چرا الان به ياد ايران افتاديد؟

آقاي زاكاني!  ايران ما يعني چه؟
۱- شما سراسر اتوبان‌هاي تهران را پر كرديد از به اصطلاح نما‌هاي زيبايي از زيبايي‌هاي ايران. چرا مي‌گويم به اصطلاح؟ چون بزرگاني مانند نصرالله كسراييان تمام ايران را به زيبا‌ترين، حرفه‌اي‌ترين و بهترين عكاسي كرده است.  مجيد قهرودي زيباترين و حرفه‌اي‌ترين عكس‌ها را از دماوند و آسمان ايران دارد و عكاسان بنام ديگر. اما شما نمي‌دانم اين عكس‌هاي اتوبان‌ها را به كدام عكاس سفارش داديد؟ چون بعضي‌شان نه زيبا هستند، بلكه ضد زيبايي‌اند.  وقتي مي‌خواهيد كاري هم در جهت درست و خوب براي ايران بكنيد، چون احتمالا زيبايي‌هاي آن رانديده بوديد، به مشاوران‌تان مراجعه كرديد. آنها هم نه ايران را به خوبي مي‌شناسند و هنر را، چون به هنرمنداني كه نام‌شان جهاني است و خود افتخار ايرانند كه قبلا ايران را عكاسي كردند، مراجعه نمي‌كنند و احتمالا با بودجه بالايي به كسي مي‌سپارند كه به پاي شاگرد چندم اين بزرگان هم نمي‌رسند. 
 چرا از اين بزرگان عكس نمي‌خريد؟ 
۲- شما به خاطر اعتراضات اخير به ياد ايران افتاديد يا به خاطرتان آوردند وگرنه تا به حال من نشانه‌اي از اين  علاقه در شما نديدم. اگر شده خواهش مي‌كنم نمونه‌هاي آن را براي روشن شدن ذهن من اعلام كنيد. اين مثل دوران اشغال افغانستان از طرف كشور دوست و برادر روسيه را شنيديد؟ «ما زير بار زور نمي‌رويم، مگر زور پرزور باشد؟»  
۳- تا آنجا كه مي‌دانم شما تا به حال خرجي براي خريد و بازسازي خانه‌ها و ساختمان‌هاي قديمي تهران نكرده‌ايد. زيبايي‌هايي كه باد و آب و خاك و آتش و معتادان و موادفروشان به مرور در حال نابود كردن‌شان هستند. ساختمان‌هاي تاريخي را هم دوست نداشتيد.