حمله سؤال‌برانگیز به سیاست‌های جدید بانک مرکزی

  در حالی که سیاست‌های جدید بانک مرکزی سبب بازگشت ثبات نسبی به بازار ارز شده اما همزمان هجمه‌های سؤال‌برانگیزی از سوی برخی مراکز و رسانه‌ها به این سیاست‌ها صورت می‌گیرد.
این هجمه‌ها در شرایطی است که هنوز یک هفته از اعلام این سیاست‌ها نمی‌گذرد و هنوز نمی‌توان منصفانه قضاوت کرد که تا چه میزان این تصمیمات موفق یا ناموفق بوده است هرچند تحولات روزهای اخیر بازار ارز نشان می‌دهد تا کنون سیاست‌های مذکور موجب بازگشت آرامش نسبی به بازار و کاهش التهابات دوهفته قبل شده است.
فراموش نکنیم که نوسانات بازار ارز تا پنجشنبه گذشته به قدری شدید شده بود که نرخ دلار در بازار غیررسمی تا 44هزار تومان هم زمزمه می‌شد و قیمت سکه نیز به مرز 23میلیون تومان رسیده بود اما این فضا طی روزهای اخیر و به مدد اتفاقات جدید در بانک مرکزی شکسته شد و نرخ فروش دلار به حدود 38هزار تومان سقوط کرده و سکه هم به کانال 18میلیون تومان تنزل یافته است.
اما با وجود این روند نزولی، برخی افراد‌، رسانه‌ها و مراکز به اصطلاح پژوهشی که در زمان التهاب بازار ارز یا ساکت بودند یا گزارش‌های التهاب‌آفرین منتشر می‌کردند الان ژست منتقد آینده‌نگر به خود گرفته و مدام به سیاست‌های جدید ارزی حمله می‌کنند. مثلا یکی از این مراکز در قالب 10توصیه راهبردی ابتدا بانک مرکزی را متهم می‌کند که سفته بازی‌های اخیر در بازار ارز به دلیل نبود بازار‌سازی فعال این بانک و انفعال در رهبری قیمت رخ داده و بلافاصله در بند بعدی توصیه‌نامه‌اش مدعی شده که سیاست تثبیت نرخ ارز بانک مرکزی ادامه سیاست غلط نرخ اسمی ارز به جای تثبیت نرخ حقیقی ارز است!


با این اوصاف بالاخره معلوم نیست بانک مرکزی در بازار ارز دخالت داشته باشد یا نه؟!
علاوه‌ بر این برخی رسانه‌های معلوم‌الحال که در دوره‌ای از ارز رانتی 4200تومانی که به فساد کلانی منتهی شد با آب و تاب فراوان حمایت می‌کردند طی روزهای اخیر با گزارش‌ها و مصاحبه‌های متعدد به سیاست ارزی جدید می‌تازند و آن را شبیه دلار جهانگیری قلمداد می‌کنند. عجیب اینکه این گزارش‌ها همسو با اظهارات دلالان ارز است که این روزها همچنان در حال تحریک مردم برای خرید دلار از بازار هستند و به خریداران اصرار دارند که «بخرید چون روزهای آینده قیمت افزایش می‌یابد»!
اما درباره هجمه‌های فوق باید توجه داشت اولا سیاست‌های جدید ارزی در قالب یک بسته چندموضوعی دیده شده که اگر همه این بسته اعم از کنترل تقاضای ارز،کنترل تورم،تعیین تکلیف بانک‌های مشکل‌دار و ناتراز، تشکیل هیئت ثبات مالی و... به طور کامل اجرا شود به احتمال قوی در کنترل ثبات بازار موفق خواهد بود. اخیرا حسین صمصامی استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی در گفت‌وگو با فارس در همین زمینه تاکید کرد «یقین دارم اگر بسته سیاستی اجرا شود دلار به شدت سقوط می‌کند، به‌گونه‌ای که حداقل 50 درصد از نرخ کنونی دولت کاهش پیدا می‌کند و قیمت دلار به کمتر از 20 هزار تومان هم می‌رسد. وقتی مردم ببینند قیمت ارز کاهش می‌یابد دلارهایی را که در خانه نگه داشتند، در بازار ارائه می‌کنند، همان طور که در یک مقطع نرخ ارز 9 هزار تومان شد و بسیاری از مردم دلارهای خود را در بازار ارائه کردند، چون بازار هوشمندانه عمل می‌کند‌».
ثانیا مقایسه ارز نیمایی با دلار 4200تومانی مقایسه دقیقی نیست زیرا طبق گفته رئیس‌کل بانک مرکزی ارز نیمایی فقط به کالاهای اساسی، مواد اولیه و ماشین‌آلات اختصاص می‌یابد، نه همچون ارز ۴۲۰۰ برای همه مصارف ضروری و غیرضروری.
ثالثا انتقاد کردن بدون ارائه راهکار عملیاتی همیشه آسان‌ترین کار است در حالی که از رسانه‌های منصف و خصوصا مراکز تحقیقاتی و پژوهشی انتظار می‌رود به جای این اظهارات به بیان راهکارهای اجرایی با توجه به شرایط کشور و بازار ارز بپردازند.