ستم مدرن ستمگر مدرن!

 از مهم‌ترین قربانیان جنایات امریکا، زنان امریکایی هستند. سیاست‌های سرمایه‌دارانه و ابزاری امریکا علیه زنان  ناامنی اجتماعی و فروپاشی خانوادگی برای آنها به ارمغان آورده است.نگاه به زن بیشتر یک نگاه استثماری و به‌عنوان ابزاری برای اشباع غرایز بوده است که این مسأله ریشه تاریخی بسیاری از ظلم‌‌ها نسبت به زنان است و بسیاری از بی‌عدالتی‌ها در ارتباطات خانوادگی را باعث شده است. این خیانت به زن که ناشی از سیاست‌های غرب و امریکا بود موجبات ابتلا به همجنس‌گرایی و سوء استفاده‌های مختلف جنسی از زنان را تا مرز بردگی جنسی فراهم کرد که اکنون یکی از وحشتناک‌ترین وقایع جهان امروز است. ارتباط راحت زن و مرد بزرگترین ضربه‌ای بود که به زن وارد شد و این نوع نگاه به زن عامل تنزل خانواده و بی‌حرمتی به زن شده است. سوء استفاده‌های اقتصادی گسترده‌ از زن ، بخش دیگری از ستم مدرن آنها نسبت به او است. زن به‌نوعی قربانی تمدن صنعتی غرب محسوب می‌شود. 
ارزش زن به آرایش، مد و تفاخرات زنانه‌اش شد و اینها همگی جذب منافع مادی را برای شرکت‌های غربی به‌دنبال داشت.ضربه‌‌ دیگری که این ستم مدرن نسبت به زن وارد کرد ضربه به خانواده است. زن دیگر آن امنیت اخلاقی و جنسی گذشته را ندارد. چنانچه به اعتراف آمارهای مستند خود این کشورها شکایت زنان از شوهران در خانواده‌های امریکایی و اروپایی رواج دارد که این مسأله هم از دیگر جلوه‌های ستم مدرن است. آزادی بی‌قید و شرط معاشرت زن و مرد، عامل متلاشی شدن خانواده در غرب شد و متأسفانه با تزریق این فرهنگ به دیگر جوامع بنیان خانواده در دنیا متزلزل شده است.

​​​​​​​ زنان رنگین پوست از اصلی‌ترین قربانیان اپیدمی خاموش در امریکا


قاچاق انسان، جنایتی علیه بشریت و عمل تجاری غیراخلاقی و غیرقانونی است که با سود سالانه بیش از ۱۵۰ میلیارد دلار، دومین تجارت مجرمانه بزرگ جهان پس از تجارت اسلحه است و سریع‌ترین رشد را در میان انواع تجارت غیرقانونی دارد. قربانیان زن همچنان هدف اصلی هستند و 65 درصد از کل قربانیان قاچاق را تشکیل می‌دهند. جنایت قاچاق انسان به دلیل سود هنگفت همواره با بی توجهی کشورهای مختلف برای مجازات مواجه می‌شود. در امریکا سالانه ۶۰۰ هزار نفر ناپدید می‌شوند که عمدتاً زنان و دختران رنگین پوستی هستند که قربانی اپیدمی خاموش قاچاق انسان می‌شوند. زنان رنگین پوست اغلب مفقود شده و قاچاق می‌شوند و در نهایت به قتل می‌رسند. در یک دهه گذشته در مرز جنوبی امریکا شبکه‌ای از باندهای جنایتکار قاچاق مواد مخدر و انسان تجارت چند میلیارد دلاری را انجام می‌دهند.
 یک پرونده جنجالی
در سال ۲۰۱۰، لارا سیلزبی، مدیر سابق مؤسسه نیولایف چیلدرن رفیوجی -یک مؤسسه وابسته به کلیسا که در زلزله ‌هائیتی قرار بود کار انتقال بخشی از کودکان یتیم شده در زلزله وحشتناک این کشور را به خانواده‌های مناسب در امریکا انتقال دهند- به واسطه نقش او در ربودن و قاچاق شماری از این کودکان از یتیم خانه‌ای در مرکز‌ هائیتی به داخل امریکا و فروختن آن‌ها به مشتریان ثروتمند، دستگیر شد.
اما نکته بسیار مهم این بود که بیل کلینتون به پرونده سیلزبی ورود کرد و با استفاده از قدرت خود موجب شد که هم جرم این زن از مشارکت در قاچاق انسان به نادیده گرفتن قانون در مسافرت به امریکا تغییر یابد و هم میزان محکومیت او به طرز چشمگیر کاهش یافت.
عقیم‌سازی اجباری زنان مهاجر مکزیکی در امریکا
در مراکز بازداشتی در مرز میان امریکا و مکزیک جنایات مختلفی در حق زنان مهاجر مکزیکی صورت می‌گیرد. بخشی از این جنایات را تجاوز و عقیم‌سازی زنان در مراکز نگهداری و بازداشت شامل می‌شود. این موضوع به قدری جدی و حساسیت‌برانگیز است که حتی سازمان ملل هم به آن ورود پیدا و اعلام کرد که مقامات مکزیک بنابر دلایلی از بررسی این حادثه خودداری کرده‌اند. بر این اساس، یکی از اعضای مرکز حمایت از مهاجران لاس امریکا گفت که علیرغم درخواست سازمان ملل در مورد بررسی این گزارش، مقامات مکزیکی نسبت به آنچه اتفاق افتاده است خاموشی اختیار نموده و در این امر دخالت نمی‌کنند زیرا به دلیل وابستگی به ایالات متحده، مقامات مکزیکی استراتژی آشتی و تسلیم در برابر دولت دونالد ترامپ را انتخاب کرده‌اند.در مرز میان مکزیک و امریکا علاوه بر مهاجران مکزیکی، از دیگر کشورهای منطقه امریکای لاتین نیز حضور دارند.
علاوه بر آن، چندین زن که در یک زندان مهاجرتی در ایالات متحده نگهداری می‌شدند روایتی از عقیم‌سازی اجباری‌شان را حکایت کردند.
شبکه‌های تلویزیونی امریکا افشاگری زنانی را منتشر کردند که جزئیات ناخوشایند و بی رحمانه از دوران اقامت‌شان در بیمارستان زندان‌های این کشور را حکایت کردند. به گفته این زنان، زندانیان در زندان‌های محلی و بدون اطلاع آنها به زور عقیم می‌شدند. کسانی که سؤالات اضافی می‌پرسیدند توسط مسئولان زندان عمداً گمراه می‌شدند.
 وضعیت تبعیض جنسیتی در میزان حقوق و دستمزد در دانشگاه‌های برتر امریکا
به نقل از سایت یواس فکت، تصویرسازی ما نشان می‌دهد که اختلاف جنسیتی موجود در دستمزد فارغ‌التحصیلان بهترین کالج‌های کشور بی اندازه گسترده و پررنگ است. در حقیقت در میان ۱۱۷ کالج برتر، تنها زنان فارغ‌التحصیل از سه کالج، درآمدی بیش از مردان همتای خود داشتند.
یک تحلیل آماری جدید که توسط وزارت آموزش انجام شده نشان می‌دهد تحصیل در برترین کالج‌ها ممکن است نابرابری موجود در دستمزد میان مردان و زنان را بیشتر کند. زنان در ازای شغل تمام وقت خود حقوقی برابر با ۸۷ درصد حقوق همتایان مرد خود دریافت می‌کنند. در حقیقت در میان ۱۱۷ کالج برتر، تنها زنان فارغ‌التحصیل از سه کالج درآمدی بیش از مردان همتای خود داشتند. به طور کلی، کارفرمایان به طور ناعادلانه‌ای دستمزد کمتری به زنان می‌دهند، حتی اگر این زنان تحصیلکرده ‌هاروارد باشند. مشکل سازترین تفسیری که می‌توان از این مسأله داشت این است که این اعداد و ارقام، نشان دهنده میانگین درآمد زنان و مردان در اوایل دهه 20 سالگی‌شان است. تصور کنید این اختلاف موجود در درآمد طی 30 سال بعد به چه میزان می‌رسد. قطعاً نه تنها به قوت خود پابرجا می‌ماند که بیشتر و بیشتر هم می‌شود.
«حقوق مساوی در ازای کار مساوی» شعاری بود که در دهه ۱۹۶۰ در جوامع شغلی امریکا دهن به دهن می‌چرخید؛ زمانی که زنان خواستار این بودند که در ازای کار مساوی با مردان، حقوق مساوی با آنان دریافت کنند. حالا بعد از گذشت ده‌ها سال، اختلاف جنسیتی در میزان حقوق همچنان به قوت خود پابرجاست و واقعیت این است که با گذشت زمان این اختلاف در حال بیشتر شدن است.
بر اساس نموداری که وزارت کار امریکا منتشر کرده و در آن متوسط درآمد مردان و زنانی که حقوق ثابت و یا حقوق ساعتی دریافت می‌کنند، آورده شده، اختلاف چشمگیری میان متوسط دستمزد مردان و زنان چه در سنین جوانی و چه در سنین بالاتر وجود دارد. در سن ۲۵ تا ۳۴ سالگی، مردان هفته‌ای ۱۱۹ دلار بیش از زنان دستمزد می‌گیرند. نگاهی به مقطع سنی 34-55 نشان می‌دهد که اختلاف درآمد در این سن حتی به ۲۱۹ دلار هم می‌رسد. این اختلاف بیشتر و بیشتر می‌شود تا جایی که در سن ۵۵ تا ۶۴ سال به بالاترین حد خود یعنی ۲۷۱ دلار می‌رسد.
 ایالات متحده در فهرست خطرناک‌ترین کشورهای جهان برای زنان است
در یک نظرسنجی در 2018 که از سوی بنیاد تامسون رویترز انجام شده، ۵۵۰ کارشناس مسائل مربوط به زنان را مورد بررسی قرار دادند. در این نظرسنجی ایالات متحده امریکا  یکی از 10 کشور خطرناک برای زنان شناخته شده است. امریکا از نظر خشونت جنسی، شامل تجاوز، آزار جنسی، همخوابگی اجباری و دسترسی نداشتن زنان به عدالت در پرونده‌های تجاوز، سومین کشور خیلی خطرناک برای زنان است. در این نمودار امریکا در کنار کشورهایی حضور دارد که به خاطر جنگ داخلی خطرناک نامیده شده‌اند.
 امریکا، انگلیس و فرانسه بالاترین آمار تجاوز به زنان را دارند
طبق آمار، از هر 6 زن در امریکا یک نفر تجاوز جنسی را در طول زندگی خود تجربه کرده است. همچنین بیش از یک‌چهارم زنان تحصیلکرده و دانشگاهی اظهار کرده‌اند بعد از 14 سالگی به آنها تجاوز شده است. به گزارش هالیوود ریپورتر، تحقیقات جدید نشان می‌دهد 94 درصد زنان مشغول در سینمای هالیوود نیز مورد تعرض و تعرض جنسی واقع شده‌اند.بر اساس تحقیقات وزارت دفاع امریکا، در سال 2010 بیش از 19 هزار مورد تجاوز در ارتش صورت گرفته که فقط کمتر از 3 هزار مورد آن گزارش شده است و بر اساس آن از هر سه زن، یک زن در ارتش امریکا مورد تعرض قرار گرفته که 14 درصد از آنان به صورت گروهی بوده است. گزارش پنتاگون، تجاوز و خشونت جنسی را کماکان مشکل فرساینده و پایدار ارتش امریکا اعلام کرد.
وضعیت وحشتناک تجارت زنان در ایالات‌متحده
بردگی جنسی که درواقع هدف اصلی قاچاقچیان انسان است، پس از قاچاق اسلحه و مواد مخدر پرسودترین تجارت غیرقانونی جهان است. بر اساس آمار وزارت خارجه امریکا، سالانه بیش از یک میلیون نفر برای کار اجباری و سوءاستفاده جنسی و بردگی در جهان قاچاق می‌شوند که 85 درصد آنها را زنان و دختران اتباع کشورهای توسعه‌یافته اروپایی و امریکایی تشکیل می‌دهند.
طبق تحقیقات رسمی در امریکا، هر سال بیش از 100 هزار دختر زیر سن قانونی برای بردگی جنسی در امریکا تجارت می‌شوند. حتی در داخل واشنگتن، دختران نوجوان که سن آنها حدود 13 سال است، خرید و فروش می‌شوند. کارشناسان بهداشت جهانی، امریکا را به‌عنوان مقصد قاچاقچیان انسان جزو سه کشور در رده‌های اول قرار می‌دهند. سالانه 600 هزار نفر در امریکا ناپدید می‌شوند که عمدتاً زنان و دختران رنگین‌پوست هستند.
یک‌سوم زنان زندانی جهان در زندان‌های امریکا هستند
مرکز بین‌المللی مطالعات زندان اعلام کرده است که یک‌سوم زنان زندانی جهان در امریکا زندانی هستند که اغلب در دوران کودکی مورد تجاوز قرار گرفته‌اند. در مناطق جنوبی امریکا تعداد زندانی‌ها بیشتر از تعداد افرادی است که در دانشگاه‌ها فعالیت می‌کنند. به طور مثال در منطقه لگزینگتون نسبت زندان‌ها به دانشکده‌ها 15 به یک است. امریکا همچنین رتبه پنجم بیشترین درصد طلاق و رتبه هفتم سریع‌ترین طلاق در جهان را دارد. همچنین این کشور دومین کشور از نظر تعداد سقط جنین در سال و دهمین کشور از نظر نرخ سقط جنین است.
بر اساس آخرین اطلاعات، حدود نهصد هزار سقط جنین در امریکا در سال 2017 صورت گرفته است. نکته پنهان این عمل آن است که در کتب رسمی و مرجع طب زنان ویلیامز اعلام شده بخش عمده‌ای از سقط‌ها غیرقانونی و زیرزمینی در حال انجام است. شرایط سقط جنین، عواقب و پیامدهای اجتماعی، موجی از اعتراضات را در جامعه امریکا برانگیخت و در نهایت باعث شد دادگاه عالی امریکا حکم ۵۰ ساله قانونی بودن سقط جنین را در این کشور لغو کند، اما چون بخش اعظمی از جامعه خواستار قانونی بودن آن هستند، این موضوع به یک مورد مهم تبلیغاتی برای جذب آرای انتخابات در امریکا مبدل شده است.