
سایر اخبار این روزنامه
رئیسی: شعار زندگی میدهند و جان مردم را میگیرند
سردار رستم قاسمی مدیری خستگیناپذیر برای خدمت جهادی
عادیسازی تجزیهطلبی، از براندازان تا اصلاحطلبان
امنیت پس از جلسات آزاداندیشی را باید تضمین کنیم
به جای مدارس ادارات متولی آلودگی هوا را تعطیل کنید!
دستگیری معترضان سایبری آلمان در عملیات ۳ هزار پلیس
تهران: «دول سرکوبگر» درباره ایران «وعظ ریاکارانه» نخوانند
تبعیضی که باز هم دلخوری آفرید
۳ فرصتی که از دل اغتشاشات پدید آمد
به همان دلیل که پیشهوری شکست خورد میراثداران او هم به بنبست میرسند
جزئیات تشییع پیکر ۱۱۱ شهید تازه تفحص شده دوران دفاع مقدس
انتقام تجزیهطلبان از مولوی منادی وحدت
هیاهوی تروریستها علیه مجازات قانونی
هیاهوی تروریستها علیه مجازات قانونی
اصول بازسازی انقلابی فرهنگ عمومی
دستگیری معترضان سایبری آلمان در عملیات ۳ هزار پلیس