برف آمد؛ شادی طبیعت، رنج شهرنشینی

آرمان ملي: پانزده روز پيش که پايتخت، خيلي دير، شاهد اولين بارش‌هاي پاييزه خود شد و اندکي باران باريدن گرفت، هم خيابان‌هاي شهر قفل شدند و مردم ساعت‌ها در ترافيک ماندند و هم معابر شاهد آبگرفتگي‌هايي بود و اين را شهرونداني که در ترافيک مانده و دير به محل‌هاي کار خود رسيده بودند، گزارش داده بودند. در گزارش نيمه آذر، همين رسانه، به کمبودها و ضعف زيرساخت‌هايي اشاره شد که در تمام اين سال‌ها و ماه‌ها و روزهايي که بر پايتخت گذشته بود، به امان خدا رها شده و در نهايت فشل بودن خود را در رخدادهايي مثل بارش يک باران معمولي نشان مي‌دهند. روز گذشته هم اما براي بار ديگر خيابان‌ها قفل شدند. اين قفل شدگي البته مربوط به باران که نه، به علت بارش اندکي برف بود. آن‌هايي که موفق نشده بودند دانه‌هاي برفي را که از آسمان به زمين مي‌ريزند را ببينند يا در مناطقي از پايتخت زندگي مي‌کنند که برف روي زمين ننشسته بود، از روي يک لايه نازکي از برف که بر سقف اتومبيل‌ها نشسته بود فهميدند و البته از روي همان ترافيک سنگين که دوباره به جان شهر افتاد. همان طور که اين تيتر در اخبار هواشناسي تاييد کرد: «باران و برف تهران را قفل کرد»؛ اين را رئيس پليس راهنمايي و رانندگي تهران، گفت. علي‌اصغر شريفي از ترافيک سنگين در معابر خبر داد و ادامه داد: بخش زيادي از اين ترافيک به دليل بارش باران است و مردم بايد ضمن پرهيز از انجام سفرهاي غيرضروري در ساعات پيک ترافيک تا حد ممکن از ناوگان حمل ونقل عمومي براي تردد در سطح شهر استفاده کنند. بله؛ بارش برف که مثل باران مي‌تواند نعمتي بزرگ براي کشوري مثل کشور ما باشد که از کم‌آبي و خشکسالي رنج مي‌برد و موجبات شادي کشاورزان و روستاييان و شهرنشين‌ها و شهروندان عادي را فراهم کند و صحنه‌هايي مثل شادي مردم و برف بازي و قدم زدن در برف و غيره را بيافريند، بار ديگر به يکي از عوامل خرد شدن اعصاب و افزايش استرس مردم بدل شد. ناگفته نماند که تهران تنها شاهد برف و باران نبود؛ ‌ساير استان‌هاي ايران هم اين دانه‌هاي باران و برفي را که هدر مي‌روند را ديدند. آبگرفتگي عجيب خانه و کوچه‌هاي اهواز پس از بارندگي، يکي از تصاوير قابل توجه بود و در واقع بارندگي باعث آبگرفتگي برخي از معابر شهري کلانشهر اهواز شد که در بعضي مناطق نظير کيانشهر جمع شدن آب‌هاي سطحي مشکلات متعددي را براي تردد شهروندان ايجاد کرد. در واقع، 24 استان کشور متأثر از برف، کولاک و آبگرفتگي شدند. خبري که مهدي ولي‌پور، رئيس سازمان امداد و نجات اعلام کرد و گفت در حال ارائه خدمات امدادي در سوانح جوي هستند.
چرا مايه شادي به مشکل بدل مي‌شود؟
در بيان دلايل آبگرفتگي پس از بارش باران و برف و ايجاد ترافيک مي‌توان به اين نظر کارشناسان شهري، اشاره کرد که «شيب مسيرهاي آب و مقدار آبي که به جوي‌ها مي‌ريزد مشخص است و بايد به فاضلاب وصل باشد. فاضلاب‌هاي ما سراسري نشده و کافي است مقداري آب در ورودي تجمع پيدا کند و يا زباله مانع حرکت آب شود. آن زمان دچار آبگرفتگي مي‌شويم. بدين معنا که مسيل‌هاي عبور آب و هدايت به سوي فاضلاب استاندارد نيست به علاوه زباله مانع حرکت راحت آب مي‌شود. فيلترهاي زباله بايد به‌گونه‌اي طراحي شود قبل از آنکه به دهانه برسد آشغال‌ها جمع شود و مامور شهرداري تنها فيلتر را پاکسازي کند که در برخي موارد با مشکلاتي مواجه هستيم.» از سوي ديگر، بايد گفت: «بزرگراه‌هايي که ايجاد شده بر اساس خشکسالي ساخته شده و ترسالي براي آنان در نظر گرفته نشده است. توسعه شهري، توسعه همه جانبه نيست. نگاه مديران به کشيدن هر چه بيشتر اتوبان و عدم توجه به بارش‌هاي طولاني مشکلات امروز را ايجاد کرده است.» اين‌ها دلايلي از آماده نبودن زيرساخت‌ها براي جلوگيري از آبگرفتگي و ترافيک پس از بارندگي است. اما موضوع مهم ديگري که نبايد از ذهن دور داشت، عدم استفاده از بارش‌هاست. اينکه چرا پس از بارندگي ما همچنان دچار خشکسالي مي‌شويم و چرا نمي‌توانيم از آب باران و برف استفاده کنيم؟ مهم‌تر از آن، زيرساخت‌هاي ما به چه شکل است و آيا اصولا زيرساختي وجود دارد که بارندگي اگر کمي شدت پيدا کند خسارات جاني و مالي به شهروندان وارد نکند؟کارشناسان همواره راهکارهايي را براي جمع‌آوري آب حاصل از بارش‌هاي پاييزه و زمستانه را پيشنهاد داده‌اند اما به نظر مسئولين تمايلي براي انجام اين کار ندارد. مسئوليني که منجر به ايجاد تناقضات دردآوري در مناطقي مثل بلوچستان شده‌اند؛ سرزميني که آب حتي براي خوردن ندارد و از خشکسالي در غذاب است، در فصل‌هايي از سال با بارندگي‌هاي سيل‌آسايي مواجه مي‌شود که نه تنها هيچ استفاده‌اي از آن نمي‌شود بلکه ويراني بر ويراني مي‌افزايد.
مهاجرت به‌خاطر بي‌آبي


در کشوري که نزديک به 90٪ منابع آب‌هاي تجديدپذير صرف کشاورزي مي‌شود و شبکه‌هاي آبياري و انتقال آب مناسب نيستند و بيش از 80٪ منابع آب زيرزميني هم از دست رفته، و سطح آب اکثر درياچه‌هاي سدهاي بزرگ و کوچک به‌شدت افت کرده، نگراني با آمدن يک يا دو برف سنگين رفع نخواهد شد؛ اين را کارشناسان محيط زيست تاييد مي‌کنند. بهمن ماه 95، عيسي کلانتري، گفته بود «با منابع محدود آب تجديد‌پذير و شرايط فعلي اقليمي، کشور تنها آب لازم براي 50 ميليون نفر را در اختيار دارد.» او گفته بود «تداوم وضعيت فعلي باعث مهاجرت 50 ميليون نفر از کشور در دهه‌هاي آينده خواهد شد.» به گفته کارشناسان، اولين واکنش مديريت حوزه آب، توصيه به تکيه بر جمع‌آوري آب در مخازن سدهاي کشور است در حالي که آب سدها تنها نيازهاي کوتاه مدت و بسيار محدود برنامه‌ريزي شده را تامين خواهد کرد، نه نيازهاي دراز مدت را.