گروگان‌گیری آب

یک کارشناس منابع آبی: سد سازی خارجی را تقبیح می‌کنند، اما در داخل و در سکوت سد می‌سازند! آرمان امروز- رها معيري: اين روزها خشکسالي به نقاط پرآب کشور با ميانگين بارندگي مناسب مانند استان‌ها همدان، گلستان ... رسيده و اين امر نشان مي‌دهد که مشکل خشکسالي در ايران، کاهش روند بارندگي و نزولات جوي با گرمايش زمين نيست. در اين شرايط به‌طور رسمي مدير عامل آبفاي تهران در صدا و سيما علام کرد که در استان 13 ميليون نفري تهران، 89 روز ديگر آب سد لتيان به عنوان تامين کننده اصلي آب شرب اين شهر و استان به اتمام مي‌رسد. در اين شرايط بسياري از کارشناسان براين باورند که روند گرمايش زمين، افزايش جمعيت و تمرکز بر چند کلانشهر کشور و از همه مهمتر سد‌سازي‌ها داخلي و خارجي در شرق و غرب ايران، وضعيت «آب» را بحراني‌تر از هميشه کرده است. احد وظيفه، رئيس مرکز ملي اقليم و مديريت بحران خشکسالي در گفت‌وگو با خبرآنلاين گفته است: «بحران کمبود آب تقريباً به طرق مختلف سراسر کشور را تحت تأثير قرار داده و تعداد زيادي از استان‌هاي کشور زير تيغ تهديد کم‌آبي هستند. جديت اين معضل به قدري است که در بخش‌هايي از کشور شاهد جابه‌جايي و مهاجرت ساکنان از مناطق خشک و کم‌آب به مناطق پرآب و پربارش بوده‌ايم.» در اين شرايط برکسي پوشيده نيست که روند سد‌سازي مخرب در داخل و خارج از کشور مانند سد کمال خان در افغانستان برروي رودخانه هيرمند و پروژه عظيم گاپ ترکيه برروي دجله و فرات (ارس)، وضعيت آب در ايران را بحراني‌تر از هميشه کرده است. در اين شرايط گروگانيگري حق‌آبه ايران توسط دو کشور همسايه و البته سکوت مسوولان ايراني همچنان آب دارد و برکسي پوشيده نيست.
 صحبت‌هاي رئيس جمهور سابق افغانستان در مراسم افتتاح سد کمال خان و در فروردين 1400 اين امر را تاييد مي‌کند. اشرف غني در آن مراسم موضوع تبادل «آب مازاد» با «نفت» را مطرح کرده بود و با اين حال روز گذشته نيز محمدعلي فرحناکيان، سرپرست مرکز توسعه صادرات و پشتيباني صنايع آب و برق از مذاکرات بين ايران و افغانستان نسبت به تامين حقابه هيرمند خبر داد.
وي با اشاره به اينکه سال قبل مقامات افغانستاني اعلام کردند که اگر ايران آب بيشتري را از هيرمند تقاضا دارد مي‌توان روي موضوع تبادل نفت با آب حساب کرد، اما با توجه به اين‌که ايران مطالبه بيشتري نداشت اين مساله منتفي شد و اکنون نيز هيچ بحثي در اين رابطه مطرح نيست.
وي در خصوص برنامه وزارت نيرو براي تبادل نفت با آب  در کشور افغانستان و يا کشورهاي ديگر اظهار کرد: «مسئولان دولت قبل و دولت فعلي افغانستان هيچ کدام معاهده موجود را نفي نکردند و اکنون نيز ايران تقاضايي براي آب بيشتر ندارد و تنها مذاکرات بر سر دريافت حق آبه تعيين شده است. در مورد ساير کشورها نيز ايران نيازمند مطالعات دقيق است اما اگر در داخل کشور مديريت مصرف صورت گيرد با منابع فعلي مي‌توانيم نياز را برطرف کنيم.»


در غرب هم وضعيت وخيم است
اما مشکل ديگر در رابطه با سد‌سازي‌هاي ترکيه با عنوان پروژه‌هاي «گاپ» و «داپ» وساخت 585 سد در 18 سـال اخير برروي دجله و فرات، رودخانه ارس را در آستانه خشک‌ شدن قرار داده است. بهره برداري از سد‌هاي سد «ايليسو»، «سويلمز» و «کاراکورت» و ديگر سدهاي در مسير ارس به ايران، تأثيرات جدي بر روي ميزان آب اين رودخانه گذاشته تا جايي که اين رودخانه پرآب را در آستانه خشکسالي قرار داده و حاصل آن مرگ  دشت‌هاي وسيع و حاصلخيز استان‌هاي شمال غربي در آذربايجان شرقي و اردبيل نظير پارس آباد، مغان و دشت اردبيل در آينده نه‌چندان دور است. فرحناکيان، در رابطه  ديپلماسي ايران و ترکيه در حوزه آب هم گفت: «ايران به‌طور مستقيم از کم يا زياد شدن دجله و فرات آسيبي نمي‌بيند و مسير سوريه و عراق را طي مي‌کند اما در مسير اروند ممکن است ما را تحت تأثير قرار دهد. نزديک به 40 درصد منابع آبي ارس از ترکيه نشأت مي‌گيرد و يکي از سدهاي روي رودخانه ارس در داخل ترکيه در دست احداث است. توافق شد که در 5 موضوع متخصصان حوزه آب با هم گفت و گو کرده و بحث و تبادل نظر داشته باشند.» 
سد سازي اردوغان در شرق و غرب ايران!
19 شهريور امسال، جليل رحيمي عضو کميسيون امنيت ملي وسياست خارجي مجلس گفت: «در موضوع حق‌آبه هيرمند طالبان نيز رويه شبيه به اشرف غني را در پيش گرفته و حق‌آبه ايران را به شوره‌زار جاري کرد.» اما دليل اين اقدام چيست؟ سد‌سازي‌هاي ترکيه و افغانستان، چه تبعاتي براي ايران  دارد و اصولا با اين روند ما به خشکسالي مي‌رسيم؟ نقش سد سازي‌هاي داخلي در اين شرايط چقدر است؟ اين موضوع را با يک استاد دانشگاه شهيد بهشتي و کارشناس منابع آبي در ميان گذاشتيم و او در اين رابطه با «آرمان امروز» مي گويد: «بارها مسوولان سازمان حفاظت از محيط زيست و رسانه‌ها نوشتند که طالبان حق‌آبه هيرمند را به شوره‌زار مي‌فرستند و آب به هيرمند نمي‌رسد! در زمان دولت اشرف غني و تسلط آمريکايي‌ها بر افغانستان، براي اين کشور جاده نمي‌ساختند، اما سد‌هاي باشکوه نظير «کمال خان» و «دوستي» مي‌ساختند.» سعيد سعادتمند با اشاره به حمايت مالي بانک جهاني، کشور ترکيه و اردوغان به‌عنوان پيمانکار در اين پروژه‌‌ها که مانع از ورود آب به ايران مي‌شدند و همزمان ترکيه در حال ساخت ديوار مرزي بود، مي‌افزايد: «اين ديوارها به طول 81 کيلومتر که با هزينه‌هاي هنگفت ساخته شد، براي رد مرز غير قانوني چند مهاجر افغانستاني يا ايراني نبود، بلکه اين کشور به عواقب خشکسالي در شهرهاي مرزهاي ايران با پروژه عظيم سد سازي «گاپ»، «داپ» را در آينده‌اي نه چندان دور مي‌‌انديشد. هر چند در ايران هم يک عده از مسوولان به ساخت سد دوستي کمک کردند و سفير سابق ايران در افغانستان و نماينده پيشين مجلس فشار مي‌آورد که سيمان از ايران براي سخت سد دوستي ارسال شود!. در ابتدا اينکه آبي که از افغانستان به‌عنوان حق‌آبه هيرمند به سمت هامون مي‌آيد توسط طالبان به شوره‌زار نمي‌رود، بلکه موانع انساني مانند سد بندهاي مرزي که براي مبارزه با قاچاق سوخت و...  برسر راه آب، مسير آن را کج و به سمت شره زار مي‌فرستد. ما از اينگونه اقدامات در کشور زياد انجام داده‌ايم، مثلا حالا که خشکسالي به همدان رسيده، سهم تالاب‌ها و دشت شرق همدان را نيروگاه شهيد مفتح مي‌بلعد و باعث خشکي آن شده است. پس ما دو بحران آبي (دخلي و خارجي) در کشور داريم. وزارت نيرو در دولت‌هاي مختلف از زمان رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني تا به‌امروز در کشور به صورت رگباري سد سازي کرده است و اگر اين سدها خراب نشوند، ما در 30 سال آينده به بيابان تبديل مي‌شويم.»
چرا ايران تا 30 سال ديگر بيابان ميشود
اوايل فروردين امسال بود که ناسا اعلام کرد: «با توجه به روند گرمايشي زمين، ايران و تعدادي ديگر از کشور تا 30 سال ديگر قابل سکونت نخواهد بود و به بيابان تبديل مي‌شوند.»
اين کارشناس با اشاره به اين اعلام ناسا مي‌گويد: «اگر سدسازي متوقف و بسياري از سدها تخريب نشوند، ايران تا30 سال ديگر بيابان مي‌شود و گزارش ناسا هم بر اساس اين شرايط است و گرنه کم يا زياد باران مي‌بارد. سدسازي‌ها در ايران، ترکيه و افغانستان باحمايت مالي بانک جهاني صورت مي‌گرفت، اما در کشورهاي اروپايي سدها را تخريب مي‌کردند!. يعني با سدسازي در داخل و خارج، چوب حراج به «زندگي» در ايران مي‌زنيم. پدافند غير عامل در اين شرايط کجاست؟ چرا اين اقدامات بيخ گوش ما رخ مي‌دهد؟ من قبول ندارم که طالبان بخواهد برسر منابع آبي با ايران وارد چالش شود چون اگر ايران نباشد، طالبان و کشور افغانستان با چالش‌هاي جدي روبه‌رو مي‌شود، اما اشرف غني باج‌گيري مي‌کرد، ولي طالبان حق آب ايران را مي‌دهد و کافي است که وزارت نيرو اين صحبت‌ها را کمي جدي و تيم ارزياب براي آن بفرستد. اگر مشکل هامون، طالبان است مشکل جازموريان چيست؟ تالاب‌هاي کرمان براي چه خشک شده‌اند؟ آيا به‌دليل ساخت سد نيست؟ اين‌که نمي‌شود ما سد سازي خارجي را «بد» بدانيم، اما در داخل و سکوت سد بسازيم.