از «جزیره ماهی» تا «شلمچه» دو روایت از یک عملیات

فاطمه ترکاشوند 
روزنامه نگار

گسترده‌ترین، پیچیده‌ترین و شاید پرحاشیه‌ترین عملیات کل دوران دفاع مقدس، سوم دی‌ماه 1365 آغاز شد و دو روز بعد در پنجم دی‌ماه به پایان رسید. عملیات کربلای4، عملیاتی که می‌توانست در صورت تحقق اهدافش، پایان‌بخش جنگ باشد و علاوه بر پیشروی‌های بزرگ در جغرافیای جنگ، دست ایران را برای قانع کردن نهادهای بین‌المللی به متجاوز شناختن عراق و پیامدهای اقتصادی و سیاسی بعد آن باز کند، پس از شکستی سنگین به یکی از تجربه‌های تلخ و بحث‌برانگیز کشور در جبهه‌های نبرد علیه دشمن بعثی بدل شد. روایت این عملیات اما سال‌ها مسکوت مانده بود تا اینکه در نیمه دهه نود، تفحص شهدای غواص، این پرونده را دوباره برای مستندسازان باز کرد.


سال 95 محمدعلی فارسی، مستندی با نام «شلمچه» را با استفاده از آرشیو مصاحبه‌های روایت فتح در سال 74 آماده کرد و در جشنواره مستند حقیقت همان سال به نمایش درآورد. روایت دوم در سال 99 وجوه نسبتاً متفاوت و کمتر شنیده‌شده‌ای را با محور قرار دادن عملکرد لشکر امام حسین(ع) در این عملیات به نمایش درآورد. رضا اعظمیان، مستندش با نام «جزیره ماهی» را در جشنواره حقیقت همان سال به نمایش گذاشت و موفق به کسب لوح تقدیر بهترین پژوهش شد اما مستندش در اکران عمومی، مدتی مسکوت ماند تا همین روزها در سالگرد عملیات کربلای 4 که بالاخره در پلتفرم «هاشور» برای علاقه‌مندان مستند به اکران گذاشته شده است.
هر اندازه که مستند «شلمچه» تلاش می‌کند روایتی از بالا و از زاویه‌ دیدی جامع نسبت به ابعاد مختلف سیاسی و نظامی عملیات داشته باشد، مستند «جزیره ماهی» با عبور از کلیات و زوم کردن روی یکی از لشکرهای پیشروی عمل‌کننده، سعی دارد تصویری شفاف‌تر از جرئیات دو روز عملیات آبی‌خاکی در حاشیه اروندرود و دو جزیره ام‌الرصاص و بلجانیه ارائه دهد تا از این طریق، نقش نیروهای عمل‌کننده در علت عدم موفقیت عملیات، مشخص‌تر و روشن‌تر شود.
رضا اعظمیان که خودش هم از رزمندگان شرکت‌کننده در همین عملیات است، طی گفت‌وگو با فرماندهان و نیروهای لشکر اصفهان، مسیر پیشروی آنان از نقطه رهایی در فاصله مابین نهر کارون و نهر عرائض تا رسیدن به بخشی از مناطق هدف در غرب‌ ام الرصاص و حاشیه شرقی بلجانیه را دنبال می‌کند تا مخاطب بتواند تک‌تک وقایع، موانع، واکنش‌ها و گفت‌وگوهای پشت بی‌سیم را بی‌واسطه بشنود و عملکرد این لشکر را به قضاوت بنشیند.
قهرمان این روایت، بی‌تردید شهید حاج حسین خرازی است. شخصیتی که در این روایت در مرحله طراحی و سازمان‌دهی، مخالف سرسخت انجام عملیات کربلای4 معرفی می‌شود اما مردانه پای عمل به یک تصمیم گروهی بلندپایه در میان فرماندهان جنگ می‌ایستد و نیروهایش را تا حداکثر عمق ممکن در بلجانیه به سمت اهداف تعیین‌شده نفوذ می‌دهد. مردی که پس از کربلای4 آن قدر می‌ماند که تحقق‌بخشی از اهداف نظامی و سیاسی این عملیات را در کربلای5 لمس کند و بعد شهید شود. در کنار او، نیروهایش در لشکر اصفهان به‌‌عنوان قهرمانانی معرفی می‌شوند که تا آخرین لحظه صدور دستور عقب‌نشینی، با وجود نیروی اندک و انتقال گلایه‌ها به عقبه، دست از نفوذ به خاک دشمن و حرکت به سمت هدف بزرگ یعنی حاشیه بصره نمی‌شویند.
ضدقهرمان «جزیره ماهی» اما مجموعه شرایط است. به جرأت می‌توان گفت که مستند در پیش قصه خود مبتنی بر فرضیه «عملیاتی که نباید انجام می‌شد» پیش می‌رود و به همین علت است که در مسیر داستان، چرایی‌های یک اشتباه را به‌طور ضمنی و گاهی صریح دنبال می‌کند. از همین جاست که لو رفتن عملیات در ساعت ابتدایی آغاز آن در اولویت بعدی دیگر «اشتباه»های مفروض روایت قرار می‌گیرد. سوءمدیریت‌ها و اصرار بر ادامه عملیات، مدل چینش نیروها و سازمان‌دهی ارتباط لشکرهای عمل‌کننده با هم، تاکتیک‌های جنگی، دشواری‌های قابل پیش‌بینی اما پیش‌بینی‌نشده، نسنجیده یا کتمان‌شده، محل نقد این مستند از زاویه‌دید لشکر به برنامه‌ریزان عملیات است.
«جزیره ماهی» آنچنان در روایت جزئی‌نگرانه خود از دید نیروهای یک لشکر غرق می‌شود که از پاسخ به سؤالات ضروری باز می‌ماند. سؤالاتی نظیر اینکه چرا تیپ امام رضا(ع) از گرفتن جزیره ماهی باز می‌ماند. مسکوت گذاشتن این سؤال و پاسخ‌های بالقوه آن در راستای تقویت این فرضیه عمل می‌کند که فرماندهان لشکر 14 امام حسین(ع) از ابتدا نسبت به سپردن عملیات گرفتن جزیره ماهی و امن کردن تنگه، هشدار داده بودند اما این هشدار، مورد توجه طراحان عملیات قرار نگرفت.
تمرکز بر روایت نیروهای یک لشکر، مخاطب این مستند را از فهم ارتباط و سازماندهی میان لشکرها و عملکرد دیگر نیروهای درگیر در عملیات باز می‌دارد تا جایی که دید مخاطب نسبت به آنها و شیوه حضور و پیشروی و نفوذشان کور می‌شود.
اختلاف اصلی روایت دو مستند «جزیره ماهی» و «شلمچه» را هم باید در همان پیش‌قصه‌ها و پیش‌فرض‌هایشان جست‌وجو کرد. «شلمچه» برخلاف «جزیره ماهی» از زبان طراحان عملیات چون محسن رضایی و مرحوم هاشمی رفسنجانی، انجام عملیات را به‌رغم احتمال شکست آن، اجتناب‌ناپذیر و لازم می‌داند و کربلای4 را مقدمه پیروزی‌های بزرگ‌تر کربلای5 و دستیابی به موقعیت برتر سیاسی در جریان مذاکرات با نهادهای بین‌المللی معرفی می‌کند. از این زاویه، گذشته از عملکرد تیپ‌ها و لشکرهای مختلف عمل‌کننده و میزان پیچیدگی طراحی عملیات و دشواری شرایط آن، کربلای4 نه مجموعه‌ای از اشتباهات تاکتیکی منجر به شکست بلکه باید یک استراتژی پرهزینه و گامی ضروری به جلو دانسته شود.