روزنامه ایران
1401/10/21
زیباترین اتصال
حجت الاسلام علی مهدیانفعال فرهنگی و رسانه ای
حضور در محفل سخنرانی رهبری عایداتی برای اندیشه و قلب انسان دارد که از باب «فاما بنعمه ربک فحدث» باید بازگو کرد و با دیگران در میان گذاشت. لحظهای که رهبری وارد حسینیه میشود و جمعیت منتظر بلند میشوند و آنگاه جمعیت و رهبری چشمشان به چشم هم میافتد، یکی از زیباترین اتصالات عالم شکل میگیرد. نگاه مردمی که میفهمند چه مسیری را باید بروند، چه اصولی را باید رعایت کنند و به چه کسی باید دل ببندند. مردمی که عاشقانه دوست دارند مسیرشان را و رهبر الهی و حکیم شان را. مردمی که عزم کردهاند، قیام کردهاند و بنای بر حرکت و سلوک در این مسیر پر خطر را دارند. نگاه این مردم گره میخورد ناگهان به نگاه رهبری که حاضر شده زیر بار یک مسئولیت خطیر و سنگین برود و زیر این بار شانه بدهد. رهبری که حکمتش و صبرش و اقتدارش و البته مظلومیتش زبانزد است. وقتی این دو یکدیگر را میبینند و هر دو برای هم دست بلند میکنند دیدنی است. اینجا است که لذتبخشترین وصل و اتصال در عالم هستی شکل میگیرد؛ «ولایت»
شیرینی این اتصال را آن دخترک شش هفت ساله قمی هم درک میکند که فیلمش را پدرش گرفته بود. دختری که التماس میکرد دلش میخواهد در این جلسه باشد و رهبر را ببیند. شیرینی این اتصال را آن زنان و کودکان قمی میدانند که ساعت چهار صبح داخل رودخانه معروف قم جلوی مصلی در آن سرمای استخوان سوز قم منتظرند تا اتوبوس بیاید و سوارشان کند تا در این جلسه حاضر شوند. شیرینی این اتصال را آن جانباز میداند که ساعتها زودتر در حسینیه مینشیند و جا میگیرد که وقتی رهبر آمد راحتتر تماشایش کند. وقتی به او میگویند جایت را نگه میداریم برو آنجا روی صندلی بنشین، اینطور اذیت میشوی باید چند ساعت روی زمین بنشینی، قبول نمیکند. هرچه اصرار میکنند نمیپذیرد و بعد آرام میگوید: «جایم خوب است».
باید باشید در این محفل که تأیید کنید چقدر زمزمه بچههای کوچک از داخل قسمت بانوان لذتبخش است. صدای خنده و گریه کودکان صدای زندگی است. ولی زیر چتر آن اتصال ولایی، شیرینتر و نورانی تر و تو چه میدانی این صدای زندگی با قلب و روح رهبرت چه میکند. جایی خواندم که رهبر میگفت: «من به زنان و کودکان حساسیت خاصی دارم. هیچگاه نمیتوانم کمترین آسیب و اهانتی را به یک کودک یا یک زن تحمل کنم. بارها به دوستانم گفتهام من برای قضاوت میان یک زن و مرد مناسب نیستم زیرا حتماً از زن جانبداری میکنم و همینطور در مورد کودکان من حتی طاقت این را ندارم که در فیلم ببینم کودکی دچار مصیبت میشود.»(خون دلی که لعل شد، ص190)
خاطره دیدار پس از ضربه به عینالاسد
لابد شنیدهاید که امام هم میگفت وقتی در حسینیه صدای گریه کودکی را میشنوم حین سخنرانی حواسم پرت میشود. (پدر مهربان، میریان سید احمد، ناشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ص5، خاطره فرشته اعرابی)
قبل از آنکه رهبری بیاید مدتی منتظر بودیم، در این مدت خیالم به خیلی جاها پر میکشید. به روزی که عین الاسد را زدیم و فردایش تصویر زنده دیدار رهبری با مردم پخش شد. دشمن تهدید کرده بود اگر بعد از شهادت حاج قاسم ایران دست از پا خطا کند چندین نقطه حساس را میزنیم از جمله بیت رهبری و پخش زنده این دیدار بعد از کوبیدن عین الاسد خیلی معنا داشت. بعد از هشتاد و چند سال اولین بار بود که یک کشور علناً پایگاه امریکا را میزند و موشکباران میکند و تهدید ابرقدرت را به هیچ حساب میکند. یوم اللهی بود آن روز. سعی میکنم حواسم را جمع کنم. به در و دیوار حسینیه امام خمینی نگاه میکنم، حواسم به پیرمردی روحانی که گوشهای نشسته جلب میشود. میشناسمش. پدر شهید است. آرام و با وقار. اما خندهام میگیرد، امان از دست این خیال ناآرامم، یاد خاطرهای میافتم که این پیرمرد روحانی، حکیمانه انتخاب کرده بود و در جلسهای برایمان تعریف کرد تا به ما چیزی را بیاموزد. خاطرهای به ظاهر خنده دار اما در واقع مهم و پر معنا. میگفت روبهروی حرم ایستاده بودم منتظر تاکسی. میدیدم هر ماشینی عبور میکند به من سلام میدهد و من هم جواب همه را میدادم. بعد از مدتی متوجه شدم همه دارند به حضرت معصومه(س) سلام میکنند و من اشتباه گرفته بودم. میگفت آقایان طلبه اگر مردم به شما احترام میکنند اشتباه نگیرید در واقع دارند به آن صاحب اصلی احترام میکنند. راست هم میگفت در همین حسینیه امام خمینی، در محفلی که همهاش آیه است همهاش تکریم و احترام است. همهاش ذکر و توجه است. همهاش عاطفه و عشق است به نظرم میرسد همه اینها متوجه آن حقیقت نورانی ولایت عظمی است که قدم به قدم حرکت این امت به سمت ظهورش را تماشا میکند و لبخند میزند.
سرود مردم آغاز میشود، چیز زیادی از اشعارش را به یاد ندارم بجز یک کلمه که دائم تکرارش میکردند: «میمانم....»
نگاهم افتاد به آن آیهای که بالای جایگاه سخنرانی رهبری نگاشته شده بود: یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقواالله لعلکم تفلحون.(200 آل عمران)
آغاز یک جهاد بزرگ از قم
سخنان رهبر که آغاز میشود تلاش میکنم در حالی که حواسم به خود او است به سخنانش هم فکر کنم. برایم دشوار است. هم دوست دارم سیر نگاهش کنم هم دلم میخواهد آنچه میگوید را بفهمم. دوست ندارم چیزی را فراموش کنم ولی دوست هم ندارم چیزی یادداشت کنم، دلم نمیآید لحظهای از او چشم بردارم. نمیدانم کار درستی است یا نه. اما حیرانیام برای خودم جالب بود.
او گفت: از قم یک جهاد بزرگ آغاز شد، جهاد بزرگی که هدفش این بود که ایران را از هاضمه غرب بیرون بکشد. این حرفها برای من مسئولیت آور بود. احساس نمیکردم فقط سخنی تاریخی میگوید. بلکه یک مأموریت مهم راهبردی را داشت یادآوری میکرد. این جهادی که قم آغاز کرده بود باید ادامه مییافت.
میگفت تکلیف را زود باید تشخیص داد، بهنگام باید عمل کرد، پای هزینههایش باید ایستاد. خطراتش را به جان خرید.
این تذکرات نگران کننده بود. نکند در این جریانات اخیر بخشی از بدنه روحانیت دیر تکلیف خود را تشخیص داده و بهنگام عمل نکرده باشد؟ نکند برخی بزرگواران ترسیدند پای هزینه و خطرات ورودشان در عرصه بایستند؟
وقتی درباره اغتشاشات سخن میگفت یک نکته برایم جالب توجه بود. نکتهای که در مطالعه سخنان قبل از این جلسه در جلسه پیشین رهبری با زنان هم توجهم را به خود جلب کرده بود. رهبری در نسبت با دوران ما بعد اغتشاشات یک راهبرد مهم تبیینی را پیش گرفته بود. او تلاش میکرد به مردم بگوید: «اغتشاشگران غریبهاند» و با شما ارتباطی ندارند. در جلسه با زنان توضیح داد که همین زنان که شما آنها را کم حجاب میدانید تو دهنی به اغتشاشگران زدند. این یعنی زنان جامعه ایران با هر نوع حجابی که شاید به لحاظ شرعی درست و کامل هم نباشد، مقابل این جماعت که بازوی بیگانه بودند ایستادند. در این سخنرانی هم توضیح داد که ما مردم هزار مشکل اقتصادی و معیشتی داریم اما اغتشاشگران نیامده بودند این ضعف را از بین ببرند بلکه آمده بودند نقاط قوت ما را بزنند. نقطه امنیت. نقطه تولید دانش و... کاش ما هم میتوانستیم همین خط راهبردی مهم تبلیغی ترویجی در نسبت با دوران پس از اغتشاشات را پیش ببریم.
یادآوری استراتژی براندازی دشمن
رهبری گفتند روش دشمن در مقابل این مردم و این نظام این بود که جلوی این حرکت را بگیرند نظام را سرنگون کنند. این خبری بود که رهبری بر اساس اسناد خودشان میگفتند. ایشان میگفتند در این سند آمده است که کارتر از همان روز نخست اعلام کرده بود که برای سرنگونی این نظام در رأس روشها به مقوله پروپاگاندا بپردازند؛ مقوله تبلیغات. بر این اساس بود که رهبری میگفتند جهاد تبیین را جدی بگیرید. گفتن این سخن با قم که مقر اصلی روحانیت شیعه و مردم جلودار قیام کرده است مهم است. این دستور را بارها و بارها ایشان داده بودند. این بار باز هم با صبوری همیشگیشان تأکید کردند، توضیح دادند و تکرار کردند و فرمودند «جدی بگیرید.»
در نهایت نیز سخن از تحول گفتند. رئیس جمهور و دیگر سران قوا نیز پیش از این بحث از تغییرات اساسی در ساختارهای کشور را به میان آورده بودند. این نشان از یک تصمیم کلان حاکمیتی در جهت تحول و تغییرات جدی میداد، تصمیمی امیدافزا و پرارزش.
ذات انقلاب اساساً تحول است؛ تحولی طوفانی در جان امت. این تحول اصول و آرمانها را حفظ میکند و ساختارها را براساس آن بسامان میکند. هر جا لازم است تغییرات و تحولهای جدی را رقم میزند و هویتی منعطف و البته رشید و مستقیم دارد.
ما در حال تحولیم. یک تحول بزرگ. ما جهاد بزرگی را آغاز کردهایم؛ جهادی که بنایش خارج کردن هویت ایران از هاضمه غرب و از زیر دست و پای تمدن غربی است. تمدنی با هویت «حب الدنیا». تمدنی از جنس «کل خطیئه». دشمن این تحول رأس اقداماتش تبلیغ است و روش ما برای مبارزه، حضور همگیمان برای تبیین. زیر چتر این تبیین و این درگیری با نظام تبلیغات شیطانی، در حال تحول و رشد و حرکتیم و این مسیر نورانی را پیش میرویم.
جلسات رهبری همیشه جلسه اندیشه صرف یا احساسات صرف نبوده و نیست. بیش از همه، جلسه عزم است و تعهد و البته جلسه عزم و تعهدی که مملو است از اندیشه ورزی و بروز احساسات ایمانی.
خداوند به قم و همه ایران کمک کند که این عزم و تعهد را به منصه ظهور بکشد و مثل قبل همین طور صبورانه و با حکمت و استحکام پیش برود. انشاءالله.
سایر اخبار این روزنامه
میهمانی برف در کویر
افزایش 20 درصدی حقوق کارمندان
صعود با دستان نجات بخش بیرو
تور ارزی در خلیج فارس
همراهی مجلس با دولت برای بررسی بودجه 1402
عقب نشینی بازار غیررسمی از ترس بورس کالا
تولید خودرو در 1401 شتاب گرفت
رونق دوباره صادرات طلای سرخ
هزینه 1200 میلیارد تومان برای تعرفهگذاری خدمات پرستاری
کار سیاسی تحمل فحش خوردن میخواهد
صندوق نوآوری ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی شد
هفت سال هیاهو با «فصل هفتم»
درِ نیمهباز برای بازگشت به مذاکرات
کابوس باکینگهام
زیباترین اتصال
پیش به سوی جوانسازی فیلم فجر
کیمیای خوش خطی