روزنامه خراسان
1401/11/04
ترک نقادی در صداوسیما؛ بستر مرجعیت رسانههای خارجی
مدتی پیش، در پی انتشار خبر راهاندازی شبکه فارسیزبان تلویزیونی تیآرتی در گزارشی درباره ابعاد مختلف این شبکه و رقابت احتمالی آن با شبکههای صداوسیما نوشتیم. در آن گزارش که 19 دی در همین صفحه چاپ شد، با فریدون صدیقی روزنامهنگار پیش کسوت، حامد جوادزاده برنامهساز تلویزیون و نمایش خانگی و مهدی خانعلیزاده از مجریان و برنامهسازان پرکار این روزهای صداوسیما گفتوگو کردیم، اما مدیران رسانه ملی با وجود پیگیریها، تمایلی به گفتوگو نشان ندادند. در ادامه این موضوع، گفتوگویی انجام دادیم با مجید رضاییان، استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم که سالها در رسانههای مختلف قلم زده و سردبیری کرده است. او در این گفتوگو ضمن انتقاد از سیاستهای فرهنگی و رسانهای حاکم بر صداوسیما، راهکار رقابت با تیآرتی فارسی را در داخل کشور میداند و معتقد است تهدید راهاندازی این شبکه، میتواند به یک فرصت تبدیل شود. این گفتوگو را در ادامه میخوانید. به تازگی دولت ترکیه تصمیم به راهاندازی شبکه تیآرتی فارسی گرفته است. ارزیابی شما درباره توسعه رسانههای فارسیزبان خارج از ایران و این شبکه چیست؟ اجازه بدهید در ابتدا دلایل موضوع را بررسی کنیم. اولین نکته مرجعیت رسانهای است. اگر دلایل تضعیف مرجعیت رسانهای داخل را پیدا کنیم، میتوانیم متوجه شویم که چرا دیگران انگیزه پیدا میکنند تا رسانههای فارسی زبان را راهاندازی کنند. این معادله تأثیر متقابل دارد. به هر میزان که مرجعیت رسانهای افزایش پیدا میکند و رسانههای داخلی دارای جایگاه مطلوبتری برای مخاطبان میشوند، رسانههای خارج از ایران امکان تأثیرگذاری محدودتری پیدا میکنند. هرچه مرجعیت داخلیها بیشتر لطمه ببیند، ما باید شاهد نقش پررنگتر رسانههای خارجی و حضور رسانههای جدید افزون بر قبلیها باشیم. این چیزی است که ترکیه به دنبال آن است. بخش دیگری از آن، سبک زندگی است، یعنی رسانه به سمت رسانه سیاسی و اجتماعی خواهد رفت، نه صرفاً سیاسی. این امر اتفاقا در جذب مخاطب میتواند بسیار مؤثر باشد، چون ممکن است رسانهای زرد یا نزدیک به زرد باشد. این اتفاق یک فرصت است یا تهدید؟ ما میتوانیم هر تهدیدی را به فرصت تبدیل کنیم ولی این روش دارد. زمینهاش این است که محدودیت فعالیت روزنامهنگاران را کنار بگذاریم. آزادی بیان هویت کار رسانه است، جدا از این که در قانون اساسی کشور به آن تصریح شده است. باید این نگاه را در کشور جا بیندازیم که رسانه زمانی میتواند مؤثر باشد که به آزادی بیان پایبند باشیم و رسانه و فعالیت روزنامهنگاران را به عنوان قشری که میتوانند از طرف افکار عمومی ناظر باشند و فعالیت حاکمیت را تحت نظر بگیرند، به رسمیت بشناسیم. باید به همان میزان که ترویج و تبیین میکنند، اجازه داشته باشند که نقد و نظارت کنند. قوه ناظر اگر برای قوه قضاییه در نظر گرفته شده و قضات میتوانند بخشهای مختلف حاکمیت را به پاسخگویی وادار کنند، این وظیفه در دنیا به عهده رسانهها و روزنامهنگاران نیز گذاشته شده است. اگر ما فضای کنونی را اصلاح کنیم، مطمئن باشید که آن تهدید به فرصت تبدیل میشود. اگر این کار را نکنیم، به مرجعیت رسانهای برنمیگردیم. اساساً مرجعیت رسانهای برای رسانههای داخلی، وقتی از بین میرود که به جای به رسمیت شناختن فعالیت رسانهها و روزنامهنگاران، آنها را محدود کنند. در این شرایط است که مخاطب پاسخ پرسشهای خود را در جای دیگری پیدا میکند. آیا سازمان صداوسیما در شرایط کنونی قادر به رقابت با این رسانه جدید است؟ صداوسیما در حداقل بیش از یک دهه اخیر، نتوانسته با رسانههای خارج از ایران رقابت کند و جاهایی عقب مانده است. بازنگری لازم دارد و این بازنگری را همه گفتهاند. حرف این است که اگر این بازنگری صورت بگیرد، جلوی ریزش مخاطب گرفته خواهد شد. منهای این که اساساً رسانههای خارج از ایران چقدر مرجعیت دارند و مرجعیت صداوسیما چه اندازه لطمه دیده و باید ترمیم شود، این بازنگری برای صداوسیما ضروری است. جزئیات این بازنگری را توضیح میدهید؟ اولین نکته بازنگری در سیاست خبری است. استقلال آن نیز همینطور، چون صداوسیما متعلق به کل حاکمیت است و هر 3 قوه در آن نماینده دارند، نه یک دولت و یک قوه. بنابراین اگر دولت مسیر اشتباهی میرود، باید نقد کند، اما میبینید که نقدی وجود ندارد. وقتی درسیاست، اشتباهی هست و افکار عمومی، کارشناسان، صاحبنظران و نخبگان نقد میکنند و این نقدها را در صداوسیما نمیبینید، این موضوع به اعتبار صداوسیما لطمه میزند. صداوسیما باید واژه «رسانه ملی» را محقق کند، در حالی که اکنون چنین چیزی نیست؛ در عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و اجتماعی. این عرصهها به طور مشخص به بازنگری نیاز دارد و مبنای آن استقلال از همه قواست. این مسئله مربوط به امروز هم نیست و خود من چندین بار گفتهام. طبیعی است که بیان نقاط مثبت قوا توسط صداوسیما کار غلطی نیست، اما ممکن است مدیران صداوسیما در پی این بازنگری که احتمالا به مطرح کردن کاستیها میانجامد، متهم به سیاهنمایی شوند. اینها واژههایی است که ما ساختهایم و وابسته به نیت ماست. اگر روایت خودت را از کاستی مطرح کنی، جایی برای روایتهای تبلیغی و نافرم باقی نمیماند. رسانه باید روایت خودش را داشته باشد و مطمئناً این قدر اثر میگذارد که جایی برای سیاهنمایی دیگران باقی نخواهد گذاشت. یکی از وجوه رقابت، همین است دیگر. رسانه حرف و تحلیل خودش را میگوید و دیگران هم همینطور. رسانه اینطور مشارکت کارشناسان، نخبگان و مردم را هم پشت خودش دارد و اتفاقاً کارش خیلی هم به دل مینشیند، اما تبلیغات سیاسی که دیگر ژورنالیسم نیست بلکه پروپاگانداست. اگر کار رسانه، بر اساس روایت منصفانه و دقیق روزنامهنگاری انجام شود، طبیعی است که جایی برای بقیه نمیماند. فرا خبر مدتی پیش رجب طیب اردوغان رئیس جمهور کشور ترکیه برای نخستین بار از راهاندازی شبکه فارسیزبانی متعلق به تلویزیون دولتی این کشور (تیآرتی) خبر داد؛ خبری که در رسانههای کشورمان نیز بازتاب فراوان داشت و باعث شد بار دیگر بحثها درباره مرجعیت خبری و سرگرمی سازمان صداوسیما و نقش رسانههای خارجی در وقایع پاییز 1401 ایران بالا بگیرد. بسیاری از کارشناسان یکی از عوامل اصلی تأثیرگذاری بعضی شبکههای ماهوارهای بر فضای داخلی را عملکرد و رویه حاکم بر رسانههای داخلی کشورمان به خصوص رسانه ملی دانستند و درباره لزوم تغییر آن - چه در مرحله سیاستگذاری و چه در اجرا- هشدار دادند؛ عملکرد و رویهای که جدیترین نمود آن را در گزارشها و نتایج نظرسنجیها درباره افت مرجعیت خبری سازمان صداوسیما در میان مردم ایران مشاهده کردهایم.پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
جولان 60 درصدی بنزین غیراستاندارد!
نگارگر ستایش جهانی از هنر ایرانی
طرح شکایت بیش از ۳۰نفر از اولیای دم حادثه مسجد مکی زاهدان
زنگ هشدار پشه آئدس
غرامت برای یک قرن جنایت
نظام ارزی کشور در انتظار نسخه های جدید
️عقبنشینی اروپا درباره سپاه
توافق تهران - مسکو برای دور تند «اجرای قرارداد ۲۵ ساله»
ترک نقادی در صداوسیما؛ بستر مرجعیت رسانههای خارجی
تغییر رویکرد بانک مرکزی در قبال بازار آزاد ارز
اعتبارات عمرانی خراسان رضوی قفل شد!
مارگیری دخترانه و 57 کارگاه جعل اسکناس!
امواتی که نفس میکشند