تغییر رئیس بانک مرکزی و انتظارات بلندمدت

هادی حق‌شناس اقتصاددان  
 
در اینکه رئیس بانک مرکزی باید تغییر می‌کرد، تردیدی وجود ندارد. اصولا کسانی که در راس بانک مرکزی قرار می‌گیرند، باید یک حداقل ویژگی‌هایی را داشته باشند از جمله اینکه جزو اقتصاددانان مطرح کشور باشند و اگر برجسته نباشند حداقل مطرح باشند. ثانیا، سوابق مدیریتی در بانک داشته باشند و از همه اینها بگذریم رئیس بانک مرکزی باید از چنان ابهتی برخوردار باشد که سیاست‌های بانک مرکزی وقتی که در دولت یا شورای پول و اعتبار مطرح می‌شود، شنیده بشود. نفر جدید حداقل این است که چهره مطرحی در بین اقتصاددانان است و تجربه مدیریتی هم دارد اما اینکه با آمدن ایشان تصور بشود که همه چیز نظم و نسق خواهد گرفت-  منظور از نظم و نسق بازار پول است-  طبیعی است که در کوتاه مدت نمی‌توان انتظار معجزه داشت. اما در اولین مصاحبه‌ای که رئیس کل جدید انجام داد به یک نوعی ارز نیمایی 28 هزار و پانصد تومان را تثبیت کرد، این تثبیت یادآور ارز 4200 تومانی در سال 97 است با این تفاوت که آن 4200 تومان با نرخ ارز آزاد همان موقع حدود 40 درصد فاصله داشت ولی این 28 هزار و پانصد تومان با نرخ آزاد بازار که حدود 42 هزار تومان است، 50 درصد فاصله دارد. این شکاف بین نرخ ارز تثبیت شده با نرخ ارز آزاد احتمالا منجر به همان اتفاقی خواهد شد که دولت فعلی انتقاد به ارز 4200 تومان داشت لذا این اولین مصاحبه رئیس بانک مرکزی شاید برای گام اول و کوتاه مدت بتواند به بازار یک آرامش نسبی بدهد اما راهکار نخواهد بود و به نظر می‌رسد که دیر یا زود از این سیاست هم فاصله خواهند گرفت مگر اینکه گشایشی در سمت عرضه ارز ایجاد بشود. واقعیت اقتصاد ایران این است که چه نرخ بهره چه نرخ رشد نقدینگی چه حجم تجارت خارجی و متغیرهایی از این دست به دلایل تحریم‌ها در شرایط عادی قرار ندارد. همین که حدود یک‌سوم از عمر دولت سیزدهم گذشته و حجم نقدینگی از سه میلیون و نهصد هزار میلیارد تومان به حدود پنج میلیون و نهصد هزار میلیارد تومان رسیده و بیش از دو میلیون میلیارد تومان افزایش نقدینگی داشتیم، کنترل این نقدینگی می‌طلبد که تیم اقتصادی دولت منسجم‌تر برنامه‌ریزی و سیاستگذاری و تصمیم سازی کند. یک راس این تیم اقتصادی جابه‌جا شده، اگر در دو راس دیگر که سازمان برنامه و وزارت اقتصاد هست، تحول ایجاد نشود، صرفا تغییر رئیس کل بانک مرکزی نمی‌تواند چشم‌انداز روشنی را ایجاد بکند. همه این مسائل که گفته شد، اگر تحریم‌ها لغو شود و چشم‌اندازی برای احیای برجام فراهم شود که نتیجه آن آزادسازی ارز ایران و تقویت سمت عرضه ارز است، می‌تواند کمک موثری برای بهبود شاخص‌های پولی و ارزی باشد. تغییر رئیس بانک مرکزی فقط می‌تواند مانع وخیم‌تر شدن شرایط فعلی باشد اینکه انتظار داشته باشیم بهبود چشمگیری در شاخص‌ها ایجاد شود، به نظر می‌رسد در کوتاه مدت ممکن نخواهد بود.