روزنامه خراسان
1401/10/19
نفوذ رسانه ای خارجی از رخنههای صداوسیما
حوادث چند ماه اخیر در کشور نشان داد در تهاجم ترکیبی که کشور درگیر آن است، تهاجم رسانه ای چه سهم قابل توجهی دارد. به گونه ای که کارشناسان از آن به یک جنگ رسانه ای تمام عیار تعبیر کردندکه بر اساس آمار شبکه سعودی اینترنشنال در آن نقش موثری را ایفا کرد. تاثیرگذاری که به نظر می رسد حتی ترکیه را نیز وسوسه کرده است. چندی پیش رجب طیب اردوغان در سخنانی وعده راهاندازی شبکه تلویزیونی تیآرتی فارسی را داد؛ سخنی که در داخل کشور به اندازهای که مهم به نظر میرسد، جدی گرفته نشد. مجموعه رسانهای تیآرتی (TRT) متعلق به دولت ترکیه، سازمان رادیویی و تلویزیونی دولتی این کشور است که از حدود 60 سال پیش تأسیس شده و در کنار شبکههای خصوصی و به عنوان یکی از بزرگ ترین مجموعههای رسانهای ترکیه فعالیت میکند. تیآرتی دارای شبکههای متعددی در حوزه خبر، مستند، فیلم و سریال، موسیقی و ورزشی است و به چند زبان پرجمعیت دنیا مانند انگلیسی، عربی و به تازگی فرانسوی برنامه پخش میکند. این مجموعه رسانهای که مدتهاست یک شبکه زبان کُردی نیز دارد و روی کشورهای همسایه سرمایهگذاری کرده، حال قرار است زبان فارسی را نیز به محتوای تصویری خود اضافه کند؛ اتفاقی که به نظر بیارتباط با وقایع سالهای اخیر کشور در سپهر سیاسی و رسانهای نیست. پاییز پرماجرای کشور جدای از ضعیفتر شدن مرجعیت خبری رسانه ملی و جولان برخی شبکههای ماهوارهای در سالهای اخیر، آنچه در پاییز 1401 در کشور گذشت، بار دیگر این مسئله را به طور جدیتری نشان داد. اعتراضاتی که به آشوب تبدیل شد و نقش رسانههای آن طرف آبی که تلاش کردند فضا را هرچه تندتر کنند و برای نیل به این مقصود، حتی از آموزش علنی تخریب اموال عمومی نگذشتند. به طور خاص شبکه ایران اینترنشنال منتسب به رژیم عربستان سعودی، مهم ترین رسانهای بود که در این مدت، تلاش در راهبری آشوبها داشت. در مقابل بسیار گفته شد که در این دوره، میزان اثرگذاری سازمان صداوسیما به عنوان تنها رسانه دارنده حق پخش زمینی محتوای تلویزیونی در کشور، با وجود در اختیار داشتن حدود 60 شبکه تلویزیونی، محل سوال است و عدهای از کارشناسان معتقدند که رسانه ملی نتوانست از عهده مقابله با چند شبکه محدود ماهوارهای (که حتی با مسئله پارازیت هم دستوپنجه نرم میکنند) بربیاید. یک پله پایینتر، آن چه احتمالاً توافق همگانی اهل رسانه را دارد، همین حضور پررنگ بیبیسی فارسی، منوتو و ایران اینترنشنال در مقابل ضعف صداوسیما بود. امان از باید و نبایدها رصد شرایطی که ذکر آن آمد، میتواند بر تصمیم اردوغان برای راهاندازی تیآرتی فارسی تأثیرگذار باشد. به ویژه با توجه به مسئله بغرنج از دست رفتن مرجعیت خبری رسانههای داخلی که جدیترین نمود آن در افت چشمگیر مرجعیت خبری رسانه ملی طبق نظرسنجیها قابل مشاهده است. نتیجه این اتفاق که بسیاری آن را ناشی از باید و نبایدهای بسیار در عرصه رسانههای داخلی میدانند، آن است که تأثیر شبکههای ماهوارهای فارسیزبان بیگانه بر افکار عمومی داخل ایران جدی است و سوءاستفاده بیگانگان از این امر -چه در شرایط بحران و غیربحران- امری قابل حدس و چه بسا بدیهی است؛ خصوصاً وقتی دولت دارنده رسانه مرجعیت خبری، از جمله دولتهای متخاصم باشد. صدیقی: ترکیه به دنبال سهمخواهی است فریدون صدیقی روزنامهنگار که 5 دهه سابقه رسانهای دارد، ضعف صداوسیما را ریشه ورود ترکیه به عرصه رسانهای ایران میداند. او میگوید: «موضوعیت و موجودیت هر رسانه، با حضور مخاطب معنا مییابد. به نظر میرسد که در فضای رسانه، متاسفانه صداوسیما مشروعیت خود را از دست داده و در نتیجه این فرصت برای فردی مثل اردوغان فراهم شده که با عنایت به حضور ایرانیان بسیار در ترکیه و وجود زمینههای روزنامهنگاران فارسیزبان در این کشور، این تصمیم را بگیرد.» صدیقی یکی از ابعاد تأسیس تیآرتی فارسی را سیاسی میداند و ادامه میدهد: «تأسیس این شبکه در ادامه جاهطلبیهای اردوغان است که در چند سال اخیر، شاهد بلندپروازیهای ایشان بودیم. او میخواهد صاحب تریبونی شود که بتواند برای ایرانیها تولید محتوا و موضوع کند. به گمان من احساس میکند ایران ضعیف شده و به دنبال سهمخواهی از شرایط ایران است!» این روزنامهنگار پیش کسوت با اشاره به تجربیات پیشین رسانههای فارسیزبان خارجی توضیح میدهد: «صداوسیما مرجعیت خبری، سرگرمی و دانشافزایی خود را به عنوان 3 کارکرد اصلی رسانه از دست داده و با مجموعهای از اتفاقات مثل حذف برنامه «90»، «کتاب باز» و تعداد دیگری از مجریان، مشخص میشود که تاب و توان هیچ نوع تنوع و پاسخدهی به حداقل مطالبات را ندارد. مجموع اینها میتواند مشوقی برای اردوغان باشد که این شبکه را راهاندازی کند. وقتی بیبیسی فارسی و ایران اینترنشنال جواب میگیرد، او هم چون نزدیک و همسایه است و فرهنگ پیوستهای با مردم دارد، به این کار راغب میشود.» جوادزاده: TRT در پی توسعه گردشگری است حامد جوادزاده برنامه ساز تلویزیون و نمایش خانگی که این روزها برنامه «ممیزی» را در حال انتشار در فیلیمو دارد و مدتی پیش نیز فصل دوم «فریدا» را برای این پلتفرم ساخت، راهاندازی شبکه تیآرتی فارسی را اقدامی منطقی از سوی ترکیه میداند و میگوید: «همچنان که یک کشور به فعالیتهای نظامی و اقتصادی فکر میکند، به تأثیرگذاری فرهنگی هم فکر میکند که مهم ترین ابزار آن هم رسانه است. ترکیه کشوری توریستی است و درآمد بسیار خوبی از گردشگران ایرانی به دست میآورد. پس چرا نباید به آنها سرویس بدهد؟ معلوم است که شبکه راهاندازی میکند تا ایرانیها را بیشتر جذب کند.» او ادامه میدهد: «بخش دیگر حضور فرهنگی جدی آن در منطقه است. در همهجای دنیا بیشترین تصویری که مردم از کشوری دارند، از طریق رسانه دارند. معنای راهاندازی تیآرتی آن است که ترکیه به این تصویر نیاز دارد.» صداوسیما «رسانهای» مدیریت نمیشود جوادزاده ابعاد اقتصادی این شبکه را پررنگ میداند و در این باره توضیح میدهد: «سریالهای ترکی در ایران بسیار پرمخاطباند. تیآرتی تبلیغات بازرگانی خواهد گرفت، روی ناخودآگاه مخاطب فارسیزبان تأثیر خواهد گذاشت و آنها را برای سفر به این کشور ترغیب خواهد کرد. تیآرتی روی ذهن فارسیزبانها بر اساس نگاه حکمرانی منطقهای ترکیه تأثیر خواهد گذاشت. به طور مثال ممکن است خود را به عنوان امالقرای جهان اسلام معرفی کند. با این حال به نظرم تیآرتی بیشتر اقتصادی خواهد بود تا سیاسی.» سازنده برنامه گفتوگومحور «خیابان ایران» در پاسخ به این پرسش که اگر صداوسیما تبلیغاتدهندهها به تیآرتی را تحریم کند، چه اتفاقی خواهد افتاد، میگوید: «زمانی انحصار تبلیغات در اختیار تلویزیون بود، اما الان بعضی برندها به علت تبلیغات در تلویزیون تحریم میشوند! جبروت صداوسیما تمام شده است. کافی است با بچههای مارکتینگ صحبت کنید. هیچ کس تلویزیون را پیشنهاد نخواهد کرد، چون بسیار پرهزینه است.» او در پایان از نگاه کلی به امر رسانه در ایران انتقاد میکند: «نگاه دنیا به رسانه حرفهای است، در حالی که نگاه در کشور ما امنیتی است. بنابراین توقع تأثیرگذاری نباید داشته باشیم. الان صداوسیمای کشور ما ابداً به شیوه «رسانهای» مدیریت نمیشود. شما با هرکدام از مدیران رسانهای سازمان صحبت کنید، میبینید که دلشان خون است.» تیآرتی وسیله اعمال فشار خواهد بود مهدی خانعلیزاده برنامهساز پرکار صداوسیما، راهاندازی شبکه فارسیزبان دولت ترکیه را دارای ابعاد امنیتی میداند و آن را شبیه ایران اینترنشنال معرفی میکند در برابر منتقدان سیاستهای صداوسیما و سیاستگذاریهای رسانهای داخلی، به سراغ مسئولان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رفتیم تا یکطرفه به قاضی نرفته باشیم. از سازمان صداوسیما با وحید جلیلی قائممقام رئیس سازمان در امور فرهنگی، محسن برمهانی معاون سیما، علیرضا خدابخشی معاون سیاسی، احمد نوروزی معاون برونمرزی صداوسیما، میثم مرادی بیناباج مدیر شبکه یک، علی فروغی مدیر شبکه سه و محمدرضا رضاپور مدیر شبکه نمایش از طریق تلفن، پیامک و شبکههای اجتماعی تماس گرفتیم و حتی حدود یک هفته این گزارش را معطل پیگیری اظهارنظر آنها کردیم، اما به شکلی جالب توجه، هیچ کدام در این باره اظهارنظر نکردند. در نهایت با مهدی خانعلیزاده مجری و برنامهساز معتمد و پرکار تلویزیون که از جمله چهرههای پرکار دوره جدید رسانه ملی محسوب میشود و به صورت همزمان در برنامههایی مانند «صبحانه ایرانی» شبکه 2، «سیاست خارجی» شبکه 3، «نقش جهان» شبکه افق و... حضور دارد، گفتوگو کردیم. ارزیابی کلی شما از راهاندازی شبکه تیآرتی فارسی چیست؟ در دوران گذار در نظام بینالملل، کشورها به دنبال ارتقای جایگاه و کسب قدرت بیشترند و یکی از ابزارهایی که میتوانند در این مسئله استفاده کنند، دیپلماسی عمومی است که در سالهای اخیر اهمیت و ارزش بیشتری نسبت به دیپلماسی سنتی یافته است. راهاندازی یک تلویزیون به زبان کشور رقیب برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی و جهتدهی به ذهنیت فعالان اجتماعی و کل افکار عمومی، یکی از اقدامات رایج است و معمولاً توسط قدرتهای استعمارگر غربی اتفاق میافتاده است. فرانسه و انگلیس هم سردمدار این ماجرا بودند. اکنون هم ترکیه از آن جا که احساس کرده رقبایی در منطقه غرب آسیا دارد و باید در دوران گذار نظام بینالملل، با آنها دستوپنجه نرم کند، ایران و عربستان را به عنوان رقبا و حتی دشمنان خودش انتخاب کرده و در همین زمینه، به راهاندازی یک تلویزیون فارسیزبان برای تأثیرگذاری در مناسبات داخلی ایران و کاستن از قدرت ایران در حوزه منطقهای اقدام کرده است. آیا این اتفاق را مهم میدانید؟ قطعا مسئلهای مهم و مرتبط با منافع ملی ایران است. تیآرتی ارتباط مستقیمی با نحوه تعامل دولت وقت ترکیه با کشورمان دارد. چرا؟ چون یک مثال و مصداق تاریخی در دسترس دارد. رسانه الجزیره هروقت مناسبات ایران با قطر تاریک و تیره بود، به فعالیت علیه کشورمان اقدام میکرد و تأثیرگذاری در حوزه افکار عمومی را به سمت منفی ایران جهت میداد، اما هرگاه ارتباط دولت قطر با ایران خوب بود -مثل ایام جام جهانی اخیر- این رسانه حتی در جریان اعتراضات اخیر در ایران هم به پوشش حمایتآمیز از ایران اقدام کرد. به همین دلیل میشود گفت تیآرتی فارسی هم بنا بر رویکرد دولت ترکیه -چه اردوغانی و چه پسا اردوغانی- میتواند نقش متفاوتی بازی کند. راهاندازی این شبکه را یک فرصت میبینید یا تهدید؟ ما به دلیل ضعف در رسانههای داخلی که بخش عمدهای از آن مرتبط با رسانه ملی و بعد هم نشریات و خبرگزاریها و فضای مجازی است، به طور کامل اعتبار و مرجعیت خبریمان را در داخل از دست دادهایم. یعنی حتی وقتی که یک محصول درخشان هم در حوزه خبر تولید میشود، حتی اگر به فرض به دست مخاطب هم برسد، به دلیل اعتبارزدایی که از رسانه داخلی اتفاق افتاده -و بخش مهمی از آن هم برای عملکرد خود رسانههاست- مورد قبول مردم قرار نمیگیرد. مرجعیت خبری به خارج از کشور منتقل شده و روی همین شکاف، رسانه سعودی ایران اینترنشنال نشسته و شاهد بودیم که در رویدادهای اخیر، این شبکه مؤثر بود و هدایت میکرد. این مسئله فراتر از رویکردهای سنتی است که مثلا تلویزیون بیبیسی انگلیس یا صدای آمریکا و رادیو فردا و... دنبال میکنند، چون آنها به صورت مداوم به دنبال موج تأثیرگذار دایمیاند، اما این رسانهها به صورت امتیازی مبادله میشوند. یعنی همانطور که اخبارش هم منتشر شد، مثلاً سعودی از اقدامات ایران اینترنشنال به عنوان کارت امتیاز بر سر میز مذاکره با ایران استفاده میکرد و میکند. همین مسئله درباره رسانه فارسیزبان ترکیه که به زودی راهاندازی خواهد شد، صادق خواهد بود و این شبکه به وسیلهای برای اعمال فشار بر کشورمان تبدیل خواهد شد. به همین دلیل باید حواسمان باشد که اگر زمینه را برای تقویت رسانههای داخلی فراهم نکنیم، قطعاً در این حوزه به طور جدی آسیبپذیر خواهیم بود. به طور ویژه این رسانه حتماً یکی از راهبردهای جدی خودش را بر جامعه ترکزبان کشور ما و قومیت ترک قرار خواهد داد و این مسئله، حساس و مرتبط با امنیت ملی است. سازمان صداوسیما در شرایط کنونی به رقابت با این رسانه قادر است؟ سازمان صداوسیما بزرگترین بخش نظام رسانهای کشور است، اما تنها نیست. بلکه روزنامهها، خبرگزاریها و شبکههای اجتماعی نظام رسانهای داخلی را تشکیل میدهند. به نظرم ما نیاز به بازسازی در حوزه رسانه داریم و اساساً معتقدم باید تلقی را که از مفهوم رسانه داریم، تغییر دهیم و متوجه باشیم که صرفاً با تزریق بودجه به رسانه، نمیتوان انتظار داشت مرجعیت خبری و رسانهای را به داخل کشور بیاوریم. نگاهی که به طور سنتی از دهه 50 و 60 نسبت به حوزه خبر در ایران وجود دارد که میگویند «اگر ما نگوییم، مخاطب متوجه نمیشود»، در صورتی که با وجود شهروند خبرنگارها و حسابهای شبکههای اجتماعی، دیگر چیزی تحت عنوان انتقال ندادن خبر به مخاطب، وجود ندارد، بلکه دعوا بر سر نوع روایت است. یعنی خبر یک رویداد که اتفاق میافتد، قطعاً به مخاطب میرسد، اما بحث بر سر این است که این خبر چطور و از چه زاویهای به مخاطب برسد. به نظرم نیاز است که این فهم در بین مدیران رسانهای کشور و به طور ویژه رسانه ملی ایجاد شود که بتوانند مرجعیت خبری و اعتماد عمومی را به داخل کشور برگردانند، نه خارج از مرزها. فراخبر به نظر میرسد در شرایط کنونی که کشور درگیر جنگ رسانهای است و مرجعیت رسانههای داخلی خصوصاً رسانه ملی به شکل جدی لطمه دیده است، لزوم تغییر نگاه مدیریت کشور به رسانهها، بیش از پیش حس میشود. غلبه نگاه امنیتی بر مدیریت رسانهای، یکی از عوامل اصلی است که شرایط مرجعیت رسانهای کشور را در نهایت به وضعیت کنونی رسانده که نه تنها شبکه ایران اینترنشنال را به موفقیت رسانده، بلکه حتی اردوغان و چه بسا دیگر همسایگان ایران نیز به طمع سوءاستفاده از این فضا میافتند. همانطور که در نظرات کارشناسان مطرح شد، مدیریت فرهنگی و رسانهای کشور باید برای بازگشت مرجعیت خبری و رسانهای به داخل برنامهریزی جدی داشته باشد و این مهم، جز با تغییر نگاه به رسانهها ممکن نیست.
سایر اخبار این روزنامه
عقبنشینی از سیاست تثبیت ارز نیمایی؟
ابقای زیرپوستی ساپینتو با چاشنی ضرب الاجل!
مصرف گاز روی باد هوا
رژیم کالری شماری،آری یا خیر؟
پروژه دلسردسازی یک ملت؛ زمینه ها و عوامل
فرار از یخزدن!
نفوذ رسانه ای خارجی از رخنههای صداوسیما
فرازو فرود یک پرونده تلخ
تفرج در خانه سیمین و جلال
در دام دوقطبی «خودم» یا «دیگران»!
صحتسنجی ادعای کسری بودجه صفر یا 400هزارمیلیاردی؟!
« قاتل نامرئی» از آبگرمکن بیرون آمد!
بیمه سلامت برای 47 میلیون ایرانی