برجام زنده‌ای در حکم مرده

یوسف مولایی استاد دانشگاه  
 
 
 


تا زماني که اعلام نشود برجام به کلي از بين نرفته، يعني مرده و ديگر قابليت احيا ندارد يا تا زماني که اروپايي‌ها مکانيسم ماشه را به کار نگرفته‌اند، ما با وضعيتي روبه رو هستيم که نه برجام فعال است، نه تحرکي دارد و نه به نوعي گواهي فوتش صادر شده. اما با اينکه گواهي فوتش صادر نشده ولي عملا در حکم مرده است و هيچ حرکت و جنب و جوشي که علائم حياتي‌اش را نشان بدهد، وجود ندارد. در عين حال سياست يک امر پيچيده است و ما لايه‌هاي بيروني آن را مي‌بينيم و مي‌تواند لايه‌هاي دروني و پشت ديد ما هم وجود داشته باشد. آمريکايي‌ها براي اينکه امتياز بيشتري بگيرند و ايران را تحت فشار بيشتري قرار دهند، فعلا به نوعي بي‌ميلي و عدم اشتياق خودشان را براي احياي برجام اعلام مي‌کنند. اما اگر مي‌خواستند برجام به کلي منتفي شود از اروپايي‌ها مي‌خواستند و آنها هم بنا به خواست آمريکايي‌ها حتما اين کار را انجام مي‌دادند که مکانيسم ماشه را فعال کنند. اين يک وضعيت خيلي خاص است و ايران از فرصت‌هايي که داشته، استفاده نکرده و الان با توجه به تحولات داخلي و وضعيت اقتصادي، آمريکايي‌ها گمان مي‌کنند که ايران شرايطش نسبت به زماني که مذاکرات قطع شده، بهتر نيست. بنابراين اگر هم مي‌خواهند برجام را احيا کنند، به قصد اين است که امتيازات بيشتري از ايران بگيرند و بحث‌هايي که قبلا داشتند و مسائل غيربرجامي هم درباره فعاليت‌هاي منطقه‌اي و بحث‌هاي موشکي و بحث‌هاي حقوق بشري و غيره را مطرح کنند و اين بار در صورتي که سر ميز مذاکره بيايند، قطعا انتظاراتشان را بيشتر و مواضع‌شان را سختگيرانه‌تر خواهند کرد. به نظر مي‌رسد فعلا نشانه خاصي از طرف آمريکايي‌ها نيست در عين حال ايراني‌ها بي‌علاقه نيستند که برجام را به نوعي فعال کنند چون مي‌دانند در شرايط اقتصادي مطلوبي قرار ندارند. يکي از مسائلي که روي وضعيت بد اقتصادي و افت ارزش پول ملي تاثير گذاشته، مسائل خارجي و در راس آن برجام است. مقامات ايراني حتي اگر اميدي هم به احياي برجام نداشتند ولي در اين شرايط اقتصادي و افت ارزش پول ملي شايد به عنوان يک درمان رواني به آن نگاه مي‌کنند و مي‌خواهند نشان دهند که علاقه‌مند به احياي برجام هستند و شرايط احيا وجود دارد تا به اين صورت فاکتور رواني که از يک سمت فاکتور افزايش نرخ دلار يا افت ارزش پول ملي است را تا حدي بتوانند مهار کنند. با توجه به اينکه ايران در گذشته انعطاف لازم را نشان نداد تا در زمان آقاي روحاني مذاکرات حل و فصل شود يا لااقل طي مذاکرات ماه‌هاي گذشته به نتيجه برسد، در محاسبات خود اشتباه‌هايي از نظر تاثير جنگ اوکراين روي فشار انرژي غرب مرتکب شد و اينگونه تصور کرد که با فرارسيدن زمستان، غرب تحت فشار قرار مي‌گيرد و ايران مي‌تواند امتياز بگيرد ولي اينطور نشد بنابراين يک بازنگري احتمالي در ارزيابي‌هاي گذشته کرده و به اين نتيجه رسيده که الان شايد آماده است که انعطاف لازم را به خرج دهد. ولي الان هم درمورد آمادگي و اراده طرف مقابل براي انجام مذاکره خيلي اطمينان ندارد و شايد هم نمي‌تواند دقيقا ارزيابي کند که آمريکايي‌ها چقدر آمادگي دارند چون ظاهرا نشان مي‌دهند و همانطور که گفته‌اند بيشتر تمرکزشان روي تحولات داخلي ايران است و روي برجام فعلا متمرکز نيستند. تحرکاتي نظير مذاکرات آقاي اميرعبداللهيان و آقاي بورل به همين امر مربوط است و بيشترين انگيزه اين ملاقات شايد مسأله برجام باشد و برخي مقامات و مسئولين ايران هم در صحبت‌هاي‌شان اينطور نشان مي‌دهند که بي‌علاقه نيستند مذاکره شروع شود. آقاي خرازي اعلام مي‌کند امکان ساخت بمب را داريم ولي اراده و انگيزه‌اش را نداريم. به اين معنا که به عنوان اهرم فشار مي‌توانيم از اين ابزار استفاده کنيم و از طرفي براي آشتي و صلح آمادگي داريم.