دیگر اعتمادی به چین نیست

آرمان امروز، گروه ديپلماسي: اگر چه برخي کارشناسان معتقد بودند که نزديکي چين و کشورهاي حاشيه خليج فارس نمي‌تواند تهديدي براي ايران باشد ولي پس از سفر «شي جين پينگ»، رييس جمهور خلق چين به «عربستان» که دو بيانيه ضد ايراني صادر شد بسياري بر اين باورند که حالا حمايت چين و افزايش دايره همکاري‌هاي اقتصادي و امنيتي اين دو کشور مي‌تواند تهديدي براي تماميت ارضي ايران باشد. باتوجه به اينکه يکي از بيانيه‌ها در مورد همکاري ايران با «آژانس بين‌المللي انرژي اتمي» بود ولي ديگري به خطوط قرمز ايرانيان مربوط مي‌شود. در اين بيانيه که به امضاي چين و شرکاي عربش رسيد از ايران خواسته‌اند تا در مورد جزير سه‌گانه که امارات به‌نوعي خود را مدعي آنها مي‌داند، راهي مسالمت آميزي در پيش بگيرد. اين در حالي است که رييس جمهور چين که دولت سيزدهم بر همکاري با آنها اميدهاي زيادي دارد از نام جعلي خليج به جاي «خليج هميشه فارس» استفاده شده است.
رهبران شش کشور امير نشين عضو در شواري همکاري خليج فارس به همراه چين در اجلاس مشترک خود درباره مسائل منطقه‌اي و بين‌المللي گفت‌وگو کردند و بر اهميت تلاش‌هاي هماهنگ در دستيابي به صلح، امنيت، ثبات و رفاه در تمام نقاط جهان توافق کردند. در بيانيه پاياني بر ضرورت بازگرداندن صلح و امنيت بين‌المللي از طريق احترام متقابل و همکاري بين کشورها براي دستيابي به توسعه، پيشرفت و پايبندي به اصول حقوق بين‌الملل و حقوق بشر، منشور سازمان ملل متحد و حسن همجواري تاکيد شده است. اين کشورها خواستار حفظ نظم بين‌المللي مبتني بر احترام به حاکميت، تماميت ارضي و استقلال سياسي کشورها، عدم مداخله در امور داخلي آن‌ها و عدم استفاده يا تهديد به زور شدند.
البته ناگفته نماند که اين موضع‌گيري چين تازگي ندارد. چين اين رويه را سال‌هاست که در دستور کار قرر داده است. ولي اين در حالي است که طيفي در تهران به هر دليلي نمي‌خواستند توجهي به آن داشته باشند.به‌نظر مي‌آيد اين رويه به حجم فساد فوق العاده‌اي بر مي‌گردد که در حوزه قراردادهاي چين با ايران  وجود دارد.
به اين موضعتوجه کنيد که چين، برنامه‌هاي مدوني در توسعه کريدور «درياي عمان-بندرگوادر» به چين را تهيه کرده است. پروژه‌اي که بيش از 42ميليارد دلار ارزش دارد. بخش جاده‌اي آن تا حد زيادي موجود است و تنها نياز به ارتقاي سطح سرويس داد و بخش ريلي آن نيز تا حد زيادي اجرا شده است. تنها چيزي که در اين پروژه به چشم مي‌خورد، دور زدن کامل ايران است.


مورد ديگر که بايد به آن اشاره کنيم پروژه برقي کردن راه آهن تهران-مشهد را با هدف سرعت 200 کيلومتر در ساعت و با ظرفيت حدود 40 ميليون مسافر در سال با مبلغي در حدود 2ميليارد دلار وجود دارد. در سفري که آقاي شي چين پينگ به تهران داشت، تنها قراردادي که امضا شد، همين يک قرارداد بود که خود او هم قبل از سفرش به تهران بر آن تاکيد داشت که تاکيد داشت اين قرارداد در حضور خودش امضا شود. قرارداد يعني همه مذاکرات در باره مسير، مشخصات فني، قيمت و جزئيات به نتيجه رسيده و همه چيز قطعي شده و دو طرف متعهد به اجراي پروژه شده‌ بودند. پس از آن ايران بايد 15% مبلغ پروژه را به صندوق پروژه پرداخت کند. عليرغم تنگناي ارزي دولت، با هماهنگي مجلس شوراي اسلامي، بلافاصله اين کار انجام شد و حالا اين مبلغ در صندوق پروژه موجود است. يعني چيزي در حدود 300ميليون دلار. براي شروع فعاليت، طرف چيني مي‌بايست يک ضمانتنامه پيش‌پرداخت به طرف ايراني مي‌داد تا قرارداد فعال گردد. ضمانتنامه پيش‌ پرداخت کمترين ريسک را دارد. چون در برابر آن، طرف قرارداد کل مبلغ را برداشت مي‌کند. از آن تاريخ تاکنون، هنوز چيني‌ها اين ضمانتنامه را در اختيار طرف ايراني قرار نداده‌اند و قراداد امضا شده متوقف است.
چين در حال پيادهسازي پازل خاورميانهاي است
«مهدي مطهرنيا»، تحليلگر مسايل بين‌الملل و استاد دانشگاه در واکنش به آنچه در دو بيانيه مشترک چين و شوراي همکاري خليج فارس بر عليه ايران به امضا رسيد، به‌خبرنگار «آرمان امروز» مي‌گويد: «پيش از آنکه رفتار دولت چين را در مورد ايران را بررسي کنيم بايد نوع و سياست‌هايي که ايران در فضاي بين‌المللي در دستور کار قرار داده است را مورد نقد قرار دهيم. توجه داشته باشيد که چين يک کشور پيش‌‌رو در جهان محسوب مي‌شود و تحرکاتي انجام مي‌دهد که در راستاي منافع ملي خودش باشد. بايد اين موضوع را پذيرا باشيم که آنچه چين انجام مي‌دهد اهداف تعيين شده‌اي است که سال‌ها برايش برنامه‌ريزي مي‌کنند. با اين توضيح بايد بگوييم که نمي‌‎توانيم بر اين رفتار چين خورده بگيريم. سياست از الفباي مشخصي برخورددار است و با رويکردهاي متفاوتي مطرح مي‌شود. در اين مورد بايد بگوييم که پيچيدگي‌هاي فراواني در مکتب‌هاي متفاوت وجود دارد. اينکه حالا چين که پيش از اين از سوي دولت ايران به‌عنوان يک هم‌پيمان مطرح مي‌شد، در کنار کشورهاي عربي حضور دارد نشان مي‌دهد که ايران با اين رويه‌اي که در حال حاضر در پيش گرفته است نمي‌تواند در چهارچوب بين‌الملل منافع ملي خود را دنبال کند.»
اين تحليلگر با تاکيد بر اينکه فضاي سياست خارجه ايران را بايد ملتهب بدانيم اضافه مي‌کند: «باتوجه به اينکه ايران در موضوعات داخلي خود چالش‌ها و مشکلات بسياري را در پيش دارد در مورد سياست‌خارجه هم بايد فضا را ملتهب توصيف کنيم. قرارداد 25 ساله تهران و پکن و البته تاکيد بر گفتان با شرق از سوي برخي مسئولان، حالا رابطه با جمهوري خلق چين در بين جامعه و رسانه‌هاي ايراني  با پرسش و چالش جدي روبه‌رو شده است. در اين بين سوالي مطرح مي‌شود و مسئولان بايد به آن پاسخ دهند، اين است که اگر چين در ادامه روند خود به زودي با اسرائيل روابط نزديکي برقرار کند ايران چه واکنشي بايد نشان دهد؟ نمي‌توانيم در مورد چين که حالا خود را به‌عنوان يک ابر قدرت جهاني مطرح کرده است انتظار گسترش دايره فعاليت‌هايش را نداشته باشيم آنها نه‌تنها رفته رفته سياست‌هاي خود در خاورميانه را دنبال مي‌کنند بلکه براي ساير نقاط جهان هم برنامه‌هاي مدوني دارند. آنها حالا در حال تکميل پازل خاورميانه خود هستند که رفته رفته بتواند هم با ايران همکاري داشته باشد و هم بتواند در کنار کشورهاي عربي حضور به فعاليت خود ادامه دهد.»