باد آلودگی هوای تهران را مدیریت می‌کند

آرمان ملی- احسان اسقایی:«گرانی مضاعف؛ پررویی مضاعف، تورم مضاعف» این کلمات مختصر جملاتی بود که شهردار کنونی تهران در مبارزات انتخاباتی در برابر همتی که او نیز خود را کاندیدای اصلاح‌طلبان معرفی کرده بود؛ اعلام می‌کرد. او آمده بود تا نقش جهانگیری را در انتخابات 1396 به نفع ابراهیم رئیسی بازی کند. او که روزگاری رقبای خود را به بی‌غیرتی متهم می‌کرد نتوانسته حتی چند ایستگاه مترو افتتاح کند. حال اینکه به‌طور متوسط هرچند ماه یک ایستگاه مترو در دور شورای پنجم که کلید اداره شهر در دست اصلاح‌طلبان بود، افتتاح می‌شد. کارنامه شورای ششم نه رنگین‌تر از شورای پنجم است و نه شهردار منتخب آنها قدرتمند‌تر از حناچی است. «آرمان ملی» در ارتباط با عملکرد شورای ششم پایتخت با محمود میرلوحی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب به گفت‌وگو پرداخته که در ادامه می‌خوانید. حدود يک‌و‌سال‌و‌اندي از تشکيل شوراي ششم شهر تهران مي‌گذرد و امروز به جاي حناچي شهرداري در دست زاکاني است. عملکرد اصولگرايان در اداره شهر تهران را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟
برخي اصولگرايان همواره اصلاح‌طلبان را محکوم مي‌کنند که آنها باني وضع موجود هستند. عملکرد هاشمي و روحاني را بدون در نظر گرفتن آنچه در برابر آنها بود را با عملکرد خاتمي مقايسه مي‌کنند. آنها نمي‌توانند آنچه در ذهن خود بافته‌اند را به مديريت شهري تعميم دهند. واقعيت آن است که کليدداري شهر تهران در يکي دو دوره در دست اصلاح‌طلبان بوده و بيشتر شهرداران تهران و اعضاي شوراي شهر اصولگرا بوده‌اند. از اين رو آنها بايد در مورد آلودگي هوا، ترافيک، عدم توسعه مترو، تخريب باغات، شهرفروشي و چندين عنوان ديگر پاسخگوي باشند. امروز که حدود 2 سال از عمر شوراي ششم گذشته است بايد عملکرد اين شورا و شهردار تهران را مورد پرسش قرار داد اما به علت شرايط خاص کشور فعالان سياسي به صورت ريشه‌اي به بررسي عملکرد شهرداري تهران و شوراي شهر ششم نمي‌پردازند. سوال‌ها در مورد عملکرد شوراي ششم جدي است. مهم‌ترين سوال در باب شفافيت است آيا شوراي ششم و شهردار فعلي در مورد عملکرد مالي شهرداري تهران به مکانيزم‌هاي شفافيت دامن زده است؟ يا اينکه در باب آن در مقايسه با شوراي قبل کوتاهي کرده‌اند. امروز مشاهده مي‌شود که از دل شوراي شهر هم به عملکرد مديران شهري نقدهايي در باب‌هاي مختلف با وجود يکدست بودن شورا و شهرداري وارد است. شوراي پنجم عملا با مقابله با شهرفروشي دستان خود را بست اما به سمت ايجاد درآمدهاي پايدار براي اداره شهر حرکت کرد و تا حدودي هم در اين ارتباط موفق بود. آيا شوراي ششم در اين ارتباط گامي برداشته است؟ تا چه ميزان از شهر فروشي در اين شورا جلوگيري شده است تا چه ميزان بر محور شفافيت تاکيد شده است؟ تا چه ميزان بر ايجاد درآمد‌هاي پايدار تلاش شده است؟ به نظر مي‌رسد در مقايسه با گذشته اگر نگوييم کم‌کاري شده است اما شتابي هم در موارد ذکر شده از سوي شهرداري و شوراي شهر مشاهده نمي‌شود.
چرا مشکلات شهر تهران تاکنون حل ناشده است و چه شد که تهران با اين حجم از مشکلات روبه‌رو شد؟
تهران 700 کيلومتر مربع وسعت دارد و حدود 10 ميليون نفر در آن در طول روز کار مي‌کنند. مساله آب و کمبود کيفيت آب در برخي مناطق آن يک چالش است. سال‌هاست که مساله آلودگي هوا در دوران سرما جدي است و باد است که آلودگي هواي تهران را مديريت مي‌کند. ترافيک در تهران در برخي مواقع به‌رغم درگيري برخي نهادها در آن، آنقدر جدي مي‌شود که روي روان مردم تاثير مي‌گذارد. اين درحالي است که لندن هم 10 ميليون جمعيت دارد اما کمتر در آن ساخت و سازهاي بلندمرتبه مشاهده مي‌شود. از دهه 70 به اين سو به علت مهاجرت به اين شهر با بحران‌هاي زيادي روبه‌روست. تراکم جمعيت، صنعت و تراکم بحران‌ها همه در پايتخت وجود دارد. اين درحالي است که يک درصد سرزمين جهان را در اختيار داريم اما در تهران به ميزان چند ده‌ برابر مشکلات مختلف داريم. اگر مي‌توانستيم به روستاها رسيدگي کنيم، به يقين اينقدر جمعيت در تهران افزايش نمي‌يافت. اگر صنعت در سراسر کشور توزيع مي‌شد، آنقدر در تهران با فشار جمعيت براي کار و ترافيک و آلودگي و فقر و ده‌ها مشکل ديگر روبه‌رو نبوديم. 40 درصد دانشگاه‌ها و دانشجويان کشور در تهران است. 40 درصد صنعت کشور و به تبع آن 40 درصد توليد ناخالص داخلي در تهران است. تمام اين موارد را خودمان در تهران متمرکز کرده‌ايم. از اين رو تهران به اينجا رسيد که عملا نمي‌توان آنگونه که بايد و شايد در کوتاه مدت در برابر چالش‌هاي آن ايستاد.


آيا نمي‌توان براي کاهش بحران‌هايي مانند ترافيک و آلودگي به گونه‌اي برنامه‌ريزي کرد که حداقل شرايط بهبود يابد؟
به‌طور يقين اگر مديريت علمي باشد، چالش‌ها و بحران‌ها رفع ‌شود، تحريم برداشته شود، شاهد بهبود کيفيت زندگي مردم در تهران خواهيم بود. 25 ميليون اتومبيل در کشور وجود دارد که حدود 8 ميليون آن در تهران تردد دارد. يک چهارم بنزين مصرفي کشور هم در تهران سوزانده مي‌شود. 20 ميليون بنزين در تهران به صورت روزانه توليد مي‌شود. 4 ميليون واحد مسکوني در تهران وجود دارد که بخش قابل توجهي از يک ميليارد مترمکعب گاز روزانه مصرفي در ايران را مي‌سوزاند. امروز رئيس سازمان محيط زيست اعلام کرده تنها چند درصد اگر اشتباه نکنم 38 درصد سوخت توليد شده در داخل استاندارد است. شما فکر کنيد شرايط به وجود‌ آيد که تحريم لغو شود؛کيفيت سوخت افزايش يابد و نيروگاه‌ها مازوت نسوزانند و سرمايه‌گذاران تشويق به سرمايه‌گذاري در مترو شوند و دولت دستي باز داشته باشد که به وظايف خود در بهبود کيفيت سيستم حمل و نقل عمومي کمک کند و به توسعه مترو و نوسازي سيستم حمل و نقل عمومي بپردازد، در چنين شرايطي حتما وضعيت زندگي در تهران و تمامي کلانشهرها بهبود مي‌يابد. کما اينکه شاهد بوديم کيفيت بنزين در دولت روحاني افزايش يافت و در آن زمان تهران يکباره براي مدتي از بين شهرهاي آلوده تهران خارج شد.
در دوره پنجم به کدام سو حرکت کرديد. آيا تلاشي شد که از بار مشکلات و چالش‌هاي شهر تهران کاسته شود؟
در دوره پنجم اعضاي شوراي شهر تلاش کردند که مطالبات شهروندان تهران را مورد پيگيري قرار دهند. شعار شوراي پنجم تهران شهري براي همه بود. يعني همه شهروندان تهران از شمال شهرنشين تا جنوب شهرنشين از امکانات تهران برخوردار شوند. به نظر مي‌رسد عملا شعار تهران براي همه از دستور کار شوراي ششم و شهردار تهران خارج شده است. شعار ‌ام‌القراي جهان اسلام را انتخاب کردند. شعاري که مناسب است. امروز هزينه کردهاي شوراي شهر و شهرداري تهران جاي بررسي دارد. نگاهي به بنرهاي وصل شده در خيابان‌هاي تهران نشان مي‌دهد که عملا بنرهاي خيابان را هم مبتني بر ديدگاه‌هاي جناحي خود تعريف مي‌کنند.
آيا شوراي ششم در بحث امتداد نگاه شوراي پنجم در ايجاد شفافيت کم‌کاري کرده است؟
يک عضو شوراي ششم يکي از نزديکان خود را به مدير دفتري منصوب کرده است، اين اقدام نشان مي‌دهد که عملا آنها برخي قوانيني که در شوراي قبل تاييد شده بود و بر مبناي آن اجازه نمي‌دادند افراد نزديک به اعضاي شوراي شهر از آن به بعد در سيستم مديريت شهري سمت بگيرند، را ناديده گرفته‌اند. اساسا فرض را بر آن بگذاريم که چنين قاعده‌اي نبوده؛ بهتر نبود که از افراد نزديک به خود در شوراي شهر استفاده نمي‌کردند؟ با اين وجود تريبون‌ها را در دست دارند. حال اينکه در آن 4 سال که اصلاح‌طلبان در شوراي شهر بودند، غير از شبکه پنج آن هم به صورت مختصر، تريبون ملي در اختيار اصلاح‌طلبان قرار نمي‌گرفت. حال اينکه اعضاي شوراي شهر و مديران شهري از اين شبکه صدا و سيما به آن شبکه مي‌روند و مرتبا کارهاي خود را مي‌توانند تبليغ کنند. البته شانس شوراي ششم اين بود که سامانه شفافيت هک شده است. در حالي که بايد تلاش کنند که اقداماتي در اين زمينه انجام دهند نه اينکه کار را رها کنند. مرتبا در مورد شفافيت در شوراي پنجم جلسه مي‌گذاشتيم که هر بار بخشي از عملکرد شهرداري در اجرايي و مالي شفاف شود اما امروز آيا خبري از اين جلسات هست؟
در شوراي پنجم عملکرد‌هايي را در ساخت مترو و بعضا خريد چند دستگاه اتوبوس را مشاهده کرديم آيا آن روش که به نفع شهر هم بود در اين شورا ادامه دارد؟
در دوران شوراي پنجم هم تعدادي ايستگاه مترو افتتاح شد و هم اينکه آقاي حناچي توانست تعدادي اتوبوس براي تهران بخرد و قراردادهاي مناسبي را با خودروسازان براي ساخت اتوبوس منعقد کرد اما فعلا که خبر چنداني در مورد ساخت مترو و ايستگاه‌هاي باقي مانده و تلاش براي ورود اتوبوس‌هايي که حناچي قرارداد آنها را با خودروسازان منعقدکرد، نيست. حداقل مسير خريد اتوبوس‌هايي که حناچي قرارداد آن را بست، هموار کنيد. تعدادي اتوبوس هم که وارد سيستم حمل و نقل عمومي کرده‌اند همان اتوبوس‌هايي است که حناچي قرارداد آنها را بسته است و متأسفانه کم لطفي مي‌کنند و اين مورد را اعلام نمي‌کنند. به عبارت بهتر شوراي ششم با اتوبوس‌هاي حناچي پز مي‌دهند ده‌ها ملک و ميلياردها تومان پول توسط شوراي پنجم، پس گرفته شد. به اين موارد ارج نمي‌نهند و دائم اعلام مي‌کنند بدهي براي آنها به جا گذاشته شده است حتي حاضر نيستند اعلام کنند که حجم قابل توجهي از بدهي‌هاي شهرداري تهران مربوط به دوراني است که آقاي قاليباف شهرداري تهران را مديريت مي‌کرد. بدهي‌هاي شهرداري تهران در دوران شوراي پنجم کم و بعضا روند بدهي‌سازي‌ها متوقف شد.
آيا شعارها و عملکر دها متناسب با شهر تهران است؟
شهر تهران بسيار پرمشکل و پر مساله است و نمي‌توان اقداماتي که انجام داده و يا اينکه در دستور کار دارند را ناديده گرفت اما برخي شعارهايي که مي‌دهند عملياتي نيست. آقايان شعار داده‌اند که معتادان را جمع‌آوري خواهند کرد. دلسوزان در زمان اعلام اين شعار اعلام کردند که شعاري ندهيد که عملياتي نمي‌شود. اين شعارها باعث ايجاد بي‌اعتمادي در بدنه خودشان هم شده است مانند شعار 4 ميليون مسکني که دولت داد اما عملياتي نشد و امروز بخشي از مردم که به خانه‌دار شدن در اين دولت اميدوار شده بودند، نااميد شده‌اند. البته آقاي زاکاني اعلام کرده که قصد دارد 300 هزار مسکن بسازد اما واقعيت آن است که شهرداري تهران مسکن‌ساز نيست. نهادها بايد شرايط ساخت مسکن را مهيا کنند شهرداري مي‌تواند موانع را رفع کند، پروانه‌هاي ساخت مسکن را سريع‌تر صادر کند و سامانه‌هايي در اين ارتباط ايجاد کند. نه اينکه شهرداري تهران مسکن بسازد. شهرداري تهران همين که بتواند موانع در مسير ساخت مترو را برطرف کند، بزرگ‌ترين خدمت را کرده است، ساخت مسکن وظيفه شهرداري تهران نيست. شهرداري تهران اقدامي نکند و باري را بر دوش نگيرد که از وظايف روزانه خود هم دور شود. ساخت خانه پيشکش آقاي زاکاني؛ مترو بسازيد.