افسانه خیالی و مرگ در 12متری زمین
سیما فراهانی _ شهروندآنلاین؛ شامگاه جمعه بود که این حادثه مرگبار به ماموران کلانتری شهرک ولیعصر اعلام شد. آنها بلافاصله موضوع را در دستور کار خود قرار دادند و با حضور در محل حادثه که ساختمان قدیمی سه طبقه بود، به تحقیق در اینباره پرداختند. دو نفر در چاهی به عمق 12متر زیر ساختمان مصدوم شده بودند. همزمان آتشنشانی نیز در جریان ماجرا قرار گرفت و خود را به محل حادثه رساند. یکی از مردان زخمی جان باخت و دیگری از یک قدمی مرگ برگشت.
مرگ مرموز در چاهی عمیقخانواده پسر نجاتیافته درحالیکه خودشان نیز شوکه بودند، در تحقیقات به پلیس گفتند: «اصلا نمیدانیم آنها درون چاه چه میکردند. ما در این خانه زندگی میکنیم. نیمههای شب صدای فریادهای پسرم را شنیدم. ما در زیرزمین ساختمان اصلا چاهی نداشتیم. وقتی آمدیم متوجه شدیم که پسرم درون چاه است و آنجا پر از آب شده است. بلافاصله آتشنشانی را خبر کردیم. دوست پسرم همان لحظات اولیه جان باخته بود، ولی پسرم زنده ماند و او را به بیمارستان منتقل کردیم.»
با تایید مرگ پسر جوان، بلافاصله موضوع به بازپرس محمدرضا صاحب جمعی، بازپرس دادسرای جنایی پایتخت، اعلام شد. او پس از حضور در محل، دستور تحقیقات را صادر کرد. همچنین در ادامه تیم بررسی صحنه جرم نیز راهی محل شدند. متخصصان پزشکیقانونی در صحنه، علت اولیه مرگ را خفگی در آب اعلام کردند و جسد پسر 37ساله برای بررسی علت اصلی مرگ به پزشکیقانونی منتقل شد.
راز یک حادثه هولناکپسر زخمی، وقتی کمی بهبود یافت در تحقیقات راز این حادثه مرموز و هولناک را فاش کرد. او گفت: «من و دوستم سالها با هم رفاقت داشتیم. همیشه سعی میکردیم کار کنیم و زندگی راحتی داشته باشیم، اما همیشه مشکلات مالی داشتیم. کار تاسیساتی و مسافرکشی میکردیم، ولی باز هم کفاف زندگیمان را نمیداد. مخصوصا در چند وقت اخیر مشکلات مالی خیلی به ما فشار میآورد. هر روز با هم صحبت میکردیم و از مشکلاتمان میگفتیم. با خودمان میگفتیم کاش کاری کنیم که حداقل کمی پولدار بشویم. دنبال راهی بودیم برای رسیدن به پول، چون هرچه کار میکردیم فایدهای نداشت. میخواستیم حداقل سرمایهای داشته باشیم تا بتوانیم کاری برای خودمان دست و پا کنیم.»
افسانه گنجاین پسر جوان بهشدت شوکه بود و باورش نمیشد که نهتنها به پول نرسیده، بلکه دوستش را هم از دست داده است. او در ادامه از افسانه خیالی گنج پرده برداشت و ادامه داد: «همانطور که بهدنبال راهی بدون خلاف برای پولدارشدن میگشتیم، روزی دوستم گفت کلی تحقیق کرده و سایتهای مختلف را دیده است.
در تحقیقاتش متوجه شده بود تنها راهی که میتوانیم از راه درست به پول برسیم، معامله عتیقه است. او داستانها و افسانههای گنج را خوانده بود، مثلا میگفت داستانهایی را خوانده که فردی در خانه یا حفاری جایی، گنج پیدا کرده، آن را فروخته و کلی پولدار شده است. دوستم همینطور داستانهای افرادی را که زندگیشان از اینرو به آنرو شده است برایم تعریف کرد. گفت با توجه به قیمت دلار و این گرانیها، پول میلیاردی گیرمان میآید و میتوانیم تا آخر عمر زندگی راحتی داشته باشیم.»
12متر تا مرگجوینده گنج در ادامه صحبتهایش گفت: «دوستم نقشه گنج را از آشنایی خرید و به من نشان داد. به او گفته بودند معمولا در خانههای قدیمی گنج پیدا میشود. او گفت در زیرزمین ساختمان قدیمی و سه طبقه خانه ما گنج وجود دارد. ما سالهاست در این ساختمان زندگی میکنیم. طبق نقشه، گنج در اینجا پیدا شده است. اما من تا به حال چیزی از این موضوع نشنیده بودم. دوستم دستگاه گنجیاب آورد و به زیر زمین ساختمانمان بردیم. آنجا امتحان کردیم و دستگاه آلارم زد. همانجا من هم مطمئن شدم که در آن زیرزمین گنج وجود دارد، برای همین دست بهکار شدیم. من و دوستم هر شب وقتی فرصت گیر میآوردیم، آنجا را میکندیم.
خاکها را در گونی یا کیسه میریختیم که کسی متوجه نشود. 12متر کنده بودیم. شب حادثه با هم داخل چاه بودیم. دوستم جلوتر از من بود. کلنگ را که زدیم ناگهان خوردیم به کانال آب و تونل پر از آب شد. همان جا احساس خفگی کردیم. مرگ را جلوی چشمانم دیدم. فریاد زدم و کمک خواستم. خانوادهام آمدند و زنگ زدند به آتشنشانی. من نجات پیدا کردم، ولی دوستم جانش را از دست داد. حالا هم از این کارم بهشدت پشیمان هستم، چون اگر این کار را نمیکردیم دوستم الان زنده بود.»
با این اظهارات بازپرس جنایی بلافاصله دستور تخلیه ساختمان را صادر کرد، چراکه این حفاری غیراصولی صورت گرفته بود و خطر ریزش وجود داشت. از طرف دیگر جسد به پزشکیقانونی منتقل و تحقیقات درخصوص ادعای پسر جوان آغاز شد.