احتمال جدایی ساپینتو، گُل کردن در سریال های ایرانی و دغدغه استاد در ۱۰۲ سالگی


 
 
 


هزینه های نجومی و بی حساب استقلال! 
احتمال جدایی ساپینتو و بازگشت مجیدی؟
 
 گروه ورزش/ باشگاه استقلال این روزها کانون اخبار منفی و نگران کننده است. مسائل مالی، پرونده های خطرناک، شایعات تغییر کادرفنی و احتمال استعفای مدیرعامل باشگاه اخبار نگران کننده ای است که این روزها در رسانه ها منتشر می شود. علاوه بر آن وضعیت فنی تیم هم چندان خوب نیست و نتایج سینوسی آبی‌ها و مصدومیت و محرومیت سریالی بازیکنان استقلال باعث شده این تیم شانس قهرمانی نیم فصل را به راحتی از دست بدهد و در پایان هفته پانزدهم در رده چهارم قرار بگیرد. پس از شکست استقلال مقابل تراکتور هم شایعاتی درباره اخراج یا فسخ قرارداد ریکاردو ساپینتو سرمربی پرتغالی این تیم شنیده شد و حتی برخی منابع غیررسمی به نقل از مسئولان باشگاه اعلام کردند که یک شنبه (امروز) رسما پایان همکاری او با باشگاه ایرانی اعلام می شود! با این حال حضور ساپینتو در تمرین دیروز و تکذیب شایعات توسط عضو هیئت مدیره باشگاه باعث شد موضوع تغییر کادرفنی موقت به حاشیه برود. حجت کریمی، عضو هیئت مدیره باشگاه استقلال در در واکنش به شایعه برکناری ساپینتو گفت: این مسئله به هیچ عنوان درست نیست. ریکاردو ساپینتو، سرمربی استقلال است و به همکاری خود با باشگاه استقلال ادامه خواهد داد، اما امروز جلسه هیئت مدیره برگزار می شود و شاید از دل این جلسه تصمیم های عجیبی بیرون بیاید و حتی برخی اسم جانشینان ساپینتو را هم رسانه ای کرده اند و از فرهاد مجیدی، امیر قلعه نویی و رضا عنایتی به عنوان سه گزینه باشگاه برای جانشینی مرد پرتغالی یاد می شود. این در حالی است که نام مجیدی و قلعه نویی برای تیم ملی هم مطرح است و مشخص نیست اگر باشگاه روی این نفرات نظر دارد آیا با فدراسیون هماهنگ است یا نه؟ علاوه بر مباحث فنی در چند روز اخیر، صورت های مالی عجیبی هم درباره باشگاه استقلال و مدیریت سابق آن منتشر شده که نشان می دهد استقلال تیم پرهزینه ای بوده و حتی سرنوشت و نحوه هزینه کرد آن نامشخص است. براساس گزارشی که منتشر شده در زمان مدیریت سردار آجورلو، باشگاه حدود 360 میلیارد از درآمدهای بورسی را برداشت کرده است که حسین قربان‌زاده رئیس سازمان خصوصی سازی نیز در صحبت‌های خودش به این مسئله اشاره کرد. علاوه بر این، با قراردادن سپرده در بانک و ارائه چک، مدیریت قبلی باشگاه 150 میلیارد تومان وام گرفته که به این ترتیب حدود 510 میلیارد تومان تامین شده است. در کنار این مورد، با درآمدهای تبلیغاتی و اسپانسری مانند درآمد حدود 130 میلیاردی تبلیغات محیطی و همچنین باقی‌مانده پول فروش قائدی، حدود 650 میلیارد تومان برای باشگاه به دست آمده اما چیزی به جز سپرده 120 میلیاردی از آن باقی نمانده است.
 
 
 
 
 
  گُل کردن خارجی‌ها با سریال های ایرانی
پیش از «تمام رخ» که باعث شهرت بازیگر اوکراینی‌اش شده  «مدار صفر درجه»، «در چشم باد»، «شکرانه» و «حوالی پاییز» هم یک بازیگر زن خارجی را به مخاطبان معرفی کردند 
  مائده کاشیان
 
معمولا در ترکیب بازیگران سریال‌های تلویزیونی، نام‌ بازیگران ناشناخته خارجی مورد توجه ویژه مخاطبان قرار می‌گیرد و نقش یا بازی آن‌ها زیر ذره‌بین تماشاگران می‌رود. در نتیجه این چهره‌ها به بهانه بازی در مجموعه‌ای پرمخاطب و ایفای یکی از نقش‌های اصلی، در ایران به شهرت می‌رسند و نام‌شان بر سر زبان‌ها می‌افتد. در طول سال‌های گذشته مجموعه‌های «مدار صفر درجه»، «در چشم باد»، «شکرانه» و «حوالی پاییز» باعث شهرت بازیگر خارجی‌شان شدند و به تازگی نیز سریال «سرجوخه» و «تمام رخ» یک بازیگر خارجی را به مخاطبان معرفی کرده‌اند. به بهانه پخش مجموعه «تمام رخ» با حضور اسویت لانا سوپلنیاک بازیگر اوکراینی، درباره حضور بازیگران زن خارجی در یکی از نقش‌های اصلی سریال‌های ایرانی می‌خوانید. جاسوس اوکراینی آثار امنیتی اسویت لانا سوپلنیاک بازیگر اوکراینی، اولین‌بار پاییز سال گذشته با مجموعه امنیتی «سرجوخه» در تلویزیون دیده شد. این بازیگر نقش یک جاسوس به نام «فلورا» را ایفا می‌کرد که با هدف فریب یک جوان به نام «غلامرضا» برای ترور یکی از دانشمندان ایرانی، به او نزدیک می‌شد. با توجه به ویژگی‌های شخصیت «فلورا»، لازم بود که یک بازیگر خارجی این نقش را ایفا کند، آشنایی با زبان فارسی نیز لازمه نقش او بود. سوپلنیاک تسلط کاملی به زبان فارسی داشت و دیالوگ‌هایش را به طرز جالبی بیان می‌کرد، بنابراین حضورش در این نقش مورد توجه قرار گرفت. «فلورا» در سرنوشت «غلامرضا» و مسیر قصه نیز تاثیر فراوانی داشت. این بازیگر اوکراینی یک سال پس از «سرجوخه»، با مجموعه امنیتی دیگری به نام «تمام رخ» به تلویزیون آمده است. او در این سریال نیز نقش یک جاسوس را ایفا می‌کند که به دلیل اسیر شدن همسرش توسط داعش و با هدف آزادی او، از طریق آشنایی با یک داروساز در ایران، مجبور شده ماموریتی را انجام بدهد. معلوم نیست این بازیگر در آینده، در دیگر آثار امنیتی احمد و محمود معظمی حضور داشته باشد یا خیر اما فعلا دو سریال تلویزیونی را در کارنامه  اش دارد. بازیگر فرانسوی در اثر ماندگار فتحی سریال «مدار صفر درجه» جزو آثار ماندگار حسن فتحی است و در خاطرات مخاطبان تلویزیون جایگاه ویژه‌ای دارد. ناتالی متی بازیگر خارجی این مجموعه با ایفای یکی از نقش‌های اصلی سریال، شانس حضور در یکی از آثار پرمخاطب و خاطره‌انگیز تلویزیون را به دست آورد. این بازیگر فرانسوی نقش شخصیتی به نام «سارا آستروک» را برعهده داشت که در زمان جنگ جهانی دوم، در پاریس با دانشجویی ایرانی آشنا می‌شود و رابطه عاشقانه‌ای میان آن‌ها شکل می‌گیرد. علاوه بر جذابیت‌های قصه و حضور پررنگ «سارا» در سریال، صدای آشنای مریم شیرزاد به عنوان دوبلور این نقش نیز باعث شد شخصیت او بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. او چند سال بعد، بار دیگر در فیلم «یک روز دیگر» با حسن فتحی همکاری کرد، اما نام ناتالی متی، سال 86 با «مدار صفر درجه» بر سر زبان‌ها افتاد. «لیلیِ» به یاد ماندنی «در چشم باد» ستاره صفرآوه بازیگر تاجیکی سریال «در چشم باد» نیز مانند ناتالی متی، با ایفای نقش در یک مجموعه تاریخی توانست شهرت فراوانی در ایران برای خود دست و پا کند. او سال 88 با این سریال برای اولین‌بار در قاب تلویزیون دیده شد. «در چشم باد» قصه خانواده «ایرانی» را در زمان گذشته و حال یعنی سال‌ 1300، دهه‌های 20 و 60 و دوران دفاع مقدس روایت می‌کرد. قصه عشق «بیژن ایرانی» و «لیلی» با بازی ستاره صفرآوه و تاثیر وقایع تاریخی بر زندگی و جدایی این دو شخصیت محور اصلی قصه بود. زبان تاجیکی صفرآوه نیز جزو جذابیت‌های نقش «لیلی» بود،به همین دلیل حضور این بازیگر در سریال جعفری جوزانی مورد توجه قرار گرفت. «در چشم باد» تنها اثر کارنامه ستاره صفرآوه است و حضورش در سینما و تلویزیون ایران ادامه‌دار نشد. بازیگر تاجیکی «شکرانه» سریال «شکرانه» به کارگردانی سعید سلطانی، اولین‌بار رمضان سال 86 روی آنتن رفت و یک بازیگر تاجیکی را به مخاطبان معرفی کرد. این مجموعه قصه جوانی به نام «حامد» با بازی پوریا پورسرخ را روایت می‌کرد که طی اتفاقی برای دیدار با خانواده عمویش به تاجیکستان سفر می‌کند و در این سفر، به دختر عموی خود «نادیا» علاقه مند می‌شود. نقش این دختر تاجیکی را بازیگری به نام شیفا صفروا بازی می‌کرد. «شکرانه» به اندازه «مدار صفر درجه» یا «در چشم باد» دیده نشد، اما در زمان پخش این سریال، نام بازیگر تاجیکی‌اش توجه مخاطبان را جلب کرد. «شکرانه» اولین و آخرین سریال تلویزیونی کارنامه صفروا در ایران بود. پرکاری بازیگر لبنانی پس از «حوالی پاییز» آن ماری سلامه بازیگر لبنانی، سال 97 پس از پخش مجموعه «حوالی پاییز» ساخته حسین نمازی، به چهره شناخته شده‌ای تبدیل شد. این سریال با روایت قصه یکی از خانواده‌های شهدای منا، به این فاجعه که سال 94 اتفاق افتاد، می‌پرداخت. در بخشی از قصه این مجموعه نیز به ازدواج پسر خانواده (حسین مهری) با دختری عرب پرداخته شد. آن ماری سلامه نقش این شخصیت به نام «ساره» را ایفا کرد. او برای بازی در این سریال، زبان فارسی را آموخت و به خوبی از پس یادگیری آن برآمد. این بازیگر لبنانی پس از شهرت با «حوالی پاییز»، در فیلم کمدی «کوسه» که هنوز اکران نشده و مجموعه «نجلا 2» نیز که نوروز امسال روی آنتن رفت، بازی کرد.           دغدغه پاسداشت  زبان فارسی در 102 سالگی پرونده‌ای درباره استاد احمد سمیعی گیلانی، پدر فن ویرایش  و عضو شاخص فرهنگستان زبان و ادب فارسی که این روزها  در بستر بیماری هم دست از تلاش برای اعتلای فرهنگ ایران برنمی‌دارد   الهه آرانیان calture@khorasannews.com    بیست و چند روز دیگر 102 سالگی را به پایان می‌رساند و 10 روزی هست که به علت شکستگی لگن در بیمارستان بستری است. استاد احمد سمیعی گیلانی، مشهور به پدر فن ویرایش در ایران، یکی از ستون‌های فرهنگ و ادب ایران است؛ کسی که در بستر بیماری هم مشتاق فعالیت‌های فرهنگی است و از همکارانش در گروه ادبیات معاصر پیگیر روند مجلّد دوم «سیر تحول ادبیات ژورنالیستی در زبان فارسی» است تا مبادا در چاپ و انتشار آن وقفه‌ای بیفتد. استاد سمیعی گیلانی در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران در محضر ملک‌الشعرا بهار و استاد بدیع‌الزمان فروزانفر درس آموخته‌است و تألیفات متعددی درباره ویرایش و نگارش دارد. دانشجویان زبان و ادبیات فارسی در دوره کارشناسی، واحد درسی نگارش و ویرایش را با خواندن کتاب ارزشمند «نگارش و ویرایش» این استاد بزرگ می‌گذرانند و به طور علمی با فن ویرایش آشنا می‌شوند. استاد سمیعی گیلانی علاوه بر ویرایش، در ترجمه هم چیره‌دست است و آثار مختلفی را به فارسی برگردانده‌است. با آرزوی سلامتی و عمر بلندتر برای این چهره ماندگار فرهنگ ایران، در ادامه از آثار و خدمات ایشان بیشتر می‌خوانید.   تغییر مسیر از دانشکده فنی به دانشکده ادبیات پدر فن ویرایش در ایران، در 11 بهمن 1299 در یکی از خانواده‌های اصیل گیلانی به دنیا آمد و پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی، ابتدا وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شد اما در نهایت رشته زبان و ادبیات فارسی را در دانشگاه تهران دنبال کرد. استاد سمیعی گیلانی درباره علاقه‌اش به ادبیات می‌گوید: «برخلاف بسیاری از همسالانم علاوه‌بر کتاب‌های درسی، مطالعات آزاد زیادی داشتم. تابستان‌ها کتاب، کرایه می‌کردم یا به کتابخانه ملی رشت می‌رفتم. پروفسور فضل‌ا... رضا که از دوستان ما بود، آثار فرانسوی زیادی مثل کتاب‌های ویکتورهوگو برایم می‌آورد. به یاد دارم که آن روزها مجله «ایران امروز» تازه تأسیس شده بود. تنها یک ماه تا امتحانات مدرسه وقت بود و من داشتم داستان باباکوهی این مجله را می‌خواندم!» سمیعی گیلانی در دانشگاه تهران، شاگرد بزرگانی مانند ملک‌الشعرا بهار، بدیع‌الزمان فروزانفر و علی‌اکبر سیاسی بود. او بعد از پایان دوره لیسانس، در رشته زبان‌شناسی در مقطع فوق‌لیسانس درس خواند، اما به‌رغم تشویق استادش، بدیع‌الزمان فروزانفر، به دلیل مشکلات مالی نتوانست در مقطع دکترا ادامه تحصیل دهد و به ناچار در اداره راه‌آهن، مشغول کار شد و بعد به خدمت سربازی رفت.  تلاش‌های سمیعی گیلانی به روایت شفیعی کدکنی به این اعداد دقت کنید: بیش از 50 عنوان ترجمه و تألیف، ویرایش بیش از 100 عنوان کتاب و انتشار ده‌ها مقاله علمی-پژوهشی در مجله‌های معتبر. این تنها گوشه‌ای از خدمات استاد سمیعی گیلانی به فرهنگ و ادبیات کشور است. استاد محمدرضا شفیعی کدکنی، دو سال پیش به مناسبت سالروز صدسالگی استاد سمیعی گیلانی در پیامی از پرتلاش بودن او این‌ گونه نوشت: «قرن ما از حضور فعالِ او روشنایی‌های بسیاری یافت. اگر بیست سال دوران دبستان و دبیرستان او را از این صد سال کم کنیم، هشتاد سال از این صد سال شب و روز در راه بهروزی اجتماعی مردمِ ایران و در راه تعالی فرهنگِ ملی ما سپری شده است. این‌چنین سعادتی نصیب کمتر کسی از مردم روزگارِ ما بوده است. برای او، در قرن دوم زندگی‌اش، دیرسال‌ها سلامت و نشاطِ کارِ علمی آرزو دارم و یقین دارم که او، با همان دقت و نشاطِ قرنِ نخستینِ عمرش، سال‌ها و سال‌ها به فرهنگِ ایران‌زمین و زبان فارسی خدمت‌های بزرگ دیگری خواهد کرد.»  از ترجمه در زندان تا ویرایش در نهادهای مختلف استاد سمیعی گیلانی در دوران مدرسه به زبان فرانسه و انگلیسی تسلط یافت و بعدها علاوه‌بر ویرایش، وارد حوزه ترجمه هم شد. او پس از رها کردن دوره دکترا، دوباره در اداره راه‌آهن مشغول کار شد اما پس از خرداد سال 1342 به دلیل فعالیت‌های سیاسی‌اش در گذشته، به 3 سال زندان محکوم شد. سمیعی گیلانی در زندان هم دست از کار برنداشت و دو کتاب «دلدار و دلباخته» نوشته ژرژ ساند و «خیال‌پردازی‌های تفرج‌گر انزواجو» اثر ژان ژاک روسو را به فارسی ترجمه کرد. از دیگر کتاب‌هایی که استاد احمد سمیعی گیلانی ترجمه کرده‌است، می‌توان به این آثار اشاره کرد: «سالامبو» اثر گوستاو فلوبر، «ساخت‌های نحوی» اثر چامسکی، «دیدرو» اثر پیتر فرانس، «زیباشناسی» اثر ژان برتلمی، «چیزها» اثر ژرژ پرک، «مسیح» و «کنفوسیوس» اثر یاسپرس و... . سمیعی گیلانی پس از آزادی از زندان در سال 1345، به استخدام یکی از مؤسسه‌های بزرگ چاپ و نشر کتاب، یعنی مؤسسه فرانکلین درآمد و به عنوان ویراستار مشغول کار شد. او بعد از تعطیلی مؤسسه فرانکلین، در سازمان ویرایش و تولید فنی، مشغول کار شد و بعد از انقلاب هم با وجود انحلال این سازمان، فعالیتش را در زمینه ویرایش ادامه داد. بنگاه ترجمه و نشر کتاب، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، بنیاد دایرة‌المعارف جهان اسلام، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، مرکز نشر دانشگاهی و انتشارات سروش از جمله سازمان‌هایی بوده‌اند که استاد سمیعی گیلانی در آن‌ها کار کرده‌‌است. شاید برایتان جالب باشد نظر این استاد را درباره کارش بخوانید: «من همیشه از نقد استقبال می‌کنم؛ یعنی کسی عیب‌های من را بگوید. اتفاقا من اصلاً ویراستار خوبی نیستم چون زیادی در کار دیگران تصرف می‌کنم و این درست نیست، اما نمی‌توانم. نباید جلوی نقد را گرفت و از نقد دلگیر شد. از این رو، فکر می‌کردم دوستان نارسایی‌های من را هم بگویند.»