کرملین بوی مرگ می دهد

آرمان امروز- رضا پورحسين: حمله و تجاوز نظامي روسيه به اوکراين در ماه هاي اخير به نظر مي رسد که تبعات متعددي براي اين کشور داشته تا جايي که حتي سلامتي پوتين را به چالش کشانده است.
انتشار عکس هايي از پوتين با حال و هوايي خاص نشان مي دهد که او در اين روزها حتي از پانسمان هايي نيز استفاده مي کند تا در برنامه هاي مختلف شرکت کند.
حضور عمومي پوتين در طول حمله به اوکراين نشان مي ‌دهد که به سختي نفس مي‌ کشد، خسته به نظر مي ‌رسد و به سختي و با تغيير جهت راه مي ‌رود. همين موضوع باعث گمانه‌ زني‌هايي در اين باره شده که او ممکن است در روز‌هاي پاياني قرارگيري در منصب رياست جمهوري قرار داشته باشد.
والري سولوي، تحليلگر سياسي در اين خصوص معتقد است که پوتين از چندين بيماري جدي از جمله سرطان، پارکينسيون و اختلال اسکيزوفرني رنج مي‌ برد.


سولوي معتقد است که سلامتي پوتين به طور چشمگيري رو به وخامت بوده است.
او معتقد است که وضعيت پزشکي پوتين بر قضاوت و تصميم گيري او در مورد جنگ اوکراين تاثيرگذار بوده است.
از سوي ديگر روبرتو فابري، تحليلگر ايتاليايي در اين خصوص مي گويد: تعدادي سرفه در خلال سخنراني سال نو پوتين باعث شد که بار ديگر باب اين موضوع که ممکن است در سال 2023 مجبور شود قدرت را ترک کند باز شود. موضوعي که بي شک به افشاگري هاي مکرر در خصوص بيماري هاي وي يعني سرطان و پارکينسون مرتبط هستند. بيماري هايي که کارشناسان با اطمينان معتقدند که سرانجام مرگ به سراغش خواهد آمد.
تنها در هفته هاي اخير دستکم سه بار هشدار در خصوص وضعيت سلامتي پوتين 70 ساله از سوي منابع به ظاهر موثق مطرح شد. البته اينها اخباري به شمار مي آيند که به سختي مي توان مورد تأييد قرار داد. از قبل از آغاز جنگ در اوکراين شايعاتي در خصوص يک بيماري جدي جريان يافته بود که تا ژانويه سال گذشته قرار بود پوتين را به استعفا وادارد اما چنين چيزي اتفاق نيفتاد.
در ماه دسامبر اوضاع بدتر شد و فقط ترس از رويارويي مستقيم با مخاطبان روسي در خصوص جنگ در اوکراين باعث نشد که پوتين تصميم گيرد گفت و گوي مطبوعاتي سنتي آخر سال را لغو کند. پزشکان نيز وي را وادار کردند مشغله هاي خود را محدود سازد. وي از خستگي مفرط  و سرگيجه هاي ناگهاني رنج مي برد و حتي دچار ابرآلودگي هشياري مي شود به همه اينها تنش مداوم ناشي از جنگي که پوتين شخصا بر آن نظارت دارد نيز افزوده مي شود.
اين اتفاقات در حالي رخ مي دهد که برخي شنيده ها نيز حاکي از اين است از درون روسيه نيز تحرک هايي صورت گرفته و روند کنار زدن پوتين به شکل غيرمستقيم در دستور کار قرار گرفته است.
در اين ميان، همانطور که مي بينيم، ناآرامي در جامعه روسيه به طور قطع افزايش خواهد يافت. اين نارضايتي با ترکيبي که اغلب همزمان در اذهان روس‌ها وجود دارد از مخالفت با خود جنگ و خشم از بي‌ کفايتي رفتار پوتين و اطرافيانش در آن ترکيب مي‌ شود.
اگر اين روند ادامه يابد، کودتا عليه پوتين به يک احتمال واقعي تبديل خواهد شد. اين لزوما خشونت آميز نخواهد بود و در واقع ممکن است اصلا به طور عمومي ظاهر نشود. درعوض، هيئتي از چهره ‌هاي تشکيلات اصلي حاکميتي به سراغ پوتين مي ‌روند و به او مي ‌گويند که براي حفظ حکومت، لازم است او و چند تن ديگر از شخصيت ‌هاي ارشد که در شکست نظامي نقش دارند، مانند وزير دفاع، سرگئي شويگو دست به کار نوشتن استعفا شوند. زماني که يلتسين در سال 1999 قدرت را به پوتين سپرد، چيزي شبيه به اين اتفاق افتاد.
مشخصا اعضاي تشکيلات روسيه که دست به چنين گامي زدند، در معرض خطرات جدي قرار خواهند گرفت اگر اين اقدام شکست بخورد، اگر تغيير رهبري منجر به انشعاب در نخبگان، هرج و مرج سياسي و تضعيف شديد دولت مرکزي شود، شخصاً براي خودشان و همچنين براي تشکيلات روسيه و خود روسيه خطرناک خواهد بود.
بنابراين آنها به احتمال زياد نياز به اطمينان دارند که اگر پوتين بتواند برکنار شود، غرب آماده است تا به جانشين او توافقي را پيشنهاد دهد که به دولت جديد مسکو اجازه دهد تا حدي موفقيت روسيه را ادعا کند. در غير اين صورت، حکومت جديد، با حکومت بر يک دولت و ارتش ضعيف شده و در مواجهه با آن چه که روس ها به عنوان خواسته هاي غرب براي تسليم بي قيد و شرط تلقي مي کنند، بار فاجعه بار دموکراسي آلماني وايمار پس از جنگ جهاني اول را به دوش مي گيرد که براي هميشه به عنوان نماد تسليم و تحقير ملي شناخته مي ‌شود.
بايد توجه داشت که کم تر کسي تصور مي کرد زماني که ارتش روسيه به پشت دروازه هاي پايتخت اوکراين رسيده بود، در کمتر از چند ماه به قسمت شرقي خرسون عقب نشيني کند و عملا جز مناطق روس زبان اوکراين، بر مناطق ديگر تسلط نداشته باشد. دقيقا عجيب ترين قسمت اين عقب نشيني، خروج از غرب و مرکز خرسون بدون درگيري و فشار بود. گويا پوتين شخصا اين تصميم را در ميانه تمامي شک و وهم هاي اطراف خود گرفته است. طبق گزارش هاي واصله بسياري از نزديک ترين افراد ولاديمير پوتين، رئيس ‌جمهوري روسيه به سوظن‌هاي او دامن مي ‌زدند و نارضايتي‌ هايش عليه غرب را تشديد مي‌ کردند.
يکي از معتمدان سابق پوتين عنوان کرد که اين افراد نزديک، حس و حال  ولاديمير پوتين را مي ‌خواندند و سپس شروع به انجام کارهايي از اين قبيل مي ‌کردند. پوتين، حمله به اوکراين را طوري مخفيانه تنظيم کرد که حتي ديميتري پسکوف، سخنگوي خودش هم در مصاحبه‌ اي اذعان کرد که درست روز شروع حمله از آن  مطلع شده بود. آنتون واينو، رئيس دفتر پوتين و الکسي گروموف، مشاور قدرتمند پوتين در حوزه رسانه نيز گفتند که از قبل نسبت به چنين حمله ‌اي مطلع نبودند.
اظهاراتي که نشان مي دهد تا چه ميزان بي اعتمادي در کرملين موج مي زند و پوتين  از کودتاي نرم عليه خود هراس دارد. کودتايي که به نظر مي رسد با تحريک او براي حمله به اوکراين کليد خورده است.
از سوي ديگر تماس‌هاي تلفني با بيمارستان‌ هاي روسيه، اطلاعات مهمي درخصوص عدم آمادگي سربازان اين کشور نمايان کرد.
سربازان زخمي روسيه توصيف کردند که چگونه با آذوقه ‌اي اندک، آموزش‌ هاي ناچيز، گلوله و يا تجهيزات ناکافي به جنگ فرستاده شدند، از جمله اين موارد مي ‌توان به نقشه‌ اي از دهه 1960 و کاغذ پرينت ‌شده ‌اي از ويکي‌ پديا درخصوص نحوه کار با تفنگ  تک ‌تيرانداز اشاره کرد.
طي مصاحبه ‌اي، يکي از سربازان يادآور شد که درست قبل از رفتن به جنگ به او گفته شده که چگونه از تفنگ خود استفاده کند. همچنين سرباز ديگري به اين موضوع اشاره کرد که سرپرستش روز قبل شروع جنگ به او گفته بود که  فردا به جنگ اوکراين خواهيد رفت. تمامي اين اتفاقات مشخصا خبر از کودتاي نرمي مي دهد که عليه پوتين شکل گرفته و حالا او در آن گرفتار شده است.