جای دانشجوی «عضو منافقین» در پارلمان اروپاست!

برخی حامیان یک دانشجوی سابق بازداشتی از انتشار تصویر او در هیبت زنان گروهک منافقین تعجب کرده‌اند، اما او پیش از این‌ها نشان داده بود که یک دانشجوی فتنه تروریستی رجویسم است!
اواخر دهه ۸۰ یکی از جنجال‌های رسانه‌ای اصلاح‌طلبان و نیز ضدانقلاب حول محور دستگیری یک دانشجو به نام «شبنم مددزاده» بود. او عضو دفتر تحکیم وحدت بود و در اعتراضات دانشگاه تربیت معلم که ابتدا صنفی بود و بعد سیاسی شد، نقشی محوری ایفا می‌کرد. آن تجمعات با پوششی جدی و البته فوری از سوی تلویزیون منافقین روبه‌رو شد. در حالی که تجمعات صنفی دیگر، چندان مورد توجه منافقین قرار نمی‌گرفت. توهین به مقدسات هم بخشی از محتوای این تجمعات بود. با دستگیری شبنم مددزاده، همفکران او در دانشگاه شروع به اعتراض و نیز تطهیر او کردند. رسانه‌های ضدانقلاب به حمایت برخاستند و با مانور روی هویت دانشجویی او، دستگیری او را بی دلیل دانستند. چندی بعد سخنگوی وقت قوه قضائیه در مورد دستگیری او توضیحاتی داد و علت آن را «ارتباط با سازمان منافقین» دانست، اما پیاده نظام مجازی براندازان و فعالان رسانه‌ای اصلاح‌طلب، آن را باور نکردند.
همان زمان در خبر‌ها آمده بود که «نکته اوج اقدامات مددزاده در این دوره در بهمن ماه سال ۸۷ رخ داد؛ مددزاده در خوابگاه دختران اقدام به جمع‌آوری امضا از بین دانشجویان برای تغییر در وعده‌های غذایی دانشگاه کرده بود، ولی در ادامه مشخص شد که با تغییر سربرگ نامه قصد داشته این نامه را با عنوان «طومار امضای درخواست دانشجویان تربیت معلم برای حذف نام منافقین از لیست گروه‌های تروریستی» برای بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد ارسال کند.»
نهایتاً او حدود شش سال در اوین ماند و همه این شش سال به عنوان یکی از بازیگران نقش اصلی خبر‌های بند زنان اوین بود. خبر‌های پیرامون او کلیدواژه‌های مختلفی داشت؛ دانشجوی معترض، جوان‌ترین زندانی سیاسی و دختر زندانی با اتهامات دروغین که می‌خواست مددزاده را دانشجویی بی گناه نشان دهد. همزمان با او برادرش هم دستگیر شد. مادر او در راستای عملیات رسانه‌ای برای تبرئه او، به دانشگاه تربیت معلم رفت و در حالی که اصرار بر عدم ارتباط دخترش با سازمان مجاهدین خلق داشت، به سبک منافقین تهدید به خودسوزی کرد.


یکی از دوستانش در گفتگو با یک رسانه فارسی زبان غربی، درباره دستگیری او گفت: «تابستان گذشته هم که تعدادی از بچه‏‌ها را دستگیر کرده بودند، به چند نفری از آنان، اتهام همکاری با گروه‏های مخالف کرد (کومله، پژاک و…) زده بودند. اما چون خانم مددزاده کرد نیست و همین‏طور اخبار مربوط به سازمان مجاهدین خلق، الان در بورس است، بهترین وسیله‏ای است که می‏توانستند با آن خانم مددزاده را تهدید کنند، چه بسا اگر اسم گروه یا سازمان دیگری در این مقطع مطرح بود، حتماً ایشان را به همکاری با آن‌ها متهم می‌کردند.» همان سال‌ها یکی از اعضای منافقین نوشت: «قبلاً دستگیری و اعدام‌ها در شهر‌های مرزی ایران بود، اما الان توجه کنید دستگیری مددزاده در سیستان یا کردستان نبوده، بلکه در تهران است و این نشانگر این است که ما تا تهران نفوذ کردیم و در تهران نیز نیرو داریم!» برخی اصلاح‌طلبان نیز تمام قد از او دفاع، او را بی گناه دانسته و اتهام همکاری با منافقین را دروغ توصیف کردند.
او پس از آزادی، از کشور خارج شد و تا مدت‌ها خبری از او نبود تا آنکه سال ۹۵ در نشست دارودسته رجوی در پاریس دست در دست مریم رجوی روی سن دیده شد و به همین حضور هم اکتفا نکرد و به سخنرانی در این نشست پرداخت. حضور شبنم مددزاده در نشست منافقین، اثبات‌کننده اتهاماتی بود که دستگاه قضایی ایران به او وارد کرده بود. مددزاده همکاری عمیق و گسترده‌ای با تروریست‌های مجاهد خلق داشت. چهار تن از اعضای خانواده او هم عضو مجاهدین خلق هستند. با این حال، او اجازه تحصیل در دانشگاه تربیت معلم را یافت و در بدو ورود به دفتر تحکیم وحدت رفت و فعالیت‌های سیاسی‌اش را در پوشش فعالیت دانشجویی آغاز کرد. پوششی که همواره برای مظلوم‌نمایی جواب داده است! در روز‌های اخیر شبنم مددزاده با یک سلفی از خود در بخش تماشاچیان ساختمان پارلمان اروپا، در روز تصمیم‌گیری برای تروریستی دانستن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خبرساز شده است. او این عکس را در صفحه توئیترش منتشر کرده و پوشش و حجاب او به سبک همه زنان منافقین است. جالب آنکه برخی کاربران مجازی و رسانه‌ای اصلاح‌طلب تازه متوجه شده‌اند برای حمایت از او چه کلاهی سرشان رفته است. آن‌هایی که می‌گفتند جای دانشجو در زندان نیست، نشان دادند جای دانشجو را در دانشگاه هم نمی‌دانند و از گروه منافقین تا هر جایی را که بشود کاری علیه جمهوری اسلامی کرد، حتی عملیات‌های تروریستی، شایسته حضور دانشجو می‌دانند!