روزنامه جوان
1401/10/21
دام تدریجی امریکا برای طالبان
در آخرین روزهای اشغال بیستساله افغانستان، نیروهای امریکایی به لحاظ هزینه و فایده ادامه اشغالگری آنقدر ناتوان و پشیمان بودند که فقط به توافقات انجام شده در دوحه با طالبان دلبسته بودند، ولی شکل فرار آنها از افغانستان، تامدتی حکومت امریکا را وارد شوک رسوایی و سرافکندگی کرد. درست است که طالبان طی ۲۰ سال با امریکاییها جنگید، ولی در واقع مردم افغانستان نه از حکومت اشرف غنی و امریکاییها بهرهای داشتند و نه از طالبان خاطره خوشی در ذهن خود ثبت کرده بودند تا در قبال تحولات پرسرعت از خود واکنش نشان دهند. حاصل این شد که طالبان حاکم شد و امریکا به تدریج برای این مرحله وارد رویکرد و سیاستهای جدید گردید. امریکاییها از همان ابتدا تلاش کردند اهرمهای فشار را برای مدیریت طالبان در اختیار بگیرند و از فعال و گستردهتر کردن حضور داعش و داعش خراسان تا مصادره اموال افغانستان و فشارهای سیاسی و دیپلماتیک و تدارک یگانهای نظامی از نظامیان دوره اشرف غنی و فقیرسازی افغانستان و حتی مذاکره مستقیم و غیرمستقیم با مقامات طالبان بهره گرفتند. راهبرد مرحلهای امریکا این بود که اگر در کوتاهمدت امکان نابودی و انتقام از طالبان را ندارد و با ابزارهای فشار طالبان را مجبور به تغییر رفتار نموده و بهجای همافزایی افغانستان با همسایگان و کشورهای منطقه، به استمرار تنش و درگیریهای محدود با همسایگان مشغول شود و در واقع امریکا بدینترتیب، ظرفیتهای همکاری منطقهای و طالبان را به حداقل ممکن، کاهش داد. یک راهبرد فعال امریکایی که در کمتر از یکسال اخیر در دستورکار امریکاست، اینکه با روشهای مستقیم و غیرمستقیم، ابتکار عمل انگلیسیها را در دهههای گذشته در قبال طالبان احیا نماید. تولید دوگانه اعتدال و افراط، در بین رهبران طالبان، تیتر و سرفصل این راهبرد جدید است تا طالبان را از درون فرسوده و قابل مدیریت کند. رقابتهای امنیتی و ژئوپلتیک بین هند و پاکستان یا هند و چین موجب شد امریکا در کنار مذاکرات مستقیمی که با مقامات طالبان در دوحه و اخیراً در دوبی دنبال میکند، از طریق هندیها و سرویس اطلاعاتی آنان، با رهبران رده یک طالبان ارتباط برقرار نماید و زمینه این پذیرش از سوی رهبران طالبان هم، به ذهنیت منفی و تاریک رفتار سرویس اطلاعاتی پاکستان با طالبان در دهههای گذشته بازمیگردد. خط ارتباطی هندیها با مقامات طالبان با ماهیتی منطبق با راهبرد امریکا دنبال میشود و ترویجدهنده و تقویت کننده، گروهی از مقامات با عنوان معتدلها در مقابل رهبر طالبان و روحانیون پیرامون وی در قندهار است. برخی اعتقاد دارند که تمامی این رفت و آمدها و ارتباطات توسط هبتالله، رهبر طالبان مدیریت میشود، ولی گزارهها و نشانههای زیادی وجود دارد که زمزمه انتقاد از سیاستها و فرامین رهبر طالبان از سوی این مقامات مطرح میشود. این بدان معناست که در کنار بقیه مؤلفههای امنیتی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و شاخصهای حکمرانی که طالبان کارنامه نامطلوبی دارد، این گروه از درون نیز دچار شکاف شده، افغانستان وارد مرحلهای از هرج و مرج گسترده گردیده و این جغرافیا به یک بستر مهیا برای توسعه زمینههای تروریستی در آسیای مرکزی شود که مقدمه پایگاهسازی امریکا در ازبکستان و تاجیکستان و... خواهد بود. این تصویر ژئوپلتیک، اهرم اصلی امریکا برای راهبرد مدیریت منطقه از راه دور و کمهزینه و محاصره کاملتر روسیه و فشار به چین و ایران و به صفر رساندن ظرفیت همکاریها و همافزاییهای منطقهای و بهرهمندی از تمامی این ظرفیتها در منافع ژئواستراتژیک امریکاست. غفلت رهبران و مقامات طالبان و قرار گرفتن در دام امریکا، این حوزه راهبردی را وارد تهدیدات جبرانناپذیر خواهد کرد.
سایر اخبار این روزنامه
تعطیلی آموزش با همه چیز ؛ دود و برف و سرما و یخبندان!
عبور هشدار دهنده مستمریبگیران از بیمهپردازان
دام تدریجی امریکا برای طالبان
اخطارهای پی در پی جنگ داخلی در سرزمینهای اشغالی
دیکتاتوری ترس در موسیقی
هدفگذاری قوتهای نظام در اغتشاشات
ماجرای کلانتری
در اغتشاشات پاییز چند نفر در تهران دستگیر شدند؟
احمق نیستی؟!
ماشینسواری در عراق ۷ برابر ایمنتر از ایران
خطاب به سردار رادان