اخبار ویژه

  نامه اعتراضی شهید سلیمانی و برجام 2 و 3 را که یادتان نرفته است؟
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون در ادبیاتی مغالطه‌آمیز گفت: سردار سلیمانی به طور جدی پایبند به اصل عدم ورود نظامی‌ها به عرصه سیاست بود اما عده‌ای از هم‌ لباسان سردار سلیمانی راه او را فراموش کرده‌اند و فقط به فکر خودی و غیرخودی ‌سازی هستند.
مجید انصاری به سایت بد سابقه دیده‌بان ایران گفته است: ارزش‌هایی که مردم در زندگی و وجود حاج قاسم سلیمانی دیدند، موجب حضور همه اقشار، گروه‌ها، تفکرات سیاسی و حتی ادیان و مذاهب مختلف در مراسم تشییع پیکر ایشان شد. بدون شک مراسم تشییع پیکر حاج قاسم سلیمانی در آن روزها تبدیل به نماد همدلی و همبستگی در کل کشور شد.
وی افزود: گرچه اقتضا ذاتی تمامی نیروهای مسلح این است که وارد دسته‌های سیاسی و باندبازی‌های مرسوم نشوند، اما بخشی از نظامی‌ها این الزام عقلی، شرعی و قانونی را رعایت نکردند. سردار سلیمانی به طور جدی پایبند به اصل عدم ورود نظامی‌ها به عرصه سیاست بود.


انصاری تصریح کرد: سؤال این‌جاست که آیا تفکرات ارزشمند سردار سلیمانی پس از شهادت ایشان در جامعه در حال ترویج است و یا خیر؟ متاسفانه عده‌ای همچنان بر طبل اختلاف، کدورت، کینه و نفرت می‌کوبند. شاهد هستیم با آرام‌تر شدن فضا در کشور، دوباره عده‌ای با رفتارهای غلط و البته ادبیات نامناسب، کشور را به سمت چندپارچگی و دوگانه‌‌سازی سوق می‌دهند. عده‌ای تصور می‌کنند که آنها «حق مطلق» هستند و تلاش می‌کنند جامعه را به گروه‌های «خودی و غیر خودی» و «انقلابی و غیر انقلابی» تقسیم‌بندی کنند. اگر می‌خواهیم کشور روی خوشی و سعادت را ببیند، باید انسجام و وحدت خود را حفظ کنیم.
درباره سخنان آقای انصاری گفتنی است؛ قطعا جناح بازی و حزب بازی امر مذمومی است که اتفاقا برخی چپ‌های سابق و شبه اصلاح‌طلبان سابق، مصداق تام این رذیله سیاسی هستند. برخی از آنها در این مسیر انحرافی تا جایی پیش رفتند که دشمنان انقلاب را به دوستی و دوستان انقلاب را به دشمنی گرفتند و نهایتا شریک نقشه‌های دشمن در حوزه براندازی و ایجاد آشوب شدند. روشن است که در چنین موقعیتی نیروهای انقلابی نمی‌توانستند بی‌تفاوت و بیطرف باشند.
به همین دلیل هم سردار سلیمانی و برخی سرداران هم افق با او، دو هفته پس از فتنه 18 تیر 1378، آن نامه اعتراض‌آمیز را به خاتمی رئیس جمهور نوشتند که در آن تاکید شده بود: «نحوه برخورد با حوادثی که همه ما شاهد شادی و رقص دشمنان پیرامون آن هستیم، باعث شده جریان‌های معاند با انقلاب گستاخ‌تر و در مقابل آن، مدافعان انقلاب محافظه‌کارانه و با دلزدگی توأم با ناامیدی، هر روز تحقیر شده و به ثمره این همه خون نگریسته و انگشت خود را با تاسف و تاثر می‌گزند... آیا چند روز امنیت کشور را دچار اخلال کردن و به هر مؤمن و متدین حمله کردن و آتش زدن فاجعه نیست؟ آیا زیر سؤال بردن جمهوری اسلامی، این یادگار ده‌ها هزار شهید و شعار علیه آن دادن فاجعه نیست؟.. شما خوب می‌دانید، در عین توانمندی به‌خاطر مصلحت‌اندیشی دوستان ناتوانیم. چه کسی است که نداند امروز منافقین و معاندین دسته دسته به نام دانشجو به صف این معرکه می‌پیوندند و خودی‌های کینه‌جو و منفعت‌طلب کوته‌نظر آتش‌بیار آن شده‌اند و برای تهییج آن، از هر سخن و نوشته‌ای دریغ نمی‌کنند؟... ما امروز رد پای دشمن را در این حوادث به خوبی می‌بینیم و قهقهه مستانه را می‌شنویم... در پایان با کمال احترام و علاقه به حضرت‌عالی اعلام می‌داریم کاسه صبرمان به پایان رسیده و تحمل بیش از آن را در صورت عدم رسیدگی، بر خود جایز نمی‌دانیم.»
جالب این که مرحوم‌هاشمی در خاطرات روز 29 شهریور 1378 می‌نویسد: «سردار [قاسم] سلیمانی، فرمانده نیروی قدس آمد. درمورد نامه‌ای که فرماندهان سپاه، چند هفته پیش به آقای خاتمی نوشتند و سروصدای زیادی به پا کرد، توضیحی داد. گفت، تصمیم همه بوده، ولی به قلم خود او نوشته شده و هدف سیاسی نداشته‌اند و قبل از نوشتن، از آقای خاتمی وقت خواسته‌اند که تذکرات را خصوصی بگویند؛ چون وقت نداده، نوشته‌اند».
شهید سلیمانی همچنین مهرماه 95 در حالی که برخی مدعیان اعتدال و اصلاحات، دشمن آمریکایی را بزک می‌کردند، به صراحت درباره دوصدایی درست کردن هشدار داد و گفت: «در خط مقدم جنگ با دشمن، نباید دو صدا بلند شود و کسانی بگویند دشمن نیست، دوست است. خوارج، محصول ‌ترویج همین نگاه بودند. اگر صاحب ‌منصبانی آدرس غلط دادند و در جامعه دوصدایی دشمن درست کردند، مرتکب خیانت شده‌‌‌اند. کوچه دادن به دشمن، بدترین نوع خیانت است.‌ ترویج فهم غلط از دشمن، حساسیت جامعه را از بین‌بردن و در درون آن تفرقه درست کردن، خیانت است».
آن شهید والامقام همچنین 9 اسفند 97، با لحنی انتقادی درباره رویکرد برجامی ‌سازی همه چیز و زمزمه برجام دو و سه گفت: «برای دشمن، این برجام، سه ضلعی است نه یک ضلعی. اوباما فکر می‌‌کرد به مرور زمان به دو ضلع دیگر می‌‌رسد، اما آدم عجولی که آمده، اصرار دارد به سرعت برسد و تصورش این بود که می‌‌رسد. اینکه اصرار می‌‌کنند بر برجام 2 در منطقه، برای این است که می‌ خواهند این تحرکی را که از ایران اسلامی به جهان اسلام روح و جان داده، بخشکانند. اگر العیاذبالله ما رفتیم و در برجام2 شرکت کردیم، به همین تمام می‌شود؟ نه، برجام اصلی در داخل ایران است. تلاش آنها به این‌جا منتهی نخواهد شد و برجام سه هم خواهند داشت، چون معتقدند چشمه باید خشکانده شود و این چشمه، ایران است». اغتشاشات، به اقتصاد کشور و معیشت مردم ضربه زد
روزنامه حامی اغتشاشات چند ماه گذشته اذعان کرد این اتفاقات به سرمایه‌گذاری در کشور و معیشت طبقات پایین آسیب زد و همسو با فشار تحریم‌ها بود.
روزنامه آرمان از قول مرتضی افقه کارشناس اقتصادی وابسته به طیف اصلاح‌طلبان نوشت: اعتراضات پیامدهای مهمی از نظر اقتصادی برای کشور داشت. به هر حال ما در شرایط تحریم قرار داشتیم و بازتاب اتفاقاتی که در کشور رخ می‌داد شرایط بین‌المللی را برای ما پیچیده‌تر کرد. تحریم‌ها به اندازه کافی زمینه‌ساز افزایش قیمت ارز و به تبع آن افزایش قیمت بسیاری از کالاها بود. این در حالی بود که اغلب سرمایه‌گذاران و کارگزاران اقتصادی منتظر این بودند که برجام چه وضعیتی پیدا می‌کند. در چنین شرایطی اعتراضات، نگرانی‌های جدیدی را برای سرمایه‌گذاری در اقتصاد ایران به وجود آورد. این اتفاق در حالی رخ داد که برخی کشورهای اروپایی با اعتراض کنندگان همراهی می‌کردند. کشورهای اروپایی که در تحریم‌های گذشته با آمریکا همراهی کرده بودند در پی اتفاقات اخیر که در کشور رخ داد تحریم‌های جدیدی را علیه ایران اعمال کردند که پیامدهای منفی برای اقتصاد کشور به‌همراه داشت. همراهی کشورهای اروپایی با معترضان باعث شد که نگرانی‌های سرمایه‌گذاران و کارگزاران اقتصادی نسبت به وضعیت سرمایه‌گذاری در ایران افزایش پیدا کند. این در حالی بود که نرخ ارز نیز روند صعودی به خود گرفته است. در چنین شرایطی برخی از فعالان و سرمایه‌گذاران اقتصادی با تردید به سرمایه‌گذاری اقتصادی فکر می‌کنند. نکته دیگر اینکه اعتراضات اخیر روند خروج سرمایه را تشدید کرده که این اتفاق می‌تواند پیامدهای منفی برای اقتصاد کشور به‌همراه داشته باشد.
اعتراضات باعث تشدید خروج سرمایه از کشور شد. همه این موارد باعث افزایش نرخ تورم و به خصوص تورم در قیمت‌های مواد غذایی شده که به تازگی رقم آن در حدود60 درصد عنوان شده است.
افقه در پاسخ این سؤال که «آیا این اتفاق فشار اقتصادی را روی اقشار آسیب‌پذیر و کم‌درآمد تشدید می‌کند؟» گفت: اولین اتفاقی که پس از این اتفاق رخ می‌دهد فشار اقتصادی و معیشتی روی زندگی اقشار آسیب‌پذیر و کم‌درآمد است و این اقشار بیشترین آسیب را از این وضعیت خواهند دید. واقعیت این است که اقشار آسیب‌پذیر و کم درآمد جامعه در سال‌های اخیر از برخی بی‌تدبیری‌ها آسیب جدی دیده بودند و زندگی آنها تحت تأثیر تصمیمات اشتباه قرار گرفته بود. این در حالی است که تورم مواد غذایی و همچنین پیامدهای اقتصادی اعتراضات اخیر سفره مردم را تنگ‌تر از گذشته کرده است. اعتراضات اخیر، شرایط را سخت‌تر کرده و فشار اقتصادی را به سفره مردم بیشتر کرده است. این در حالی است که نگرانی نسبت به آینده موجب خروج سرمایه از کشور شده است. آمریکا در افغانستان و اوکراین از سازمان سیا شکست خورد
پایگاه خبری «اینترسِپت» در گزارشی تاکید کرد شکست‌های فاجعه بار آمریکا در اوکراین و افغانستان، متوجه دستگاه‌های اطلاعاتی ایالات متحده است.
پایگاه خبری «اینترسِپت» ضمن بررسی برخی اسناد و مدارک اطلاعاتی و گفت‌وگو با مقام‌های سابق و کنونی سازمان سیا، به اشتباهِ فاحش این سازمان در ارائه برآوردهای اطلاعاتی از جنگ اوکراین و تبعات آن پرداخت؛ ناکامی‌ای که تنها با فاصله چند ماه از اشتباه فاحش‌ترِ این سازمان در ماجرای سقوط افغانستان به دست طالبان و ارائه برآوردهای غلط در این رابطه خود را نشان داده است. 
اینترسپت نوشت: از زمانِ آغاز جنگ اوکراین‌، مقام‌های آمریکایی سعی داشته‌اند تا اعتبارِ به ظاهر بالای خود را در چارچوب معادله جنگ مذکور حفظ کرده و مدام به این نکته اشاره داشته‌اند که سازمان جاسوسی سیا، نقشی قابل توجه در موفقیت‌های میدانی ارتش اوکراین داشته است.  با این همه، این‌طور به نظر می‌رسد که مقام‌های آمریکایی تا حد زیادی نسبت به ناکامی‌ها و شکست‌های اطلاعاتی خود در چارچوب جنگ اوکراین بی‌اعتنا هستند. مشخصا می‌توان به اشتباهات فاحش این نهادِ اطلاعاتی در ابتدای جنگ اوکراین اشاره کرد. وقتی این جنگ آغاز شد، مقام‌های اطلاعاتی آمریکایی به کاخ سفید گفتند که سرنوشت جنگ ظرف چند روز رقم خواهد خورد. 
در این راستا یک عضو ارشد جامعه اطلاعاتی آمریکا به اینترسِپت می‌گوید: «اساسا سازمان سیا کلیتِ معادله جنگ اوکراین را اشتباه تحلیل و تفسیر کرده بود. آنها فکر می‌کردند که جنگ خیلی زود خاتمه می‌یابد». با این همه، وقتی مشخص شد که پیش‌بینی‌های دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا اشتباه بوده‌اند، دولت بایدن در اقدامی جالب آن دسته از تجهیزات و امکاناتی را که از اوکراین خارج کرده بود، بار دیگر به این کشور بازگرداند.
باید توجه داشت که شکست فاجعه‌بار دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا در رصد مسائل مرتبط با روسیه، صرفا به جنگ اوکراین محدود نمی‌شود. جالب‌تر اینکه فاجعه برآوردهای غلطِ نهادهای اطلاعاتی آمریکا در مورد ماجرای جنگ اوکراین، تنها چند ماه پس از عملکردِ مفتضحانه آنها در قالب عقب‌نشینی نیروهای آمریکایی از افغانستان و سقوط پُر سرعت دولت مورد حمایت آمریکا در افغانستان به دست طالبان اتفاق افتاده است. مسئله‌ای که حکایت از ناکامی‌های سریالی در چارچوب اقداماتِ به خصوص سازمان سیا دارد. 
برخی از مقام‌های اطلاعاتی آمریکایی اعتراف کرده‌اند که اشتباهات فاحشی را در برآوردهای اطلاعاتی خود در مورد جنگ اوکراین داشته‌اند. در ماه مارس، «آوریل‌هاینز»، مدیر دستگاه اطلاعات ملی آمریکا در جریان یک جلسه استماع کمیته اطلاعاتی سنا اعتراف کرد که «سازمان سیا در چارچوبِ پیش‌بینیِ برخی مسائل و مولفه‌های مهم در قالب معادله جنگ اوکراین، عملکرد نامساعدی را از خود نشان داده است». 
مدیر آژانس اطلاعاتی دفاعی آمریکا «اسکات برییِر» نیز گفته است: «دیدگاه من این بود که بر اساس مولفه‌ها و متغیرهای مختلف، جنگ اوکراین مدت زمان زیادی طول نمی‌کشد. این تحلیل، یک ارزیابیِ غلط بود و من به سهم خود مسئولیت آن را می‌پذیرم». 
با این همه، باید توجه داشته باشیم که این قبیل اعترافات، برخی واقعیت‌ها را که آمریکایی‌ها مایل به آشکار شدنشان نیستند را نیز افشا می‌کنند. یکی از مهم‌ترین ضعف‌هایی که در این رابطه آشکار می‌شود این است که اساسا دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا، نظارت دقیق و درستی را بر روسیه و سازوکارهای حکمروایی آن به عنوان یکی از مهم‌ترین رقبای بین‌المللی آمریکا ندارند. 
مسئله‌ای که در سطحی کلان موجب می‌شود تا بسیاری از تحلیل‌هایی که نهادهای اطلاعاتی آمریکا به حلقه‌های مهم تصمیم‌ساز در این کشور ارائه می‌دهند، آکنده از اطلاعات غلط باشد. اعتراف به درماندگی آمریکا و اسرائیل در برابر توانمندی پهپادی ایران
گزارش روزنامه نیویورک‌تایمز درباره ایده‌های اسرائیل و آمریکا برای مهار پهپادهای ایرانی، از درماندگی کامل این دو رژیم در برابر فناوری پیشرفته ایران حکایت می‌کند.
نیویورک‌تایمز نوشت: «دولت جو بایدن، طرح‌هایی را برای مهار برنامه پهپادی ایران پیش‌بینی کرده‌ است. اسرائیل نیز علاوه‌بر تلاش در طراحی یک سیستم لیزری رهگیری پهپاد، در حال گفت‌وگو و همکاری با آمریکا در راستای مقابله با پهپادهای ایرانی است.
در راستای مقابله با پهپادهای ایرانی، تاکنون سه طرح در اختیار دولت بایدن قرار گرفته و در حال آزمودنش است.
نخستین ایده آن است که دسترسی جمهوری اسلامی به قطعات مورد استفاده در پهپاد، به‌واسطه تحریم قطع شود. جمهوری اسلامی تاکنون توانسته از «قطعاتی ساخت آمریکا و کانادا» در ساختن پهپادها استفاده کند که مشمول تحریم ایالات متحده قرار نگرفته بود. در دومین طرح، آمریکا سامانه‌های پرتابی پهپادهای ایرانی را که در روسیه قرار دارد، شناسایی، هدف گرفته و منهدم می‌کند. سومین گزینه نیز، طراحی یک فناوری نوین است که به‌واسطه آن هشدارهای زودهنگام به ارتش اوکراین، مبتنی بر نزدیک شدن پهپاد به مناطق شهری داده می‌شود. بر پایه این طرح، ارتش می‌تواند در زمان مناسب، پهپادهای مهاجم را هدف‌گیری کند».
نیویورک‌تایمز می‌افزاید: «چنان‌چه هیچ‌یک از طرح‌ها نتیجه‌بخش نباشد، ایالات متحده یک سامانه پدافند هوایی را در اختیار اوکراین قرار خواهد داد تا به‌وسیله آن، پهپادهای ایرانی روسیه به مقصد اوکراین، ره‌گیری و منهدم شود. دولت ایالات متحده در راستای مقابله با پهپادهای ایرانی که در خدمت روسیه است، با اسرائیل نیز مذاکراتی انجام داد. در هفته گذشته، نشستی میان جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید و شماری از مقام‌های بلندرتبه امنیتی و نظامی اسرائیل برگزار شده‌است. در این نشست به‌طور ویژه در مورد پهپادهای ایرانی و مسئله تعمیق روابط نظامی و تسلیحاتی میان دو کشور ایران و روسیه، گفت‌وگو شد. یک تحلیلگر از اسرائیل خبر داد که این دولت از مدتی پیش در حال توسعه و تکمیل یک سیستم لیزری به‌ ضد کارکرد پهپادهای ایرانی است. به ‌گفته مناشه امیر، این سیستم می‌تواند پهپادها را در هواشناسایی کرده و منهدم کند».
گزارش نیویورک‌تایمز به وضوح از درماندگی آمریکا و اسرائیل در برابر فناوری پیشرفته ایران و جبهه مقاومت حکایت می‌کند. چه این که پهپادهای جبهه مقاومت بارها- از جمله عملیات چند سال قبل ایوب- وارد آسمان فلسطین اشغالی شده، تصویربرداری دقیق کرده و مراجعت نموده‌اند و زمانی که بنابر انجام عملیات تهاجمی باشد، کاری از صهیونیست‌ها برنمی‌آید؛ همچنان که کاری از رادار‌ها و پدافند پیشرفته آمریکا در عربستان، به هنگام حملات موفق مقاومت یمن برنیامد. در اتفاقی مشابه، موشک‌های پیشرفته ایران، پایگاه عین‌الاسد را درهم کوبیدند.
در حوزه تامین قطعات هم ایران سال‌هاست به خودکفایی رسیده و نیازی به واردات آنها ندارد. بلکه اکنون ایران به صادر‌کننده توانمند انواع پهپاد‌ها در دنیا تبدیل شده است.
اما از همه بامزه‌تر، اذعان مقامات آمریکایی و صهیونیستی به این واقعیت است که با وجود چند سال آسیب دیدن از پهپاد‌های ایرانی، تا امروز فاقد توان راداری و پدافندی مناسب برای مهار این پهپاد‌ها بوده‌اند. اینکه آنها می‌گویند درصدد طراحی یک سامانه پدافندی هستند، مخصوصا از زبان فرد مطلع و خوشنام و باصداقتی به اسم منوشه امیر (منوچهر ساچمه‌چی/ استاد خالی‌بندی در رادیو اسرائیل) نشان می‌دهد که دست صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها چقدر
خالی است.