تعفن!
[شهروند] در روزهای اخیر، فضای فرهنگی ایران تحت تاثیر شماره ویژه نشریه جنجالی «شارلی ابدو» درباره تحولات اخیر ایران بود. در این شماره ویژه که روز چهارشنبه، چهارم ژانویه، بهعنوان اولین شماره این نشریه هفتگی هجوآمیز سیاسی در سال ۲۰۲۳ منتشر شد، کاریکاتورهایی توهینآمیز و حرمتشکن با محوریت مرجعیت مذهبی و رهبر جمهوری اسلامی ایران منتشر شد. رویکردی که نهتنها با محکومیت شدیداللحن وزارت خارجه، مجلس خبرگان رهبری، مراجع و روحانیون و دیگر نهادهای دولتی و حاکمیتی و البته مردمی روبهرو شده، که واکنش هنرمندان ایران و حتی اهالی طنز و کاریکاتور سیاسی و ژورنالیستی را هم برانگیخته است. نکته جالبتر اینکه رسانههای اروپایی از مخالفتهای مردمی خود اروپاییان و هکشدن وبسایت این هفتهنامه در روزهای اخیر هم خبر دادهاند.
اقدام توهینآمیز نشریه «شارلی ابدو» مبنی بر برگزاری یک مسابقه بینالمللی برای «تمام کاریکاتوریستها و کارتونیستهای حرفهای رسانهها در هر سنی» با ادعای «حمایت از مردم ایران که برای آزادی میجنگند» در میان کارتونیستهای ایرانی و هنرمندان فعال در عرصه طنز و کاریکاتور سیاسی هم مخالفان و معترضانی دارد که تعریف خاص این نشریه از آزادی بیان را قبول ندارند و آن را بیش از آزادی بیان، مصداقی برای آزادی توهین میدانند. در واقع از نگاه بسیاری از هنرمندان، حتی فارغ از نگاه ایدئولوژیک نیز میتوان چنین مواجههای از سوی یک نشریه را، که میتواند مصداقی کامل از توهین قلمداد شود، زیر سوال برد و آن را به نوعی رفتار غیرحرفهای دانست. شماری دیگر نیز در این میان بر این باورند که این تناقض -که «شارلی ابدو» با ادعای حمایت از جنبش زنان، خود ضد زنترین و جنسیتزدهترین آثار را منتشر کرده- نشانی از تناقض حاکم بر رویکرد این نشریه و تلقیاش از مفهوم آزادی بیان به شمار میآید.
آزادی، دنیا را جنگل میکند!
محمدرضا دوستمحمدی، گرافیست و کارتونیست چهلوهفتساله ایرانی، عقیده دارد که پرداختن رسانهها به رویکرد توهینآمیز «شارلی ابدو» به نوعی نقض غرض به شمار میآید، بنابراین نباید چندان به کاریکاتورهای این نشریه هفتگی پرداخت. او در این زمینه به «شهروند» میگوید: «بهتر بود به این ماجرا نمیپرداختیم، چراکه این نشریه به هیچوجه اعتباری ندارد.»
دوستمحمدی که در حال حاضر عضو هیاتعلمی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است و تصویرسازی چند اثر برای پروژه بزرگترین دیوارنگاره ایران در میدان ولیعصر تهران را نیز در مواردی بر عهده داشته، درباره اینکه آیا واقعا بنا بر ادعای دولت فرانسه -و تحریریه شارلی ابدو- رویکرد این نشریه در راستای آزادی بیمرز بیان غیرقابل اعتراض است، میگوید: «این جمله که آزادی بیان مرزی ندارد و کمترین خط قرمزی بر آزادی بیان نمیتوان ترسیم کرد، به هیچوجه واقعیت ندارد. در واقع آزادی هم مانند هر چیز دیگری مرز دارد و مرزهای مشخصی هم دارد. این مرز را در همان فرانسه هم در زمینه مثلا هلوکاست میتوان دید. پس برای خود آنها هم آزادی بیان مرز دارد و البته این مرز را هم منافع خود آن کشور تعیین میکند.» محمدرضا دوستمحمدی این موضوع را بیشتر توضیح میدهد: «آزادی بیان مطلق حتی در حد تئوری هم وجود خارجی ندارد. اگر فرانسه با این موضوع مخالف است و ادعا میکند که در آن کشور آزادی مطلق بیان وجود دارد، پس چرا اجازه نمیدهد رسانهها درباره هلوکاست صحبت کنند؟ فقط و فقط همین یک خط قرمز نشان میدهد که ادعاهای کشورهای غربی درباره غیرقابل بحث و غیرقابل اجتناب بودن آزادی بیان و آزادی رسانههای آن کشورها گزاف است. وگرنه اگر واقعا این ادعاها صحت داشت و در آن کشورها شاهد آزادی بیان -آنگونه که باید باشد- بودیم، قطعا اتفاق ارزشمندی بود.»
به باور این طراح و گرافیست؛ «آزادی در غرب وقتی وارد حاشیه قدرت و منافع قدرتهای جهانی میشود، بلوکه میشود. آزادی وقتی وارد حوزه اقتصاد هم میشود، با موانعی روبهروست. این امور را در رویدادهای خلیج فارس میبینیم که چون نبض اقتصاد دنیا در این منطقه میتپد، بنابراین مسائلی مانند سوءتغذیه میلیونها نفر در یمن یا کشتهشدن صدها هزار نفر در این منطقه جزو خطوط قرمز قرار میگیرد و در رسانهها نادیده گرفته میشود». البته در این میان، بسیاری بر این باورند که رویکردهای نشریهای مانند «شارلی ابدو»، فارغ از وجوه ایدئولوژیک آنها هم مخالف پرنسیبهای کار هنری و رسانهای است. محمدرضا دوستمحمدی میگوید که «نگاهی فارغ از وجوه ایدئولوژیک وجود ندارد و در واقع اینکه یک نفر یا یک جریان پیرو ایدئولوژی مشخصی نباشد، خودش هم یک نوع ایدئولوژی است. بنابراین نمیتوان رویکرد نشریهای مانند این نشریه را فارغ از وجوه ایدئولوژیک ارزیابی کرد».
اما دوستمحمدی درباره اینکه مرزهای آزادی بیان -از نظر اخلاقی- تا کجا میتواند امتداد داشته باشد، میگوید: «آیا ما در زندگی هر کاری دوست داریم میتوانیم انجام دهیم؟ جواب مشخص است: نه. چون با این نوع نگاه دنیا تبدیل به جنگل میشود. جالب اینکه خود آقای مکرون هم برخلاف ادعاهای اخیرش، بهنوعی به آن باور دارد و بنابراین میبینیم که وقتی همین نشریه یا دیگر نشریات به همسرش توهین میکنند، به این قضیه اعتراض میکند. این همان چیزی است که باور ماست: هر چیزی مرزی و قید و بندی دارد و هر بیقید و بندی ای هدف غیر انسانی دارد.»
مخالفت با آزادی صد در صدی
مازیار بیژنی یکی از کارتونیستهای مطبوعاتی شناختهشده در عرصه بینالمللی است که بهخصوص با کارتونهایی با موضوع هلوکاست توانسته توجه بسیاری را به خود جلب کند.
مازیار بیژنی میگوید: «اینکه آیا آزادی بیان حد و مرزی دارد یا نه و البته اینکه آیا آزادی مطلق بیان در رسانههای فرانسه وجود دارد یا نه، دو موضوع متفاوت است. بله؛ آزادی بیان حد ندارد. اما حتی اگر مسائل مربوط به هلوکاست را هم نادیده بگیریم، آیا در دیگر زمینهها در رسانههای فرانسه شاهد آزادی بیان هستیم؟ جواب منفی است. بله؛ شاید در زمینه نمایشگاهی خط قرمزی وجود نداشته باشد، ولی تقریبا هر نشریهای برای خود خط قرمزهای قراردادی دارد. قیدوبندهایی که در بسیاری از موارد به سلیقه گردانندگان آن نشریات برمیگردد.»
درباره تعبیر «شارلی ابدو» از آزادی بیان، ولی مازیار بیژنی میگوید: «این نشریه بیشتر از آزادی، دنبال بیقیدی است. جریانی است که قصد تخریب دارد و این قصد را در جوانب و وجوه مختلفی میبینیم. در حقیقت شارلی ابدو نگاه تخریبی به دین دارد -همه ادیان- و بنابراین به سهولت میتوان گفت که منظور از آزادی بیان در رویکرد این نشریه آزادی تخریب است که در تمام این سالها دیدهایم.»
ولی از نظر خود این هنرمند؛ آیا آزادی بیان بیمرز است یا نه؛ و اگر قائل به وجود حد و مرزی برای آزادی بیان باشیم، این مرزها از نظر اخلاقی تا کجا میتواند امتداد داشته باشد؟! مازیار بیژنی میگوید: «بهعنوان یک مسلمان نمیتوانم با آزادی بیان صد در صدی موافق باشم. چون آزادی صد در صدی بعضی مواقع برمیگردد به توهین به عقاید و جالب اینکه بارها و بارها از زبان داوران و کاریکاتوریستهای غربی حاضر در رویدادهای جهانی هم شنیدهام که این وجه از آزادی صد در صدی بیان را زیر سوال میبرند.» به گفته این هنرمند؛ «غربیها اما هیچگونه محدودیت و ممنوعیتی درباره کاریکاتور شخصیتهای مذهبی و ادیان ندارند، چنانکه بارها به حضرت مسیح توهین یا پاپ را مسخره کردهاند».
مازیار بیژنی درباره خط قرمزهایی که کارتونیستهای بینالمللی باید رعایت کنند، میگوید: «زمانی با آقای ژان پلانتو، کاریکاتوریست روزنامه لوموند، مصاحبه کردم که عقیده داشت در ایران آزادی بیان وجود ندارد و سانسور زیاد است. در واقع او و بقیه ژورنالیستهای غربی تصوری طالبانی از ایران داشتند. اما به او گفتم که هر کشوری خط قرمزهایی دارد. در ادامه هم به او گفتم که شنیدهام در فرانسه اگر کسی علیه جمهوریت حرفی بزند با او برخورد قانونی میکنند یا بحث هلوکاست در فرانسه عملا خط قرمز محسوب میشود و این نشان میدهد در فرانسه آزادی بیان مطلق وجود ندارد. ولی او همچنان میگفت که در فرانسه هیچ خط قرمزی برای کاریکاتور وجود ندارد، که من در ادامه از صحبتهای او فهمیدم آنها در هر چیزی به جز هلوکاست آزاد هستند.»
زرد، منفور و بدنام
مسعود شجاعی طباطبایی، مدیر خانه کاریکاتور انقلاب، فراخوان نشریه «شارلی ابدو» در توهین به رهبر انقلاب را محکوم کرده و خواهان جواب محکم به این نشریه است: «نشریه زرد شارلی ابدو کاری جز نفرتپراکنی، بیاخلاقی و جنجال بین مسلمانان و ادیان مختلف دنیا ندارد و رویهاش مشخص است. کاری که نه فقط منفور است، بلکه سطح نازل این نشریه را هم افشا میکند و ما باید جواب دندانشکنی به این
اقدام بدهیم.»
مسعود شجاعی طباطبایی درباره نشریه «شارلی ابدو» میگوید: «ژان پیر دکلوزو، چهره مطرح هنری فرانسه، در سالهای جوانیام به من توصیه کرده بود که هیچگاه سراغ نشریه زرد شارلی ابدو نروم! نشریهای که رویهاش توهین به ادیان الهی و دین اسلام است و بس و کاری جز نفرتپراکنی و آزار یک میلیارد و نیم مسلمان دنیا انجام نمیدهد.»
به گفته شجاعی طباطبایی؛ «شارلی ابدو علاوه بر فعالیت علیه ادیان دنیا با بیاخلاقیهایی چون نشر برهنگی و مسائل جنسی نیز مشهور شده که در خود جامعه فرانسه نیز نکوهیده است. از دیگر ویژگیهای این نشریه میتوان نفرتپراکنی و ماهیگرفتن از آب گلآلود را مثال زد و طبیعی است که بعد از پیامبر(ص)، حالا سراغ اهانت به رهبر جمهوری اسلامی ایران رفتهاند».