لزوم توازن در روابط

سیدجلال ساداتیان تحلیلگر مسائل بین‌الملل سياست خارجي عرصه کار بلدي و توانايي در کاربرد ديپلماسي است و اينکه پس از سال‌ها اين ديپلماسي دم به دم تازه مي‌شود و همه افراد پياده مي‌شوند و يک عده ‌آدم جديد سوار اين سيستم اداري مي‌کنيم نشان از ضعف در ديپلماسي است. از طرفي بعضا برخي نابلدها در به‌دست آوردن منافع ملي باعث مي‌شود آنچه را کسب کرده‌ايم را نيز نتوانيم نگه داريم. در شرايطي تصورمان اين بوده که اين منافع دائمي و برقرار است و اگر يک بار رفتيم با چين همين‌طور گپ زديم و توافقي کرديم همينطور تا ابد سر جاي خود است و دنبال اين نبوديم که شرايط دنياي امروز را رصد کنيم و متناسب با اين تغييرات خودمان را نيز انطباق دهيم و دنبال اين باشيم که منافع خودمان تامين شود. اين اصلي کلي است که مي‌توان براي همه موارد در نظر گرفت. دنبال اين هستيم که يک سري چيزها را تحت عنوان برنامه‌ در ذهن داريم و فکر مي‌کنيم که اگر آن موارد را که صرفا در ذهن برخي وجود دارد دنبال کنيم همه چيز حل است. در حالي که شرايط دنياي امروز اصلا اينگونه نيست. شرايط دنياي امروز تکيه بر واقع گرايي و دنبال کردن منافع ملي است. ديديم که در مساله جنگ اوکراين و پهپادها چگونه کشورمان در مقابل غرب قرار گرفت به شکلي که مساله برجام نيز تحت تاثير آن قرار گرفت. برجامي که امروز در شرايط موجود خيلي اميدي به احياي آن نيست ولي تحت تاثير مساله پهپادها خيلي از اين هم عقب‌تر افتاد. از طرفي عربستان که از طرف آمريکاي بايدن کاملا تحت فشار قرار گرفته بود که او را ضد حقوق بشر بدانند و او حتي نگران اين داستان شده بود که آمريکايي‌ها او را سرنگون کنند و به سمت رقباي بن سلمان که وي با آنها برخورد کرد و زنداني کرد و بالاتر از آن خاشقچي را به چه وضعيت اسفناکي کشت و در مظان اتهام کودک‌کشي در يمن قرار گرفت بروند. اما همه اينها يکدفعه چرخش مي‌کند و بايدن قصد سفر به عربستان مي‌کند و از اين طرف هم بن سلمان به سمت روسيه رفته با آنها مي‌بندد و حالا هم با چين قرارداد مي‌بندد. لذا توازن قدرت خود را در باطل خود برقرار مي‌کند. در حالي که ما حقانيت داريم اما نمي‌توانيم اين توازن را در روابط خودمان برقرار کنيم. لزومي ندارد که در يک طرف کار بايستيم و در طرف ديگر ارتباطات خود راساماندهي نکنيم و اين توازن و ارتباط و حفظ منافع ملي را در روابط خارجي حفظ کنيم.