بدرود خواننده ضدآمریکایی

اسفندیار قره‌باغی، صاحب نواهای انقلابی ماندگار در 79 سالگی درگذشت. به گزارش «وطن‌امروز»، استاد قره‌باغی صاحب موسیقی معروف «آمریکا آمریکا ننگ به نیرنگ تو» که صدها قطعه انقلابی را نیز از خود به یادگار گذاشت، پنجشنبه پس از تحمل یک دوره طولانی بیماری دار فانی را وداع گفت.  مراسم تشییع پیکر اسفندیار قره‌باغی ظهر دیروز (۱۸ آذرماه) پس از اقامه نماز جمعه از مقابل مصلای اعظم امام خمینی(ره) تبریز برگزار شد. در مراسم تشییع پیکر این هنرمند، مسؤولان استانی، تنی چند از هنرمندان عرصه موسیقی و شاگردان، دوستداران و خانواده مرحوم حضور داشتند. پیکر اسفندیار قره‌باغی پس از تشییع، در قطعه هنرمندان وادی رحمت تبریز آرام گرفت. مراسم شام غریبان این هنرمند نیز روز گذشته از ساعت ۱۸ تا ۲۰ در مسجد طوبی تبریز برگزار شد.  زنده‌یاد قره‌باغی متولد 1322، خواننده و آهنگساز بود. او از کودکی به موسیقی علاقه نشان داد و سال ۱۳۳۸ وارد هنرستان موسیقی تبریز شد. قره‌باغی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ در ارکستر اپرای تهران سولیست باس بود. او پس از انقلاب نیز یکی از نخستین پدیدآوران سرود‌های انقلابی بود.  قره‌باغی دارای مدرک معادل دکترای آواز کلاسیک (درجه یک هنری) از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. ترومپت، ساز تخصصی او بود اما با پیانو و ویولن نیز آشنایی داشت به طوری که در کنار آموزش آواز، سال‌ها به تدریس این سازها نیز پرداخته بود. قره‌باغی پس از انقلاب اسلامی، در سازمان صداوسیما به همکاری با واحد موسیقی سازمان پرداخت و در زمینه‌ سرودهایی با مضمون جنگ فعال شد. در مدت 8 سال جنگ، بیش از ۸۰۰ سرود ساخت و در ایفای سلو و گروه کُر آنها نقش مهمی داشت.  رهبری گروه کر تالار وحدت، رهبری گروه کر صداوسیما، ریاست مرکز سرود و آهنگ‌های انقلابی، ریاست کمیته آواز کلاسیک خانه موسیقی، مسؤولیت موسیقی رادیو و نایب‌رئیسی کانون هنرمندان ایران از جمله سوابق مسؤولیتی او محسوب می‌شد.  کتاب «متولد بهمن» از سری کتاب‌های تاریخ شفاهی موسیقی و هنر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، حاصل ۲۰ ساعت گفت‌وگوی روح‌الله رشیدی با اسفندیار قره‌باغی است که توسط انتشارات «راه یار» منتشر شده است.  در بخشی از خاطرات استاد قره‌باغی در این کتاب آمده است: روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ بود که هواپیماهای ارتش عراق، فرودگاه‌های کشور را بمباران کردند و برای نخستین ‌بار اخبار ساعت ۲ بعدازظهر روز ۳۱ شهریور، خبر بمباران فرودگاه مهرآباد را مخابره کرد. دستور رسید همه‌ نیروهای کمیته را ساعت 10 شب در مسجد امام (مسجد شاه سابق) جمع کنید. من هم 3-2 گروه از نیروهایم را برداشتم و با خانواده خداحافظی کرده و رفتم مسجد... وارد حیاط مسجد که شدیم دیدم خیلی شلوغ است و نیروهای مختلفی دسته دسته وارد محوطه می‌شوند... یک نفر از آن جمع، گویا مطلع می‌شود که من هم آنجا هستم به بقیه هم می‌گوید که خواننده‌ سرود «ای ایران» در حیاط مسجد حضور دارد؛ آن زمان اسم من را بیشتر با «ای ایران» می‌شناختند. آمدند سراغم و خواهش کردند «ای ایران» را برای‌شان بخوانم. گفتم: «بدون بلندگو و سیستم صوتی امکان ندارد»! اصرار کردند و گفتند: «همه سکوت می‌کنیم تا صدا به همه جا برسد». وقتی شور و اصرارشان را دیدم قبول کردم و گفتم: «پس شما هم سکوت نکرده و همراهی‌ام کنید». از آنها خواستم ترجیع‌بندها را همصدا با من بخوانند و خواندند. صحنه‌ عجیبی خلق شد. اغراق نیست اگر بگویم پرمخاطب‌ترین اجرای هنری عمرم را در آن شب و در آن مکان تجربه کردم. تصورش را بکنید که در روز حمله‌ دشمن به خاک وطن، هزاران نفر سرود حماسی «ای ایران (ای مرز پرگهر)» را با هم بخوانند؛ حقیقتا شورانگیز و نیروبخش بود. این وضعیت، انگیزه‌های بسیاری را تقویت کرد برای دفاع از کشور. شاید نصف آن نیروها در همان تاریکی شب اعزام شدند به مناطق جنگی و به علت کمبود اتوبوس بقیه‌ نیروها منتظر نوبت‌های بعدی اعزام ماندند.