روزنامه آرمان ملی
1401/10/17
توافق وین در شرایط خاکستری قرار دارد
آرمان ملی: پرونده هستهای تهران از منظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی باز است. از این رو تهران در نظر داشت همزمان با بازگشت غرب به برجام این پرونده را ببندد. شرطی که تهران گذاشته به مذاق غربیها خوش نیامد، اما در نهایت شاهد بودیم که ایران و آژانس به سوی برگزاری جلساتی حرکت کردند تا این پرونده بسته شود البته هنوز از کم و کیف توافق ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی خبری نیست. از سوی دیگر به نظر میرسد تنها مسائل فنی باقیمانده در پرونده ایران با برخی مسائل گره خورده است. از سوی دیگر البته آمریکاییها نیز اخیرا اعلام کردهاند که آنها نیز به دنبال احیای برجام در شرایط فعلی نیستند. بعید است که غربیها به دنبال آن باشند که برجام به نتیجه نرسد زیرا آنها نمیخواهند تهران بیش از این به ظرفیت هستهای خود بیفزاید. زیرا هم اکنون ایران سطح غنیسازی اورانیوم خود را به بیش از حد مجاز بر اساس توافق وین افزایش داده است. با این وجود به نظر میرسد نه ایران از مواضع خود کوتاه میآید و نه آمریکاییها قصد دارند در شرایط فعلی به علت برخی شرایط با تهران توافق کنند. حال باید دید در آینده چه خواهد شد آیا غرب به دنبال فضای دیگری برای توافق با تهران است؟ «آرمان ملی» در این ارتباط با سیدجلال ساداتیان، دیپلمات و کارشناس روابط بینالملل به گفتوگو پرداخته که در ادامه میخوانید. پرونده هستهاي در شرايطي قرار گرفته که اميد به احياي برجام کاهش يافته است. شرايط چگونه است؟ آيا بايد مرگ برجام را اعلام کرد؟در شرايط کنوني پرونده هستهاي گرفتار نوعي متناقضنما شده است. در اين معنا که تضادهايي در اين پرونده به وجود آمده که بهراحتي نميتوان اعلام کرد که برجام احيا خواهد شد يا کار برجام تمام است. برجام در شرايط خاکستري قرار گرفته است. اروپاييها از ابتدا به دنبال منافع خود در برجام و احياي برجام بودند. اگر بخواهيم اقدامات اروپاييها را صادقانه در نظر بگيريم بايد گفت هدف اول اروپاييها احياي برجام بود تا فعاليتهاي هستهاي تهران مهار شود. آنها معتقدند پرونده هستهاي ايران اگر تحت کنترل باشد براي آنها بهتر است. حتي اگر تلآويو مخالف برجام سناريوهاي ديگري را در ارتباط با تهران در نظر گيرند. نتانياهو به دنبال براندازي توان هستهاي ايران است اما بخشي از اروپاييها معتقدند ايران از داشتن فناوري هستهاي کوتاه نميآيد و اگر برجام احيا شود، از طريق برجام ميتوان قدرت هستهاي تهران را مهارکرد.
آيا بخشي از سياستمداران اروپايي که به اين رويکرد در مورد برجام اعتقاد دارند درصد غالب را تشکيل ميدهند يا اينکه نتانياهو و مخالفان برجام هم اکنون قدرت بيشتري دارند؟
بله اروپاييها غالبا به احياي برجام ميانديشند و اين نوع انديشه در ارتباط با برنامه هستهاي ايران در اروپا جاري و ساري است، اما برخي هم اينگونه اعتقاد ندارند و معتقدند بايد برجام بميرد و در اظهارات اخير نيز برخي سياستمداران غربي اعلام کردهاند دوران برجام گذشته و برجام از دستور کار خارج شده است.
چرا به رغم اينکه روح احياي برجام در اروپا جاري و ساري است، اما بعضا در مواضع نسبتا رسمي خود از عدم احياي برجام هم سخن ميگويند؟
علت اين است که برخي کشورها مانند عمان و قطر و بعضا نماينده روسيه در مذاکرات قصد ميانجيگري داشتند. نيت آنها هم اين بود که اختلافات را به گونهاي حل و فصل کنند و قرار براين شد که مذاکرات در نهايت با واسطه گري اروپاييها صورت گيرد. در اين معنا که ايران مواضع خود را با اروپاييها در ميان گذاشته و اروپاييها مواضع ايران را در اختيار آمريکا قرار دهند و برعکس. اروپاييها طرحي را تهيه کردند و به ايران ارائه دادند و آمريکا و ايران در مورد آن پاسخي را ارائه دادند. اروپاييها اعلام کردند که پاسخها منتهي به نتيجه نخواهد شد، اما در عين حال تلاشهاي خود را ادامه دادند تا اينکه به نوعي کار پيش نرفت و اروپاييها نيز ابراز نااميدي و ناخرسندي کردند زيرا با توجه به مواضع مستحکم تهران به اين نتيجه رسيدن که تهران به دنبال آن است که روش ديگري را در نظر بگيرد.
چه روشي آقاي ساداتيان! منظور شما همان سياست گام به گام است؟
بر اساس توافق وين ايران ميتواند اورانيوم غني شده 67/3 درصدي توليد کند اما ايران در شرايطي که ترامپ از برجام خارج شد گام به گام بر ميزان غني سازي افزود. البته تهران بارها اعلام کرده است که به دنبال سلاح هستهاي نيست بلکه به دنبال انرژي صلح آميز و تکنولوژي هستهاي صلح آميز است اما آنها سعي دارند شرايط را به گونهاي تفسير کنند که تهران هم از مسير برجام خارج شده است. ايران از قافله عقب نمانده است و ميزان غنيسازي خود را با استفاده از سانتريفيوژهاي پيشرفتهتر انجام ميدهد. ايران اين توان را پيدا کرده است که حتي سانتريفيوژهاي پيشرفته بسازد و درصد بالايي از اورانيوم غنيسازي شده را در اختيار دارد در نتيجه آنها درصدد هستند که نوعي سياستهاي غيرسازنده را در مورد ايران بيش از گذشته احيا کنند.
يعني چه؟ آيا آنها در نظر دارند که پرونده ايران را به شوراي امنيت ارسال کنند. فکر نميکنيد بعيد است زيرا تا همين چند ماه قبل آنها مدام از در دسترس بودن برجام سخن به ميان ميآورند؟
در هر صورت آنها تحريمهايي را به بهانههاي مختلف در چند ماه قبل عليه ايران وضع کردند. هرچند هيچ کدام از آنها در ارتباط با مسائل هستهاي نبود. به موجب قطعنامههاي قبلي يعني شش قطعنامهاي که عليه تهران در شوراي امنيت در دوران احمدي نژاد به تصويب رسيد، ايران به ذيل بند 7 منشور ملل متحد فرستاده شد. اگردر شوراي امنيت کشورهاي داراي حق وتو احساس کنند که کشوري مخل آنچه آنها صلح جهاني ناميدهاند است، اقدامات متعددي را عليه آن کشور در دستور کار قرار ميدهند. در اين معنا که ابتدا به آن کشور تذکر داده و بعد وارد فشار اقتصادي شده و در نهايت اينکه اقدامات قهري عليه آن کشور انجام ميدهند. به طوري که اگر قطعنامههاي اجرايي عليه ايران تصويب شود همه کشورها موظف خواهند شد ايران را تحريم کنند. اين سناريو را در زمان دولت احمدي نژاد اجرايي کردند و بعيد نيست و البته مشخص نيست آنها هم اکنون چنين مکانيزمي را در ارتباط با ايران در نظر داشته باشند.
تحريمهاي ترامپ که تحريم بينالمللي نبود، پس چرا وي توانست فشار عليه ايران را عملياتي کند؟
ترامپ با قلدري و تهديد کشورها را مجبور به آن فشارها به ايران کرد. بهطوريکه همه شرکتهاي بزرگي که با ايران همکاري ميکردند را تهديد ميکرد که اگر با تهران کار کنيد، تحريم خواهيد شد يا اينکه اگر با ايران کار کنيد ديگر آمريکا با شما کار نخواهد کرد و بايد بازار ايران را به بازارآمريکا ترجيح دهيد. ضمن اينکه جريمه خواهيد شد. از اين منظر بسياري از شرکتها و کشورها جرات فعاليت در ايران را نداشتند، اما اگر مصوبه شوراي امنيت باشد و قطعنامههاي شوراي امنيت احيا گردد ديگر يک کشور کوچک هم اجبار خواهد شد که با ايران فعاليت اقتصادي انجام ندهد.
آيا ممکن است شرايط به سمتي حرکت کند که اروپاييها نظر مثبت قبلي را در ارتباط با برجام نداشته باشند؟
اروپاييها زماني که مشاهده کردند بسته پيشنهادي آنها نتوانسته مسير احياي برجام را هموار کند اعلام کردند که در شرايط کنوني به دنبال توافق نيستند. بعد از آن نيز يکي از مقامات آمريکايي نظر منفي را در مورد احياي برجام اعلام کرده است. اينکه در اين فرآيند آيا آمريکاييها اول گفتند که دنبال احياي برجام در شرايط فعلي نيستند و بعد اروپا کوتاه آمد يا برعکس، بايد بررسي شود. به نظر بنده در اين مرحله اول اروپاييها پا پس کشيدند و بعد آمريکاييها به مسير اروپاييها رفتند.
چرا اروپا زودتر از آمريکاييها از احياي برجام پا پس کشيده است؟
اروپاييها اولا به دنبال آن بودند که برجام به نتيجه برسد تا کنترلي بر برنامه هستهاي ايران وجود داشته باشد و دوما ايران در شرايط غيرتحريمي قرار گيرد و تحريمهاي ايران لغو شود و در آستانه سرما بتوانند به محصولات انرژي ايران دست پيدا کنند چون ايران خط لوله گازي به ترکيه دارد و سوم اينکه ايران را تا حدودي به اروپا و غرب نزديک نگاه دارند. اينکه تهران شرايط را نپذيرفت تا تحريمها لغو شود براي اروپايي که به دنبال انرژي ايران بود، گران تمام شد زيرا افزايش قيمت انرژي موجب شد که ساير اقلام نيز در اروپا با افزايش قيمت مواجه شود و در نهايت مردم اروپا از دولتهاي خود ناراضي شوند. در اين ميان تحولات جنگ اوکراين نيز موجب شد اروپاييها نگاه مناسبي به ايران پيدا نکنند. زير اروپا به هر تقدير پشت اوکراين درآمده است. به عبارت بهتر اروپاييها ايران در جنگ اوکراين به نوعي در جبهه روسيه تحليل کردند. اين موضوعات موجب شد که اروپاييها از احياي برجام دلسرد شوند. برخي تحولات داخلي ايران نيز مزيد بر علت شد و در نهايت آنها ايران را به بهانههاي مختلف تحريم کردند و فشار خود را بر ايران افزايش دادند و در شرايطي قرار گرفتند که مانند قبل به دنبال احياي برجام نيستند. آمريکا البته در ابتدا ساکت بود اما زماني که مشاهده کرد اروپا ديگر در زمينه احياي برجام گام برنميدارد به نوعي به اروپاييها در ارتباط با برجام نزديک شدند و اعلام کردند که برجام فعلا اولويت آنها نيست. در اين شرايط آنها ممکن است به اين سمت حرکت کنند که پرونده حقوقي ايران را بار ديگر در شوراي حکام آژانس بينالمللي انرژي اتمي را بار ديگر به سمت شوراي امنيت سوق دهند.
البته که در شوراي امنيت هم حق وتو وجود دارد و احتمال اينکه روسها در شوراي امنيت از اين حق استفاده کنند وجود دارد؟
روند حقوقي اينگونه است که بايد شوراي حکام پرونده ايران را به شوراي امنيت سازمان ملل متحد ارسال کند. در آن شرايط اعضاي شوراي امنيت احتمالا به دنبال آن خواهند بود که پرونده ايران را با مکانيزم ماشه مواجه کرده و 6 قطعنامه قبلي را که به موجب قطعنامه 2231 لغو شده بود را بازگردانند. البته اگر قصد داشته باشند قطعنامه جديدي عليه ايران به تصويب برسانند، ممکن است روسيه و چين اين قطعنامه را وتو کنند اما بر اساس مکانيزم ماشه احتياجي به قطعنامه جديد نيست و نيازي به موافقت چين و روسيه ندارند و ميتوانند شرايط قبلي را عليه ايران به وجود آورند. در نتيجه در چنين وضعيتي که هم آمريکا و هم اروپا به گونهاي در مورد برجام رفتار ميکنند که احتمال عدم احياي آن بيش از احياي آن است بايد دقيقتر به موضوع احياي برجام نگريست.
در ابتداي مصاحبه اعلام کرديد برجام در وضعيت پارادوکسي قرار گرفته است، پارادوکس در اينجا از نظر شما چيست؟
آمريکاييها به رغم اينکه در مساله اوکراين خود به صورت مستقيم وارد نشدند اما اروپاييها را با روسيه شاخ به شاخ کردند و آنان را تشويق کرده که به اوکراين کمک نظامي و مالي کنند و نيابتي اروپا را وارد فضاي جنگ اوکراين و روسيه کردند اما در منطقه ما ميدانند که اگر درگيري ايجاد شود به راحتي از آن خلاص نخواهند شد. در نتيجه چندان تمايلي براي ورود به درگيري نظامي با ايران را ندارند، به همين علت به تلآويو هم هشدار دادهاند که مراقب رفتارش باشد. چون در شرق با چين و در مناطق شمالي ايران با روسيه درگير هستند و حاضر نيستند وارد فاز جديدي از درگيري شوند. در نتيجه آمريکا به دنبال درگيري نظامي با ايران نيست.
سایر اخبار این روزنامه
رسانه ملی و حاشیه هایش
حکمرانی مورد نظر قالیباف چیست؟
توافق وین در شرایط خاکستری قرار دارد
آمریکا میخواهد بیسرو صدا به برجام بازگردد
از بین 16 نیروگاه بخاری در کشور 14 نیروگاه مازوت سوزی دارند
اینترنت ،بستر جدید مالیاتستانی
اولین گام رئیس بانک مرکزی
چرا وعده رشد 8 درصدی تحقق نیافت؟
معاون رئیسجمهور: ایران و عربستان آمادگی ادامه مذاکرات را دارند
تاکید مخبر بر سرعت بخشی به اجرای ۴۸ طرح بزرگ پیشران اقتصاد ملی
صدقه همسر روحانی برای سردار سلیمانی
اعتراضات و حربه حقوق بشر
جایگاه قانونگذاری مجلس