اجازه دادیم پدر مهسا امینی روایت دروغ مطرح کند!

آرمان امروز: معاون امور نظارت و هماهنگي معاونت امور مجلس رياست جمهوري با بيان اينکه حوادث اخير فرصت خوبي براي شناخت دوست و دشمن است گفت: دشمنان از قبل برنامه‌اي براي به آشوب کشاندن کشور طراحي و مهندسي کرده و منتظر عمليات بودند اما فوت مهسا اميني عمليات آشوب دشمن را به‌جلو انداخت.
 شرح گفت‌وگوي قاسم جعفري، معاون امور نظارت و هماهنگي معاونت امور مجلس رياست جمهوري را در ادامه مي‌خوانيد:
  به عقيده شما علت شکلگيري حوادث اخير چيست؟
جعفري: حدود سه ماه است فتنه اخير دشمن در فاز عملياتي آغاز شده که اگر بخواهيم يک نگاه جامع داشته باشيم شايد بتواند کارساز باشد. يک نگاه تحليل موادي است که ما با آن روبرو مي‌شويم و عناصري که در ميدان با آن‌ها مواجه مي‌شويم؛ اين نگاه بايد پرسيد آنچه که اتفاق افتاد، چيست؟ به تعبير آن‌ها انقلاب است، شورش است، اعتراض است يا نهضت؟ با يک بررسي ساده مي‌بينيم که هر چه عناوين ارزشمند و قابل اعتنا است، در چنين حرکاتي مفقود است ولي هرچه عناصر ناذل بخش و کاهنده از ارزش است، در چنين حرکاتي موج‌مي‌زند.


   استفاده ضد انقلاب از واژه انقلاب يک سرقت رسانهاي است
به عنوان مثال اگر از انقلاب حرف بزنيم، انقلاب يک تعريف روشن دارد و آن اعتراض به وضع موجود براي رسيدن به يک وضع مطلوب است که حتي امکان دارد اين اعتراض بعداً به خشونت برسد. افرادي که به خيابان‌ها آمدند گرچه در ظاهر اعتراض به وضع موجود بود اما تقريباً 99 درصد از آن‌ها نمي‌دانستند اصلا به دنبال چه هستند و وضع مطلوب‌شان چيست. اين نشان از تحير و سردرگمي آن‌هاست. اگر ضد انقلاب و رسانه‌هاي آن‌ها از واژه مقدسي به نام انقلاب استفاده مي کنند، اين کاملاً يک سرقت آشکار رسانه‌اي است. نهضت هم يک حرکت جامع فرهنگي، سياسي، آگاهي سازي و علمي دراز مدت است که در حوادث اخير چنين آثاري مشاهده نمي شود.
حوادث اخير اعتراض هم نيست؛ اعتراض يعني نقد وضع موجود در سطوح مختلف بر مدار قوانين جاري؛ پس مي‌ماند آشوب و اغتشاشي که شکل گرفته است. اغتشاش هم ناشي از اين است که يک عده در پشت صحنه منافع‌شان اقتضا مي‌کند که با استفاده از عناصر مختلف تهييج کننده مردم و ايجاد گسل‌هاي مختلف اجتماعي به منافع خودشان برسند. در اجتماع ما مردم روي يک سري مسائلي حساسيت بيشتري دارند، يکي بحث نواميس است. وقتي از زن حرف مي زنند يک گسل مهم شکل مي گيرد. موضوع ديگر مباحث قوميتي است که در کشور ما از مسائل مهم و حساس به شما مي رود و يکي ديگر از موضوعات مهم بحث مذاهب و يکي هم موضوع جوانان است. دشمن از همه اين عناصر استفاده کرد. مثلاً در زاهدان بحث زنان را مطرح نمي‌کنند و در آنجا بيشتر در موضوع قوميتي و حادثه سازي استفاده‌مي‌کنند.
نتيجه ايجاد اين گسل‌ها اين شد که يک عده قليلي به خيابان‌ها آمدند. آيا واقعاً به لحاظ کميت اين‌هايي که به خيابان‌ها آمدند، نشانگر يک اعتراض عمومي بود؟ هر نوع آماري را که نگاه کنيد اغتشاش‌گران در جمعيت 85 ميليوني خيلي ناچيز هستند اما دشمن با استفاده از ظرفيت رسانه‌هاي خود به حوادث اخير ضريب فوق العاده‌اي داد و خواستند فضا را ملتهب نشان دهند اما اين موضوع امروز براي همه واضح است که دشمنان با بنگاه‌هاي دروغ پراکن خود درصدد ناامن نشان دادن کشورهستند.
ما با يک جريان اغتشاشگري روبرو بوديم که عمده اين‌ها نيروهاي ميداني هستند که اصلا نمي‌دانند به دنبال چه هستند. دشمنان ليدرهايي را با پول استخدام کردند و از اوباش و اراذل هم استفاده کردند و خيلي از اين‌ها به اين مقوله وارد شدند و کار را سخت‌کردند.
  آيا اين حوادث بدون پشتوانه و برنامهريزي بود؟
جعفري: خير؛ اين حوادث برنامه ريزي شده بود؛ جريان فوت مرحومه مهسا اميني فقط يک نقطه‌اي براي شروع فاز عملياتي بود. دشمنان به دنبال يک نقطه شروع و زماني مي‌گشتند اما احساس کردند فوت مهسا اميني همه گسل‌هاي فعال را دارد و مي‌توانند گسل‌هاي مختلف مانند حوزه‌هاي آزادي زنان، قوميتي، مذهبي و جوان و … را ايجاد کنند. پدر مهسا اميني هم در ادامه با کنار گذاشتن اخلاق دينداري گفت دختر من جز بيماري سرماخوردگي به بيمارستان مراجعه نکرده است که اگر جوانمرد بود مي‌گفت دختر من بيماري زمينه‌اي داشت و قضيه مي‌توانست بسيار متفاوت باشد.
   اظهارنظرهاي برخي سلبريتيها در ريخته شدن خون مردم در اغتشاشات بسيار موثر بود
برنامه از قبل طراحي شده بود و منتظر عمليات بودند اما موضوع خانم اميني عمليات را به جلو انداخت. برخي از سلبريتي‌ها وارد ميدان شدند و بيانيه‌ها و اظهارنظرهاي برخي از آن‌ها در تحريک جوانان و اقدام آن‌ها در تخريب‌ها، آشوب‌ها، خسارت به اموال عمومي و شخصي و ريخته شدن خون مردم بسيار موثر بود. لذا بايد دادخواست عليه آن‌ها تنظيم شود و بايد پاسخگو باشند و خسارات را جبران کنند.
زماني در کشور ما منافقين در پايتخت و آن هم به صورت مسلح راهپيمايي و ابراز قدرت مي‌کردند و ما از اين روزها وحشتناک‌تر هم ديديم، يعني چيزي نيست که با حوادث اخير قرار است اتفاق خاصي بيافتد. با وجود انقلاب اسلامي، تمام هزينه‌هاي اردوگاه شياطين از آمريکا و اروپا پرداخت مي‌شود و همه‌شان مي‌گويند سر منشاء همه اين گرفتاري‌هاي ما انقلاب اسلامي است. آمريکا پس از آن که متوجه قدرت ايران توسعه و افزايش يافته تا جايي که کشورهاي آمريکاي جنوبي مثل ونزوئلا با ايران تجارت مي‌کنند، مجبور شدند با انقلاب اسلامي مقابله کنند.
اگر به حوادث اخير نگاه عرفاني و ديني داشته باشيم، حوادث تلخ و سرد امروز، نهايتاً خيلي شيرين است. نسل انقلاب از اين دست حوادث بسيار ديده‌اند و دوست‌شناسي و دشمن‌شناسي‌شان خيلي قوي شد اما نسل جديد نمي‌دانند منافقين چه کساني هستند. جوانان فکر مي کنند منافقين يک گروه مبارزي بودند که فقط با جمهوري اسلامي مخالف بودند اين نسل با توجه به اقدامات رسانه‌اي دشمن، جنايات منافقين را نمي‌دانند. منافقين فکر مي کنند حافظه ملت ايران انقدر ضعيف شده است.
رسانه‌ها وظيفه دارند ماهيت منافقين را براي نسل جديد بازگو کنند. چطور شد منافقين تا دهه 80 در ليست سازمان‌هاي تروريستي آمريکا بودند اما الان به عنوان رئيس‌جمهور ايران معرفي شدند؟ اين‌ها نمي‌فهمند که ملت ايران چه کينه‌اي از انگليسي‌ها دارند و الان آمريکايي‌ها دچار همان اشتباه فاحش شدند و حتي در دشمني‌شان هم آنقدر دچار هيستريک شدند که نمي‌دانند چه مي‌کنند. ملت ايران نشان داد که به لحاظ حس عزت و استقلال هرگز با کسي شوخي ندارد. به نظر مي‌رسد حوادث اخير فرصت خوبي براي شناخت دوست و دشمن است.
دشمنان وارد قمار سرنوشت شدند و اين قمار هست؛ نيست‌شان را رقم ميزند و فکر نمي‌کردند به اين مخمصه بيافتند و معتقدند اگر الان نتوانند کار نظام جمهوري اسلامي را يکسره کنند، براي هميشه خاک بر سرشده‌اند. دشمنان تقريباً همه سرمايه‌هاي خود را سوزانده‌اند؛ مثلا هنرمندي که 40 سال منافقانه در کشور رفتار مي‌کرد اين را براي روز مبادا ذخيره کرده بودند در حوادث اخير رسوا شدند. دشمنان از هنرمندان و ورزشکاراني که جزو سرمايه‌هايشان به حساب مي آمد، استفاده کردند و امروز دچار تشويش ذهني شده‌اند. اشتباه فاحشي ذشمنان اين است که باورشان شده اين نظام مردميت خود را از دست داده است، در حالي که اصلا اينطور نيست.
يک زماني اوباما در سال 96 فکر مي‌کرد با يک فرمول ساده رژيم را چنج خواه کرد. بر همين اساس گفت اگر ما صادارت بنزين به ايران را قطع کنيم، مي‌توانيم رژيم ايران را ساقط کنيم، اما ديدند که ايران در مدت کمي بنزين مورد استفاده خود را تأمين کرد تا حدي که توانست صادرات هم داشته باشد. ما ريزش‌هايي داريم اما اينکه دينداري در کشور کم شده است، خير. اگر چهارتا مسئله مثل کشف حجاب عده خيلي قليلي نشانه کم شدن دينداري است، مسئله اربعين را چگونه تحليل مي‌کنند و مناسک مذهبي را چه معنا مي‌کنند؟ بله بايد قبول کرد که در جنگ شناختي، ممکن است تلقي دينداري يک مقداري متفاوت شده باشد.
مشت اغتشاشگران و آمران آنها در حوادث اخير زماني باز شد که خشونت وحشتناکي از خود نشان دادند و برخي از نيروهاي انتظامي و بسيجي را به بدترين شکل ممکن به شهادت رساندند. حال اين سوال مطرح مي شود اين است که اين‌ها دم از حقوق بشر و حقوق زن مي زنند در حالي که خودشان به فجيع ترين شکل ممکن اقدام به کشتن مي‌کنند. در سوريه هم اگر خشونت‌هاي داعش نبود، معارضين سوريه را گرفته بودند، آنچه که باعث شد مردم به سمت بشار اسد برگردند، خشونت داعش بود. در حوزه اقتصاد، ما کاستي‌ها و ضعف‌هايي داريم و مسئولين بايد جدي‌تر کار کنند و مردم هم با هوشياري برخورد کنند. باورمان بر اين است که علت وجود انقلاب و بقاي آن مردم‌هستند.
   بايد با ارائه روايت اول مانع سوءاستفاده دشمنان شويم
بايد در موضوعات مختلف سعي کنيم تا روايت اول را خودمان بازگو کنيم و اجازه ندهيم ضدانقلاب و دشمنان از فضاي موجود بهره‌برداري سياسي کنند و با روايت دروغ فضاي کشور را ملتهب کنند. در يکي از دانشگاه‌ها يکي از دانشجويان از من سوال کرد که چرا در چند ماه گذشته خيلي از شخصيت‌ها مواضع خودشان را مطرح نکردند؟ بايد کساني که اعلام موضع نکردند، هر چه سريع‌تر مواضع خود را روشن کنند.
گاهي يک جرمي اتفاق مي افتد، يک نگاه حقوقي داريم و يک نگاه جرم شناسي. نگاه حقوقي اين است آنچه که اتفاق افتاده عناصر قانوني وجود دارد و قانون مجازاتي را براي آن مشخص کرده است و اصطلاحا به آن قانوني بودن جرم و مجازات مي‌گويند و مجرم بايد مجازات شود. اما جرم شناسي نگاه وسيع تري دارد و مي گويد علت وقوع اين جرم چيست و چرا اين آمدم مجرم شده است. ما گاهي حوادث را سطحي مي‌بينيم و مي‌گوييم فردي به خيابان آمده است و تخريب اموال عمومي و شخصي مرتکب شده و قانون از آن طرف مجازات آن را مشخص کرده است. اما يک نگاه عميق تري بايد کنيم و حکمرانان بايد در اين رابطه توجه بيشتري کنند و بايد ديد که اين حوادث ناشي از چيست و زمينه‌هاي آن چيست. نبايد همه چيز را به خارج نسبت دهيم. مطمئن هستيم که خارجي‌ها و ضدانقلاب سوار بر برخي ضعف‌هاي داخلي شده‌اند و از آب گل‌آلود ماهي‌گيري مي‌کنند.