روزنامه ایران
1401/10/13
شمشیر سلیمانی تا شهید سلیمانی
حسامالدین برومندروزنامه نگار
حضرت امیر(ع) در نامه 38 نهجالبلاغه به ویژگیهای جناب «مالک اشتر» اشاره کردهاند و در این میان عبارتی دارند که نشان دهنده منزلت، اثرگذاری و تاریخسازی این قهرمان میدانهای سخت است: «او شمشیری از شمشیرهای خداست که نه تیزی آن کند میشود و نه ضربت آن بیاثر است.» جنگ، جنگ است و دشمنان اسلام از همان ابتدا تا امروز هر چه در چنته داشتهاند به صحنه آوردهاند تا «اسلام» و «حکمرانی اسلامی» را از میدان سیاست خارج نمایند. در هر دوره و زمانهای هم این جنگ، ابعاد و مختصات خودش را داشته است. امروز هم نماد تام و تمام دشمنی با اسلام و هر حکومتی که پرچم اسلام را بلند کرده باشد امریکای جنایتکار و فریبکار است که یک «جنگ ترکیبی و هیبریدی» به پیش کشیده است تا در محاسبه خود کار را تمام کند. امریکاییها برای قرن جدید، نقشه ویژهای را طراحی کرده بودند. درواقع، پروژه امریکاییها، پروژه موسوم به «قرن جدید امریکایی» «PNAC» بود که از جمله اهداف آن، شکلگیری خاورمیانه امریکایی بود. در ذیل این پروژه، راهبرد امریکاییها در منطقه، جلوگیری از الگوهای حکومتی است که قابلیت چالش با هژمونی امریکا را دارد. برای اینکه پروژه خاورمیانه امریکایی در صحنه عمل محقق شود نیازمند پروژههای مقدماتی بود که این پروژه را در یک پروسه، پیگیری و عملیاتی نماید. از همین رو، امریکاییها پس از حادثه خود ساخته 11 سپتامبر و قشونکشی و جنگ افروزی در افغانستان و عراق درسالهای 2001 و 2003 به بهانه ادعای توخالی مبارزه با تروریسم، پروژه خاورمیانه بزرگ را در سال 2003 به صحنه آوردند و هدف آنها این بود که به اصطلاح تروریسم را ریشه کن کنند و در پوشش این مسأله موضوع امریکائیزه کردن کشورهای منطقه غرب آسیا را دنبال کردند تا بنای خاورمیانه با مختصات امریکایی را از نو بسازند که این پروژه ابتر ماند. در ژوئن 2006 کاندولیزا رایس، وزیرخارجه وقت امریکا در تل آویو، این بار اصطلاح خاورمیانه جدید را به رخ کشید تا جایی که رایس در بحبوحه جنگ 33 روزه در سال 2006، این جنگ را درد زایمان خاورمیانه جدید دانست. اما جنگ 33روزه نیز بر خلاف محاسبات امریکاییها پیش رفت و جبهه مقاومت، معادلات عبری- غربی را بر هم زد.
امریکاییها اما همچنان به دنبال پروژه خاورمیانه امریکایی بودند و پس ازسالها کار اطلاعاتی و تشکیلاتی، گزینه آخر را در جنگ محاسباتی رونمایی کردند؛ داعش!
اما داعش هم با همه کار اطلاعاتی و تشکیلاتی امریکاییها و صهیونیستها و پولهایی که قارونهای منطقه پای آن ریختند به یک سد بزرگ برخورد کرد؛ جبهه مقاومت با رهبری چهره بینالمللی آن حاج قاسم سلیمانی.
کار بزرگ حاج قاسم سلیمانی، احیای جبهه مقاومت بود که دست برتر را در تحولات داشت و در پی آن دو اتفاق مهم رقم خورد؛ یکی آنکه سیطره داعش پایان یافت و دیگر آنکه پروژه خاورمیانه امریکایی هم هوا شد. بله! ضربت شمشیر سلیمانی به داعش و اربابش امریکا، ضربهای کاری بود. امریکاییها بزدلانه و خارج از میدان نبرد، او را شهید کردند ولی اگر پیش از آن از «شمشیر سلیمانی» هراس داشتند، اینک از «شهید سلیمانی» هراس دارند، چون تفکر حاج قاسم و مبارزه با امریکا و اخراج تروریستها از منطقه در دل و جان ملتهای این منطقه نهادینه شده است. اینجاست که باز هم باید گفت امریکا جنگ محاسبات را باخت و بالاخره نکتهای که نباید مغفول بماند این است که حاج قاسم سلیمانی در مکتب ولایت فقیه به این فرمانده شجاع و تاریخ ساز تبدیل شد که گویی چون مالک اشتر، «او شمشیری از شمشیرهای خداست که نه تیزی آن کند میشود و نه ضربت آن بیاثر است.»
سایر اخبار این روزنامه