نشنیدن صدای مردم جامعه را خشن تر می کند

آرمان امروز  : 27 آذر، 18 دسامبر در تاريخ به نام روز جهاني عاري از خشونت و افراطي گري ثبت شده است. روزي که ثبت آن به  سال 93 و کنفرانس دو روزه خشونت و افراطي گري سازمان ملل در تهران بر مي گردد. در آن زمان رئيس جمهور وقت، حسن روحاني در اين کنفرانس پيشنهاد داد هر ساله اين تاريخ را به عنوان روز «جهاني عاري از خشونت و افراطي گري» اعلام کنند. پيشنهادي که با راي قاطع کشورهاي عضو و تنها يک راي منفي اسرائيل ثبت شد. حالا و بعد از  گذشت سال از ثبت اين روز، به اذعان اکثر کارشناسان، با بروز ناارامي هاي اخير شاهد رشد فزاينده خشونت در جامعه هستيم. خشونتي که به اعتقاد بسياري از جامعه شناسان، بخش اعظمي از آن به دليل شنيده نشدن صداي مردم در طول سالهاي گذشته از سوي مديران ارشد کشور و بخصوص در جريان ناآرامي هاي اخير بوده است.      
جهانبخش محبي نيااستاد علوم سياسي و نماينده پيشين مجلس با تاييد اين مطلب و تاکيد بر اينکه نشنيدن صداي مردم، اعتراض را به سمت آشوب و براندازي و افزايش خشم پيش مي‌برد، گفت:  بعد از انقلاب ما ده‌ها مورد اعتراض داشتيم که بخشي از آن حالت آشوب به خود گرفته و بدون شک به نظام آسيب رسانده و مي‌رساند. متاسفانه در طول تاريخ نسبت به شنيدن صداي اعتراض عادت نکرده‌ايم و هر صداي اعتراضي را به مثابه يک تهديد دانستيم و از طرفي ديگر هم بخشي از اين اعتراض‌ها مورد دستبرد و سرقت عواملي از نيرو‌هاي خارجي قرار مي‌گيرد که آن‌ها نيز در بازتوليد خشونت و خصومت، هم‌سطح و هم‌شأن نيرو‌هاي داخلي که در حاکميت ورود پيدا کرده‌اند مقصر هستند و ايفاي نقش دارند.
او مي‌گويد: در اعتراضات بنزين، در سال 88، در موضوعات مربوط به مشهد و ساير استان‌ها و سوابقي از ناآرامي که درباره موضوعات مختلف داشتيم، با مردم پيمان بستيم که حرمت آن‌ها را حفظ مي‌کنيم و نسبت به احقاق حقوق آن‌ها قول مساعد داديم، اما سريع مسئله را فراموش کرديم. در شرايط فعلي هيچ چيز سر جاي خود نيست. کسي که فلسفه خوانده، راه حل اقتصادي مي‌دهد، کسي که اقتصاد خوانده راه حل سياسي مي‌دهد و برخي از نيرو‌ها که هيچ شناخي از مسائل ندارند به عنوان کارشناس به صداوسيما مي‌آيند و در مراکز تصميم‌سازي مشورت مي‌دهند که به غير از بدتر کردن شرايط و بنزين ريختن روي آتش، هيچ فايده‌اي ندارند جز اينکه سرکوب اين صداها باعث خواهد شد تا اندک اندک خواستهاي سرکوب شده مردم در قالب خشم در جامعه بروز پيدا کند.
در همين زمينه دکتر نيره توکلي، جامعه شناس نيز با ذکر اينکه هنگامي که فرصت بحث منطقي و گفت وگوي ساده در کشور وجود ندارد در چنين فضايي خشونت ايجاد مي شود گفت: بايد آراي مختلف و صداهاي متفاوت از رسانه ها شنيده شود. مردم سال ها مطالبات مشروع و منطقي داشتند و خواهان اصلاحات بودند. صداي مردم گم شده، مسلم است با گم شدن صداي مردم فضاي جامعه خشن تر مي شود. خشونت به صورت سيستماتيک وجود دارد اما در مورد زنان بيشتر بروز مي کند.


اثبات يک ارتباط جهاني
اما به نظر مي رسد ارتباط سرکوب و شنيده نشدن صداي مردم با افزايش خشونت در جامعه، موضوعي اثبات شده در جهان باشد. حسين ايماني جاجرمي، جامعه شناس در گفت و گو با آرمان امروز با ذکر اينکه مطالعات انجام شده به خوبي مويد افزايش ارتباط بين شنيده نشدن صداي شهروندان يک جامعه با افزايش خشونت در آن شهر و کشورها است گفت: در کتاب شبکه هاي خشم اميد آمده است، نويسنده جنبش هاي شهري در مصر، تونس ، اسپانيا، امريکا و... را بررسي کرده است و در بخشي از پژوهش خود به اين نتيجه رسيده است که هر کجا که  صدايشان شنيده نشده و در سياست هاي رسمي ديده نشده است، آن جامعه يا شهر کم کم با رشد خشونتي ملموس روبرو شده است.
وي در يشه يابي اين پديده گقت: مساله اين است که جوامع با توجه به اينکه براساس تنوع روز جهان و گروه هاي جديد به وجود آمده شکل مي گيرند و مبتني بر تخصص ها و تضارب آراء قدرت مي گيرند. به بياني ديگر شاهدجامعه «توده » اي به معناي جامعه اي يک دست که همه همفکر و يکدست باشند، نيستيم.
جاجرمي تصريح کرد: اين تصور اما تفکر درستي نيست، چرا که جامعه براساس تکثر عقايد و افکار شکل مي گيرد. يعني شما با طيف هاي مختلفي در جامعه روبرو هستيد که هم باهوش هستند و هم متخصص و هم به سادگي به اخبار و اطلاعات روز دنيا دسترسي دارند و با هم در ارتباط هستند.  اين جامعه شناس تاکيد کرد: براي همين بايد بسترهايي فراهم شود که بخواهد اين تنوع را نمايندگي و راهبري کند.
وي با اشاره به تجربه ترکيه در اين زمينه گفت: بعد از اعتراض هاي اخير در ترکيه، اين کشور تصميم گرفته به جاي مقابله و برخورد با معترضان، به احزاب سياسي يارانه بدهد تا آنها به عنوان نمايندگان مردم؛ تريبون آنها براي انتقال خواست هايشان به دولت باشند.
جاجرمي در پايان گفت: ما نيز در کشورمان راهي نداريم جز اينکه بپذيريم با جامعه اي روبرو هستيم که ديگر «توده» نيستند و بايد به خواست هاي طيف هاي مختلف آن احترام گذاشت و به جاي ايجاد رويه اي براي ساکت کردن صداي آنها، به دنبال راهکاري براي شنيدن خواست ها و نقدهاي آنها باشيم  وگرنه دور نيست زمانيکه به خاطر همين سرکوب صداها، شاهد فوران خشونت در خانواده ها و بالطبع در جامعه باشيم. فرآيندي که مي تواند تبعات جبران ناپذيري را براي جامعه و کشور به دنبال داشته باشد.