روزنامه جوان
1401/09/21
از یک برزخ سینمایی در دهه ۶۰ رمزگشایی کردیم
پایه گذاری و شکلگیری بسیاری از اصطلاحات غیرسینمایی و هنری مثل ممنوعالکار شدن، توقیف، پایین کشیدن از اکران یا عدم اکران آثار دارای مجوز نمایش در روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب و توسط افرادی ایجاد شد که امروز خودشان را جزو منتقدان چنین افعالی نشان میدهند. جلوگیری از ادامه اکران فیلم «برزخیها» در روزهای ابتدایی انقلاب با میدان داری تیمی به سرپرستی محسن مخملباف که مرید سیاستمدارانی، چون میرحسین موسوی (نخست وزیر وقت) و محمد خاتمی (سرپرست مؤسسه کیهان و وزیر ارشاد وقت) بود، انجام میشد. افراطگرایی مخملباف و تیمش بر خلاف نظر صریح امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب- که در آن روزها رئیسجمهور بودند- اتفاق میافتاد. عارف افشار، کارگردان و تهیهکننده مستند جنجالی «برزخیها» یک جوان دهه هفتادی است که بعد از سالها به سراغ رمزگشایی از علل و عوامل توقیف این فیلم به عنوان اولین فیلم توفیقی تاریخ سینمای انقلاب و نقطه شروع انحراف در مسیر هنری و سینمایی کشورمان رفتهاست؛ انحرافی که به دلیل تندروی برخی افراد هزینههای زیادی را به نظام و عرصه فرهنگ و هنر آن وارد کرد. آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگوی «جوان» با این مستندساز جوان است. «برزخیها» مستندی است که به موضوع تاریخ سینمای بعد از انقلاب و ماجرای اولین فیلم توقیفی سینمای ایران میپردازد. انگیزه شما از ساخت این مستند و رفتن به سراغ چنین سوژه جنجالی چه بود؟ واقعیت این است که من دغدغه جدی در مورد سینمای کشورمان دارم. این داستان به دو مسئله مهم بر میگردد؛ اول اینکه ساخت مستند «برزخیها» توسط من به عنوان یک جوان دهه هفتادی به نوعی بیان مسئله و اعتقادم است؛ میخواستم با ساخت این مستند به تصمیمگیران فرهنگی و هنری گذشته بگویم که شما به سؤال من و نسلهای قبل از من در مورد سینما و بسیاری از مسائل فرهنگی که گریبانگیر کشورمان شده، پاسخ روشنی ندادید. برای همین به نمایندگی از نسل خودم به سراغ مسئولان و تصمیمگیران دورانی رفتم که کارهایشان باعث شده برخی انحرافات در سینما و فرهنگ و هنر این کشور پایهریزی بشود و انحرافات زیادی را ایجاد کند که برخی از آنها منتقد آن هم هستند! برای من که نه امام و انقلاب را دیدم و نه دوران دفاع مقدس را درک کردم و شاهد برخی دعواها و اتهامزنیهای سیاسی و غیرسیاسی هستم، سؤال بود که توقیف و ممنوعالکار شدن و چنین اصطلاحاتی از کجا و توسط چه کسانی به سینما و هنر این کشور وارد شد! آیا مبنای قانونی برای چنین کارهایی داشتند یا خودشان چنین تصمیماتی را گرفتند! منظورتان نقل همان حدیث معروف پیامبر (صلالله علیه و آله و سلم) در مورد بخشش گناهان قبل از اسلام است («الإسلامُ یجُبُّ ما قبلَه») که در مستند از زبان امام (ره) در رابطه با چشمپوشی از اشتباهات افراد قبل از انقلاب را یادآوری میشود؟ بله، چون در آن ایام مبنا همین بودهاست،، اما همین افرادی که در مستند حضور دارند بر خلاف تأکید بر آن جور دیگری عمل کردند و کینه انقلاب و دشمنی با آن را در دل این افراد کاشتند؛ این هزینهها برای سینما، فرهنگ، جامعه و نسلهای بعدی است. ما دراین مستند جمله معروف امام که میگویند ما با سینما مخالف نیستیم، بلکه با فحشا مخالفیم را از زبان آقای نجفی به عنوان اولین مدیر یسنمایی بعد از انقلاب و خاطره رفتنشان خدمت ایشان جانمایی کرده ایم، حتی صحبتهای رئیسجمهور وقت [رهبر معظم انقلاب]را که نشاندهنده نظر مثبت ایشان نسبت به سینما و هنرمندان است، به همین علت آوردهایم. زیر بنای این اتفاقات در سالهایی میافتد که ما درگیر ترورهای منافقین هستیم و بسیاری از نخبگان و مسئولان کشورمان شهید شدهاند و در حال تثبیت انقلاب هستیم مشکل نداشتن مدیر سینمایی و حذف شاگرد اولهای انقلاب باعث میشود که افرادی مثل مخلمباف و مدیرانی که نگاه غلطی به هنر و سینما دارند برای آن تصمیماتی اشتباه و مهلک بگیرند که بعد از گذشت ۴۳ سال همچنان به خاطر آنها هزینه میدهیم. ظاهراً آمار مخاطب و فروش این فیلم تا قبل از توقیف شدن را هم از اسناد رسمی خارج میکنند؟ بله، اما آمار آن وجود دارد و سیدضیاء هاشمی در مستند میگوید که این فیلم در کمتر از یکماه به آمار یک میلیون و ۶۰۰ هزار مخاطب (با بلیت ۵ تومانی) در تهران رسید! این استقبال بیسابقه است، بعد این آقایان چنین اثری را که هیچ مشکل محتوایی و ساختاری هم نداشته توقیف میکنند با این استدلال که توبه و همراهی این هنرمندان با انقلاب و مردم واقعی نیست و دروغ میگویند! در حالی که اغلب آنها با ماندن در کشور و بازی نکردن در پازل دشمنان و موضعگیری نکردن علیه نظام و انقلاب نشان دادند که واقعاً همراه و همدل با انقلاب و تغییرات بودند. افراد متنوعی را از هر دو سوی ماجرا (موافق و مخالف) در مستند میبینیم آیا برای هماهنگی این افراد مشکلی نداشتید؟ شاید سختترین بخش این مستند راضی کردن این افراد برای صحبت کردن در مستندی با یک چنین موضوعی بود. مشکل دیگر در این رابطه فیلم اولی بودن من بود که معمولاً کسی به فیلم اولیها اعتماد نمیکند جلوی دوربینش بنشینند. از آنجایی که من سابقه سیاسی خاصی ندارم و صرفاً به دنبال واکاوی یک موضوع تاریخی بودم، نهایتاً راضی شدند که جلوی دوربین مستند برزخیها حاضر شوند. سختترین و مهمترین شخص آقای مطلبی (نویسنده فیلم برزخیها) بود که راضی کردن ایشان چیزی حدود ۱۳ ماه زمان برد! برخی افراد هم بودند که به اصطلاح ما را به آینده حواله دادند و نهایتاً هم همکاری نکردند. نقش محسن مخملباف در این اتفاق خیلی بیشتر از بقیه افراد بوده آیا برای ارتباط و صحبت با او هم اقدامی کردید؟ من تلاش کردم تا به هر شکلی شده با مخملباف ارتباط بگیرم و صحبت کنم و برای این مسئله سعی کردیم از راههای گوناگون به او وصل شویم، اما متأسفانه به هیچوجه امکانپذیر نبود! در بخشی از مستند به حضور افرادی مثل بهشتی و انوار در رأس مدیریت سینمایی و آغاز به اصطلاح بگیر و ببندهای سینمایی اشاره میشود، اما جلوتر نمیرود، علت عدم ورود به این مسئله چه بود؟ یک نکته این بود که میخواستم خط مستند همان اتفاقات فیلم برزخیها باشد و نکته دوم این بود که نمیخواستم به من انگ جانبداری یا تخریب وجهه کسی را نسبت بدهند. جالب است که یکی از کارگردانهای شاخص سینما که این مستند را دیده با حالت خاصی من را بازخواست میکرد که چرا انوار و بهشتی را زدی؟! این در حالی است که من فقط بخشی از تاریخ سینما و مصاحبه آنها را در یک برنامه نمایش میدهم و هیچ ورود یا قضاوتی درکارهای آنها نمیکنم و فقط در چندین ثانیه کسانی را که مدعی معماری سینمای کشور هستند، با استنادات تاریخی نمایش میدهم، اما با من چنین برخوردهای بدی میشود، به همین علت سعی کردم خط و پیرنگ اصلی مستند را حفظ کنم. مراحل پژوهش و ساخت مستند چه مقدار طول کشید؟ کار از سال ۹۷ شروع شد و سال ۹۹ موفق شدم ایده داستانی مستند را تهیه و تدوین کنم. از اواسط زمستان ۹۹ کار ارتباط گرفتن با افراد را شروع کردم که کل مراحل پژوهش و تولید مستند حدود دو سال به طول انجامید. برای پژوهش این اثر بیشتر به سراغ جمعآوری کلیدواژهها در رسانهها رفتم و خط و ربط مصاحبهها و صحبتهایشان را در آوردم. در این مستند اصلاً سراغ تصاویر آرشیوی نرفتم و در فرم هم فضای آن موقع را با تصویر و فیلمهای آرشیوی درنیاوردم، بلکه سعی کردم با بیان و حس افرادی که آن موقع بودند، کار را بسازم که در واقع وجه عینی و شهودی آن بیشتر است. پوستر این مستند طرحی از پوستر اصلی فیلم «برزخیها» است. علت چنین انتخابی چه بود؟ ضمن اینکه چرا همان نام را برای مستند انتخاب کردید؟ ما بیشتر از ۱۰ پوستر طراحی کردیم، ولی نهایتاً به این پوستر رسیدیم که همه آن سیاه و سفید است، به جز برشی از آن که چهره فردین را به شکلی مغموم و شعلهور نمایش میدهد و همانطور که شما اشاره کردید یکی از پوسترهای همین فیلم است. در مورد انتخاب اسم هم باید عرض کنم که در واقع آن ایام به نوعی برزخ سینمای کشورمان بوده که اثرات تصمیمات آن دوران برزخی سالهای سال است روی سینما و هنر کشورمان سنگینی میکند و فکر میکنم که خیلی انتخاب خوبی برای مستند بود. سیر روایی مستند را بر چه مبنایی طراحی کردید؟ بر اساس اسناد تاریخی موجود و کنار هم گذاشتن اظهارات طرفین ماجرا بدون هیچگونه سوگیری یا قضاوت پیش دستانه. در واقع ما سعی کردیم بدون اینکه مستند به بیراهه قضاوت کردن بیفتد، همه اطلاعات، اخبار، اسناد و صحبتهای کسانی که به شکلی درگیر ماجرای توقیف فیلم «برزخیها» بودند از امام (ره) و رئیسجمهور وقت تا نخستوزیر، وزیر، مدیران سینمایی و گروههای مخالف اکران آن به سرکردگی محسن مخملباف را در اختیار مخاطب بگذاریم تا آنها این برزخ سینمایی را که در ابتدای انقلاب ایجاد شده ببینند و قضاوت کنند. در واقع ما در این مستند به سراغ رمزگشایی و افشای یکسری تصمیمات غلط رفتیم که باعث وارد کردن هزینههای زیادی به نظام و سینما و فرهنگ و هنرمندان این کشور شد؛ تصمیمات غلطی که امروز همان افراد حاضر نیستند آن را گردن بگیرند! این خط تخریبی سالهاست که از سوی مخالفان نظام دنبال میشود. الان سالهاست که بیبیسی و من و تو و بقیه شبکههای ماهوارهای در حال تولید و پخش مستندهایی هستند که در آنها انقلاب و نظام را به مخالفت با هنر و هنرمندان و سینما متهم میکنند و همه این اتهامات ریشه در تندرویهای افرادی مثل مخملباف و مسئولانی دارد که بسیاری از کجرویها و انحرافات را در سینما و فضای هنری کشورمان پایهگذاری کردند و بعدها در عین ناباوری خود این افراد جزو منتقدان همین مسائل شدند! مشکلاتی که امثال مخملباف به همه نسلهای بعد از انقلاب و هنر این کشور تحمیل کردند. چرا فیلم اول من باید پاسخ به سؤالی باشد که بیشتر از ۴۰ سال پیش ایجاد شود و کسی هم برای پاسخگویی و روشنگری در مورد آن اقدامی نکرد؟! چرا رفتن به سمت این فیلم و اسم آوردن از آن سالها تبدیل به تابو شد، در حالی که مقصران آن کمترین هزینهای برای آن نپرداختند.
سایر اخبار این روزنامه
نگران هژمون امریکا شدید یا تمامیت ارضی ایران؟!
تحولات فلسطین اشغالی پس از جریانهای افراطی
اخراج به خاطر انتقاد به اعتصاب اجباری
بخور و نخورها در هوای آلوده
احتکار ۸ تن مواد اولیه آنتیبیوتیک در انبار یک شرکت لبنیاتی
اثر انکارناپذیر ناآرامیهای اخیر در تشدید تورم ارز و طلا
عبور از تنگناهای معیشتی با توسعه کشاورزی و صنایع دستی
اعتراض سران به شفاف نبودن سه قوه!
نایب قهرمان جهان، حامل پیکر شهدا بود
چپشدن بعد از حواله خودرو!
چپشدن بعد از حواله خودرو!
حقوق زنان را از غربیها مطالبه نکردیم و حالا آنان طلبکارند
از یک برزخ سینمایی در دهه ۶۰ رمزگشایی کردیم
تبعات ویرانگر جرائم سایبری
غلط «شی» با شیوخ
خطوطی که «منفعتگرایی چینی» باید پشت آن بایستد!