آیا طالبان تغییر نکرده است؟

نزدیک به یک سال پیش وزیر خارجه طالبان سوار بر یک هواپیمای ایرانی با هیئتی دیپلماتیک وارد تهران می‌شود، امیر خان متقی به‌محض ورود به فرودگاه امام (ره) رو به خبرنگاران اعلام می‌کند که دولت امارت اسلامی آماده گفتگو‌های ملی میان افغان‌ها با کمک مقامات ایرانی است. با ورود وزیر طالبان به تهران شایعه شده بود که احمد مسعود، فرزند فرمانده محبوب احمدشاه مسعود و اسماعیل‌خان، فرمانده قدیمی جهادی به‌عنوان دو چهره جنجالی اپوزیسیون با امیر خان متقی ملاقات خواهند کرد.
آن روز‌ها ایران در موضعی قابل‌توجه اعلام کرده بود که تنها راه عبور از بحران سیاسی در کابل گفتگو‌های «افغانی- افغانی» میان همه نیرو‌های مؤثر در آینده افغانستان است، منظور ایران از این مدل گفتگو مشارکت همه احزاب، اقوام و مذاهب با هر جنسیتی در آینده سیاسی افغانستان بود.
به نظر می‌رسید که همه‌چیز برای یک توافق سیاسی بزرگ در تهران آماده باشد، اما در اولین جلسه از گفتگو‌های سیاسی میان سران افغانی امیر خان متقی رو به احمد مسعود و اسماعیل‌خان از موضعی بالا اعلام می‌کند که اگر شما دو نفر با خلیفه بیعت کنید، جان شما را تضمین کرده و می‌توانید به خانه و کاشانه خود بازگردید. این جمله، چون آب سردی بر سر گفتگو‌های ملی بود، یکی از حاضران در نشست سه‌جانبه رو به وزیر طالبان می‌گوید که جان او در برابر آینده مردم افغانستان ارزشی نداشته و طالبان باید روی قول و قرار قدیمی در تشکیل دولت همه‌شمول در تمام ولسوالی‌ها بماند. متقی کمی مکث کرده و گفته بود که برنده جنگ شروط آن را تعیین کرده و حرف همان است که بیان شده است، وزیر خارجه طالبان پس از پایان دو نشست بی‌نتیجه دیگر با رهبران اپوزیسیون افغانستان، به دیدار وزیر خارجه کشورمان رفته و اعلام می‌کند که دیدار‌ها نتایج مثبتی داشته است!
جالب آنکه متقی در دیدار با امیرعبداللهیان از وزیر خارجه می‌خواهد سرپرست سفارت افغانستان در ایران را پذیرش کند. مقامات سیاسی در جمهوری اسلامی ایران به خاطر نشان دادن حسن نیت به حاکمان جدید در کشور همسایه با خواسته وزیر خارجه طالبان موافقت کرده و طالبان نیز برای نشان دادن انعطاف در رفتار فردی را به تهران معرفی می‌کند که از خاندان و نزدیکان به اسماعیل‌خان است.


وزیر خارجه طالبان قبل از ترک تهران از مقامات ایرانی می‌خواهد پیش‌قدم شده و مقدمات به رسمیت شناختن طالبان به‌عنوان یک دولت مستقل را فراهم کنند. در آن زمان طرف ایرانی به مقام طالبان اعلام می‌کند که خواسته آن‌ها یک شرط ساده دارد و آن هم استفاده از همه ظرفیت‌های سیاسی، قومی و مذهبی در آینده این کشور است. متقی به امیر عبداللهیان اعلام می‌کند که این شرط در حال حاضر امکان عملی شدن ندارد! درآن زمان برخی زیر گوش طالبان می‌خواندند که تنها راه ماندگاری حکومت آن است که یک دولت تک قومیتی در افغانستان روی کار باشد. متقی در آخرین دیدار با وزیر خارجه ایران روی حرف خود پافشاری و تقریباً بدون دستاورد تهران را ترک می‌کند، اما هنوز وزیر طالبان از خاک ایران خارج نشده است که پیامی ویژه فرستاده و اعلام می‌کند نقطه‌نظر تهران را پذیرفته، اما اجرای آن نیاز به زمان دارد. ایران نیز با ارسال یک پیام مثبت اعلام می‌کند که با دولت طالبان برای سرپا ایستادن پس از فراری شدن امریکایی‌ها از کابل آماده همکاری است. آن روز‌ها ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی امارت اسلامی نیز اعلام می‌کند که طالبان عوض‌شده و آن عقاید ۲۰ سال پیش خود را ندارد، اما برای ارائه چهره جدید بین‌المللی از خود نیاز به زمان دارد.
اما یک سال پس از آن رایزنی‌های همه‌جانبه با سران دولت طالبان در تهران و کابل، امارت اسلامی نه‌تن‌ها قدم‌های زیادی برای تشکیل دولت همه‌شمول برنداشته بلکه مواردی، چون حق تحصیل دختران نیز در معرض خطر قرار دارد. گرچه وزیر تحصیلات عالی این کشور از موقتی بودن این دستور خبر داده، اما از گوشه و کنار شنیده شده است که این اقدام از جانب طالبان باهدف تحت‌فشار قرار دادن کشور‌های هم شعاع در جهت به رسمیت شناخته شدن دیپلماتیک صورت گرفته است. این وضعیت باعث می‌شود این سؤال پر ابهام دوباره مطرح شود که آیا طالبان واقعاً تغییر کرده است یا آنکه بیش از یک سال است که در محافل مختلف در حال نقش بازی کردن است؟
پاسخ به این سؤال سخت و پیچیده، اما با تفسیری مشخص است، دولت امارت اسلامی به همان دلیل که یک سال قبل‌تر در نشست تهران از موضع خود در بیعت گرفتن از سران مخالف کوتاه آمد، در برابر تحولات اجتماعی نیز دچار میرایی خواهد شد، با این پیش‌شرط که کشور‌های هم‌سو، به‌ویژه کشور‌های مسلمان، دولت امارت اسلامی را با همه ویژگی‌های مثبت و منفی آن در یک ظرف و یکجا ببینند.
تحولات منطقه نشان می‌دهد که امریکایی‌ها پس از فرار شبانه و سرشکستگی در افغانستان بار دیگر به دنبال یک جای پای محکم در آن کشور می‌گردند، ولی نصر، عضو شورای روابط خارجی امریکا در مقاله‌ای نوشته است که با اعمال سیاست چماق و هویج در برابر طالبان و با وضع تحریم‌های سنگین علیه مردم افغانستان می‌توان سران امارت اسلامی را به دنبال خودش کشیده و به‌مرور نرمال کرد! تحرکات جدید امریکایی‌ها از کرن دکر سوی کاردار سفارت امریکا و تام وست نماینده ویژه بایدن در امور افغانستان نشان می‌دهد که سرویس‌های اطلاعاتی غربی به‌شدت در تحرک هستند تا موجی مشابه با اغتشاشات با تم اجتماعی در ایران را با محوریت زنان به درون افغانستان کشیده و کدگذاری روی آن دامنه جنگ هیبریدی را در منطقه افزایش دهند. در این وضعیت پیچیده و امنیتی نوع مواجهه با دولت طالبان و نحوه رفتار با آن‌ها از سوی جمهوری اسلامی ایران اهمیت راهبردی دارد، هر نوع تصمیم‌گیری احساسی در برابر آینده افغانستان می‌تواند ۲۰ سال تلاش، جهاد و مقاومت برای اخراج متجاوزان را بر باد بدهد و بی‌حیثیتی تروریست‌های سنتکام را جبران کند.
نگاه جمهوری اسلامی ایران به افغانستان همان رهنمود حضرت امام خامنه‌ای است که ما طرفدار «ملت افغانستان» هستیم: «جمهوری اسلامی در همه احوال طرفدار ملت مظلوم و مسلمان افغانستان است و روابط ما با دولت‌ها، به روابط و رفتار آن‌ها با ایران بستگی دارد.» این فراز از آن سخن رحمانی در توجه به وضعیت مردم به جای تمرکز در فرم حکومت، کلید حل بحران در خانه همسایه شرقی است.
جمهوری اسلامی ایران بر اساس درک اثری «امت واحده» به کشور‌های مسلمان می‌نگرد، ازاین‌رو لازم است با نوحاکمان در افغانستان نیز تمرین دولت‌داری انجام دهد. حکومتی که هنوز در تشخیص مرز‌های خود دچار خطا می‌شود، به‌طور قطعی در محاسبات اجتماعی نیز ممکن است با آزمون و خطا اقداماتی را انجام داده باشد، واقعیت آن است که سازمان آموزش عالی افغانستان برگرفته از ۲۰ سال حاکمیت دولت‌های وابسته به امریکایی‌ها بوده و با حذف یک جنسیت نمی‌توان مسئله آن را حل کرد، افغانستان نیاز به یک انقلاب فرهنگی عمیق در ساختار اجتماعی خود دارد تا غربگرایی را از حیث بوروکراسی خود پاک کند. طالبان نیز البته باید قدم‌های بیشتری در این مسیر بردارد، تغییر در امارت اسلامی به معنای کراوات زدن پشتون‌ها نیست، آن‌ها باید انگیزه‌های ضدامریکایی خود را به سود مردم مظلوم افغانستان خرج کنند.