چرا مشکلات اقتصادی ما حل نمی‌شود؟

نادر هوشمندیار استادیار دانشگاه آزاد اسلامی  
 
 
 


 
چرا مشکلات اقتصادي ما حل نمي‌شود و حتي وضع ما رفته‌رفته در حوزه‌هاي مختلف اقتصادي بدترهم مي‌شود؟ يکي از دلايل نسبي آن دانش و شناخت علمي براي مديريت مسائل اقتصادي است. يکي از دليل‌هاي مشکلات اقتصادي اين است که سياست‌ها به‌طور کلان و سياست‌گذاري و خط مشي‌گذاري‌هاي داخلي و خارجي ايران، در خدمت حل مسائل اقتصادي کشور نيست. اگر مي‌گوييم اقتصاد اولويت دارد، بايد همه توان سياسي چه در داخل و چه در سطح بين‌الملل در خدمت توليد، توسعه اقتصاد و کسب ثروت باشد. بزرگ‌ترين مشکل کشور ما، فقدان يادگيري دانش در حوزه‌هاي تخصصي اقتصاد، سياست‌گذاري و حکمراني کاربردي است. اگر بخواهيم کشور ما در شناخت و فهم توسعه همه‌جانبه و به‌ويژه رشد اقتصادي در جهت توسعه و پيشرفت باشد، بايد افکار خود‌مان را تغيير دهيم. ما بايد به توليد ثروت در کشور بينديشيم و از خود و ديگران بپرسيم که توليد ثروت به چه معناست؟ به نظر من در بحث چرا اقتصاد ما زمين‌گير شده است؟ ضرورت دارد که استقلال سياست‌گذاري در چارچوب اقتصادي کشور در نگاه ملي و بين‌المللي برنامه‌ريزي شود، ما بايد با دنيا روابط داشته باشيم، از آن‌ها آموزش توسعه اقتصادي ياد بگيريم و بر دنيا تاثير بگذاريم. به عبارت ديگر، بايد در شناخت و فهم سياست‌هاي عمومي و اجراي خط مشي‌ها، از خارجي‌ها ياد بگيرم که در سياست و اقتصاد،  کلان نگر باشيم و آن‌ها را مکمل يکديگر بدانيم، نه اينکه اين دو را جدا از هم ببينيم.
سوال بعد اينکه چرا اقتصاد ايران زمين‌گير شده است؟ براي اينکه کشور ما به چارچوبي کلان براي توليد ثروت نياز دارد. هر کشوري و به‌ويژه کشور ما محتاج يک چارچوب کلان استراتژيک است که مورد اجماع تمام جريان‌هاي سياسي و اقتصادي، گروه‌هاي مرجع، بخش خصوصي و آحاد مردمي باشد. اقتصاد يک سيستم است که نظام‌مند بخش پولي، مالي و تجارت بين‌الملل را در برمي‌گيرد.