افزایش مهاجرت نخبگان روند توسعه را مختل می‌کند

آرمان ملی- احسان انصاری: تمایل به مهاجرت در میان نخبگان دارد روند افزایشی به خود می‌گیرد. اگر در گذشته تنها متخصصان و نخبگان به فکر مهاجرت بودند در شرایط کنونی این موضوع به بخش‌های دیگر جامعه نیز سرایت کرده و به یک پدیده اجتماعی تبدیل شده است. از سوی دیگر تمایل به مهاجرت وابستگی‌های سنی، مالی و شغلی خود را نیز از دست داده است. در چنین شرایطی جامعه ایران با خطر از دست دادن نخبگان به عنوان ابزار اصلی توسعه مواجه خواهد شد. «آرمان ملی» برای بررسی مهم‌ترین دلایل مهاجرت‌ها و پیامدهای آن با دکتر امان ا... قرایی مقدم، جامعه‌شناس گفت‌وگو کرده است. قرایی مقدم معتقد است: « در گذشته علاقه به مهاجرت از کشور به این اندازه نبود و تنها افرادی تمایل به مهاجرت داشتند که از بورس تحصیلی و یا کاری برخوردار می‌شدند و برای آینده شغلی بهتر به کشورهای دیگر مهاجرت می‌کردند. این در حالی است که در شرایط کنونی مسأله مهاجرت به یک مسأله نسبتا فراگیر تبدیل شده و افراد مختلف از اقشار مختلف جامعه به فکر مهاجرت از کشور هستند. این در حالی است که اعتراضات اخیر که در کشور به وجود آمد میزان مهاجرت به خارج از کشور را بیشتر کرده است.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.   چرا پس از اعتراضات اخیر تمایل برای مهاجرت بیشتر از گذشته شده است؟
 بنیامین هگنز، استاد دانشگاه هاروارد که در زمینه فرار مغزها مطالعاتی را انجام داده عنوان می‌کند: « هیچ سازمان و مقرراتی در زمینه رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بدون اینکه مردانی که آن را اداره می‌کنند بدانند که چه کاری انجام می‌دهند به نتیجه نخواهد رسید.» این موضوع به خوبی نشان می‌دهد که نیروی انسانی برای مدیریت جامعه به چه اندازه حائز اهمیت است. آلفرد مارشال، برنده جایزه نوبل اقتصاد نیز عنوان می‌کند: «اگر آموزش و پرورش کشوری در طول 100 سال یک مخترع را پرورش بدهد هزینه100 ساله آموزش و پرورش آن کشور را جبران کرده است. اغلب جامعه‌شناسان بزرگ جهان روی موضوع نیروی انسانی و اهمیت آن در مقوله توسعه اجماع نظر دارند و کتاب‌های زیادی درباره این موضوع نوشته شده است. در نتیجه هیچ چیزی نمی‌تواند در پروسه توسعه، جایگزین نیروی انسانی کارآمد شود. در واقع نیروی انسانی است که جامعه را مدیریت می‌کند. به همین دلیل نیروی انسانی برای توسعه و کشور اهمیت راهبردی و استراتژیک دارد. نیروی انسانی در زمینه‌های مختلف تخصصی در جامعه حائز اهمیت است و تنها مختص به یک تخصص نیز نیست. هگنز همچنین بر این باور است که کشورهای در حال توسعه و عقب‌مانده مانند عربستان و... با درآمدهای ارزی که دارند پیشرفته‌ترین تکنولوژی و صنعت را وارد کنند، اما نیروی انسانی ماهر و متخصص نداشته باشند به رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی نمی‌رسند. دلیل این موضوع این است که نیروی غیرماهر و غیرمتخصص نمی‌تواند از این تکنولوژی استفاده کند. سوال مهمی که امروز مطرح است این است که چه کسی هزینه خسارت‌های ناشی از مهاجرت نخبگان از کشور را پرداخت می‌کند؟ بنده به صراحت عنوان می‌کنم که هر متخصصی که از کشور خارج شود یک چاه نفت خاموش می‌شود. 
  آیا در کشور متولی و مسئولی برای مهاجرت نخگبان وجود دارد که بررسی‌های لازم را درباره دلایل و پیامدهای مهاجرت نخبگان انجام بدهد؟
 خیر؛ چنین وضعیتی وجود ندارد. اگر متولی و مسئولی وجود داشت میزان مهاجرت افزایش پیدا نمی‌کرد. در گذشته علاقه به مهاجرت از کشور به این اندازه نبود و تنها افرادی تمایل به مهاجرت داشتند که از بورس تحصیلی و یا کاری برخوردار می‌شدند و برای آینده شغلی بهتر به کشورهای دیگر مهاجرت می‌کردند. این در حالی است که در شرایط کنونی مسأله مهاجرت به یک مسأله نسبتا فراگیر تبدیل شده و افراد مختلف از اقشار مختلف جامعه به دنبال مهاجرت از کشور هستند و یا به آن فکر می‌کنند. این در حالی است که اعتراضات اخیر که در کشور به وجود آمد میزان مهاجرت‌ها به خارج از کشور را تشدید کرده است. براساس اخباری که منتشر می‌شود تاکنون صدها پزشک تنها به کشورهای حاشیه خلیج فارس مهاجرت کرده‌اند و هزاران متخصص دیگر به کشورهای دیگر مهاجرت کرده‌اند. واقعیت تأسف بار این است که ما میلیاردها تومان هزینه کرده‌ایم تا نیروی متخصص در جامعه تربیت کنیم اما به صورت رایگان در اختیار کشورهای بیگانه قرار می‌دهیم. براساس دیدگاه آلفرد سوی، جامعه‌شناس فرانسوی هر فردی در جامعه یک هزینه سرانه دارد. از لحظه تشکیل نطفه یک فرد هزینه سرانه آن در جامعه آغاز می‌شود. این هزینه در همه مراحل رشد فرد وجود دارد و تا بزرگسالی ادامه پیدا می‌کند. در چنین وضعیتی برای پرورش و تربیت یک لیسانس در ایران بیش از یک میلیارد هزینه سرانه هزینه شده است. این در حالی است که هزینه‌هایی که در این زمینه صورت می‌گیرد به‌راحتی وبه صورت رایگان در اختیار کشورهای دیگر قرار می‌گیرد. 


  این نیروی انسانی که از کشور خارج می‌شود چگونه جایگزین می‌شود؟
جایگزین کردن این نیروهای انسانی سال‌ها زمان خواهد برد و هزینه‌های زیادی به‌همراه خواهد داشت. مگر «خم رنگرزی» است که بتوان به یک باره یک نیروی متخصص و توانمند از آن بیرون بیاید. تردید نکنید که هر نیروی متخصصی که از کشور خارج می‌شود ثروت و رشد و توسعه کشور در زمینه‌های مختلف دچار افت می‌شود. هنگامی که یک پزشک، مهندس یا روزنامه‌نگار از کشور مهاجرت می‌کند نیروی راهبردی توسعه از کشور خارج شده است. نباید این موضوع را به صورت ساده نگاه کرد. چرا کشورهای جهان سوم در عین حالی که از منابع طبیعی کافی برخوردار هستند اما توسعه پیدا نمی‌کنند؟ بدون تردید یکی از دلایل اصلی آن نداشتن نیروی متخصص و کارآمد است. این در حالی است که ما به راحتی نیروی متخصص و کارآمد تربیت می‌کنیم اما آنها را در اختیار کشورهای دیگر قرار می‌دهیم. جوزف شومپیتر دوازده اصل اقتصادی دارد که در اصل هشتم و یازدهم عنوان می‌کند هر زمان آب و هوای اجتماعی مساعد نباشد رشد و توسعه کاهش پیدا می‌کند. امروز آب و هوای اجتماعی در ایران مساعد نیست. جامعه امروز با کاهش سرمایه اجتماعی مواجه است. نیروی متخصص جامعه چشم‌اندازچندان روشنی برای خود مشاهده نمی‌کند. جوانی که امروز از دانشگاه صنعتی شریف و یا تهران فارغ‌التحصیل می‌شود چه آینده‌ای می‌تواند برای خود متصور شود در حالی که نه شغلی دارد و نه آینده‌ چندان روشنی برای کاهش مشکلات اقتصادی برای خود متصور نیست. 
  مهم‌ترین دلایلی که مهاجرت‌ها افزایش پیدا کرده چیست؟
علت افزایش روند مهاجرت، مواردی نظیر فضای اجتماعی و حیاتی یک جامعه، نبود احساس راحتی، اشتغال و بیکاری و نداشتن چشم‌انداز مطلوب برای آینده است. تبلیغات گسترده و نشان دادن فضاهای زیبا از طریق رسانه‌های بیگانه و کشورهای جذب کننده مهاجر نیز در افزایش روند مهاجرت تأثیرگذار است و متعاقب آن، سرمایه انسانی متخصص از کشور خارج می‌شود. فرار مغزها و جذب نیروهای متخصص از کشورهای جهان سوم نظیر ایران، جزو برنامه‌های مهم کشورهای توسعه یافته است. یکی از مهم‌ترین ارکان توسعه کشور، سرمایه انسانی است و کشورهای توسعه‌یافته به خوبی آگاه هستند که تربیت یک نیروی متخصص چقدر هزینه دارد. اقشار عادی جامعه به سایر کشورهای جهان سوم نظیر ترکیه، یونان، ارمنستان و اوکراین مهاجرت می‌کنند اما مبنای جذب مهاجر در کشورهای توسعه‌یافته، نخبه بودن است که منجربه گسترش مهاجرت مغزها می‌شود. این کشورها نیروی کار نیز لازم دارند اما جذب نیروی انسانی متخصص در دستور کار آنهاست. یکی از دلایل پیشرفت کشوری مانند آمریکا، جذب نیروی متخصص و جوان از سراسر جهان است. چنین کشورهایی هنگامی که با درخواست تقاضای مهاجرت افراد روبه‌رو می‌شوند، تخصص و کاربردی بودن آن‌ها را مدنظر قرار می‌دهند و اگر دارای کاربرد یا تخصص لازم نباشند، به آن‌ها مجوز ورود نمی‌دهند. کشورهای توسعه‌یافته، نخبگان و متخصصان را جذب می‌کنند؛ چراکه بدون هزینه کردن یک ریال، نیروی انسانی آماده‌ای را به دست می‌آورند. مهاجرت نخبگان بسته به حال و هواي جامعه دارد و تنها بيکاري و تأمين نشدن مايحتاج عامل مهاجرت نخبگان نيست. نخبه جوان نمي‌تواند محروميت‌ از امکانات و ناکارآمدي‌ها را تحمل کند. اين موارد موجب مي‌شود مهاجرت نخبه انجام ‌شود. زماني که يک نخبه احساس مثبتي به آينده ندارد از کشور خارج مي‌شود تا آينده بهتري را براي خود ايجاد کند. اقتصاد بر مهاجرت نخبگان اثرگذار است وقتي که جوان مي‌بيند که نمي‌تواند آينده‌اي براي خود به علت فشار‌هاي اقتصادي فراهم کند، تصميم به مهاجرت مي‌گيرد. 
  چگونه می‌توان از این روند مخرب جلوگیری کرد؟
بنده بیست سال قبل در یکی از روزنامه‌های کشور مقاله‌ای با عنوان «چه کسی خسارت فرار نخبگان را از کشور می‌پردازد» نوشته بودم. وقتی بیکاری زیاد است ودرآمد کم است زمینه برای مهاجرت فراهم می‌شود. اگر قرار است از این روند مخرب جلوگیری شود باید به صورت ریشه‌ای با این موضوع برخورد کرد. نخبگان و متخصصان جامعه شرایط اجتماعی را بررسی می‌کنند و به این نتیجه می‌رسند که دیگر ادامه فعالیت امکان پذیر نیست. در چنین شرایطی کشورهای دیگر از خلیج فارس تا آمریکا و اروپا این مغزها را جذب می‌کند. در حقیقت ما به قول مارکس آدم‌های کارگر وارد می‌کنیم و مغز می‌فرستیم. ما باید محیط را مساعد کنیم، محیط را شاد کنیم. محیط را با امید بسازیم و به جوانان امید بدهیم. آینده خوبی را به وجود بیاوریم. سرمایه انسانی کشور با هیچ چیز قابل مقایسه نیست و ما به راحتی در حال از دست دادن آن هستیم. در شرایط کنونی سن مهاجرت به دانش آموزان رسیده است. اگر مسئولان متخصص‌تر و اقتصاددان بودند اینگونه نمی‌شد که ثانیه به ثانیه همه چیز گران شود. تورم و گرانی روزانه بالا می‌رود و ما نیروی انسانی کشور را به دلیل این شرایط از دست می‌دهیم. درحالی که کشور امروز به سرمایه‌های خود و به نیروی انسانی خود نیاز دارد. بخش‌های مختلف کشور امروز نیاز به نیروی متخصص و توانمند دارد. اگر این نیروها از بین برود منابع طبیعی و خدادادی نیز از بین می‌رود و ما نمی‌توانیم به درستی از آنها استفاده کنیم.