روزنامه آرمان ملی
1401/11/06
برخی هنوز نیاز جامعه به تغییر را درک نکرده اند
آرمان ملی- احسان انصاری: «در مدیریت برخی اصولگرایان با اقیانوسی مواجه هستیم که تنها چند سانتیمتر بیشتر عمق ندارد و از نظر محتوا از کارآمدی کافی برای مدیریت جامعه برخوردار نیست. این گروه در زمینه اجرایی نیز بیشتر به شعار متوسل بودهاند. کسانی که در دو انتخابات اخیر وارد دولت و مجلس شدند به دنبال این بودند که مشکلات کشور را یک شبه حل کنند. رئیس دولت سیزدهم نیز عنوان میکرد که7000 صفحه برنامه اقتصادی دارد. این گروه به دنبال این بودند که ارزش پول ملی را در حد پولهای معتبر جهانی بالا ببرند. با این وجود از سطح شعار که خارج شویم متوجه میشویم که عملکرد این گروه نه تنها وضعیت اقتصادی جامعه را بهبود نداده، بلکه چالشهای جدیدی نیز برای کشور ایجاد کرده است.» جملات ذکر شده اظهارات دکتر غلامرضا انصاری، عضو سابق شورای شهر تهران و فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با«آرمان ملی» است. انصاری در این گفتوگو با تحلیل دوران پسا اعتراضات خواستار تغییر و تحول مثبت در جامعه است. در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید. در شرايط کنوني يکي از مهمترين موضوعات پاسخگويي به دغدغهها و مطالبات نسل جديد است. تصميمگيران جامعه بايد چه رويکردي در مقابل خواستههاي نسل جديد در پيش بگيرند؟نسل جديد جهان را به شکل ديگري ميبيند. با در پيش گرفتن رويکرد سلبي هيچ مشکلي حل نخواهد شد. بايد شرايطي به وجود بيايد که به خواستههاي منطقي جوانان پاسخ مناسب داده شود. نکته ديگر اينکه جنس هويت فرهنگي جامعه ما نرم است و نه سخت. در طول هزاران سال گذشته هر زمان ما به هويت فرهنگي خود رجوع کردهايم ادبيات و گفتمان جهاني را به دنبال داشته است. در مقابل هر زمان از هويت فرهنگي و آن لطافت و نرمي موجود در هويت فرهنگي ايران فاصله گرفتهايم در داخل و خارج با چالش مواجه بودهايم. گفتمان فرهنگي ما با کشورهاي غربي، جنوب شرقي آسيا و بسياري از کشورهاي ديگر متفاوت است. اگر برخورد سخت و ادبيات خشن در کشورهاي عربي جواب ميدهد قطعا در ايران و در فرهنگ ايران جواب منفي خواهد گرفت. اگر ما به سابقه تاريخ عصر جديد نگاه کنيم، هنگامي که شعارهايي از جنس فرهنگ خودمان در دستور کار حاکميت و مردم قرار گرفته خيلي زود انعکاس جهاني پيدا کرده است. در زمينه تکنولوژي و علمي نيز اگر ما رويکرد متناسب با فرهنگ خود را در دستور کار قرار بدهيم امکان رشد و توسعه وجود خواهد داشت. به همين دليل هنگامي که از فرهنگ اصيل خود فاصله ميگيريم امکان تأثيرگذاري در محيط پيرامون از بين ميرود. اگر قرار به تداوم حيات اجتماعي است بايد هويت اصيل فرهنگي خود را پاس بداريم و ويژگيهاي فرهنگي را در گفتار ورفتار خود متبلور کنيم. در چنين شرايطي بايد عنوان کرد که بسط خشونت به هيچ عنوان در چارچوب گفتمان فرهنگي جامعه ما نيست. برخلاف کساني که فکر ميکنند ادامه خشونتها باعث تغيير يک نظام سياسي ميشود من فکر ميکنم با توجه به ويژگيهاي فرهنگي جامعه ما اين وضعيت وجود ندارد و اين اتفاق اصلا رخ نخواهد داد.
آيا تمايل به اعمال خشـــونت همچنان وجود دارد؟
به هر ميزان که خشونت افزايش پيدا کند ونگراني نسبت به آينده وجود داشته باشد باعث نااميدي بخش خاکستري جامعه خواهد شد و در بلندمدت نيز ميتواند شرايط را دشوار کند. ما بايد به سمتي حرکت کنيم که خواستههاي بحق اجتماعي و سياسي خود را با استفاده از روشهاي مدني بيان کنيم. به هر ميزان که حرکتهاي مدني و گفتماني در جامعه افزايش پيدا کند جامعه را به سمت تغييرات مثبت رهنمون خواهد کرد. چين در 4 دهه گذشته توجه ويژهاي به توسعه اقتصادي داشته و به همين دليل ميتواند به عنوان يک الگو مطرح باشد. اين در حالي است که اصولگرايان که در دولت و مجلس حضور دارند تمايل زيادي نسبت به شرق و کشورهايي مانند چين دارند. نکته مثبتي که در اين زمينه وجود دارد اين است که چين در سياست خارجي خود عملگرا و منفعتگرا عمل کرده است. شرايط به شکلي است که هر کشوري که امکان منفعت اقتصادي بيشتري براي چين داشته با آن کشور همکاري و تعامل کرده است.
سياست خارجـــي ايران در چه شرايطي ميتواند به سمت عملگرايي حرکت کند؟
در کنار منفعتگرايي و عملگرايي تنها چيزي که بايد ما را محدود کند چارچوبهاي اخلاقي است. اين سخن به معناي اين است که سياست خارجي ما نبايد خارج از محدوده اخلاق باشد اما در زمينههاي ديگر بايد بر اساس منافع ملي حرکت کند. اگر ما همراهي با کشورهاي جهان را در دستور کار خود قرار بدهيم قطعا ميتواند در زمينه سياست داخلي نيز تأثير مثبتي بههمراه داشته باشد. با توجه به عمق فرهنگي که در بين اقشار مختلف مردم جامعه وجود دارد چنانچه برخورد منطقيتر در دستور کار قرار بگيرد ميتواند همراهي و همکاري مردم را براي اصلاحات عميق ساختاري بههمراه داشته باشد.
آيا نياز به اصلاحات و تغيير در برخي رويکردها توسط برخي تصميمگيران جامعه درک شده است؟
به نظر ميرسد بخشهايي در جامعه هنوز نياز به تغيير را درک نکرده است. ما بايد بپذيريم که با زبان نرم با نسل جديد بايد سخن گفت. نسل جديد در عمل در حال بازگشت به گفتمان فرهنگي جامعه ايران است. با توجه به اينکه دانش نسل جديد نسبت به نسلهاي گذشته افزايش پيدا کرده و از سوي ديگر دسترسي آزادي که اين نسل نسبت به اطلاعات آزاد دارد دغدغههاي اين نسل نيز تغيير کرده است. گرايش به حفظ محيط زيست، گرايش به ارزشهاي اخلاقي و حرکت آرماني در راستاي ارزشهاي انساني در نسل جديد مشاهده ميشود. به همين دليل جامعه به سمت اصلاح پيش خواهد رفت. برخي سياستها در زمينه سياست خارجي و داخلي باعث به وجود آمدن مشکلاتي در جامعه شده که متأسفانه ما مشاهده ميکنيم که مردم ايران در يک وضعيت نه چندان مطلوب اقتصادي زندگي ميکنند و با چالشهاي مهمي در زمينه اقتصادي مواجه هستند. بدون ترديد چالشهاي اقتصادي بايد از بين برود و دولت بايد به سمتي حرکت کند که بتواند اين چالشها را از بين ببرد . به همين دليل با شنيدن ديدگاههاي به حق جامعه ميتواند مشکلات کشور را کاهش دهد. آنچه مشخص است اين است که آينده اين کشور متعلق به مردم است.
به نظر ميرسد اصولگرايان به دنبال اين هستند که ابتدا در خود جريان اصولگرايي اصلاحات ايجاد کنند و سپس به سمت اصلاح ساختارهــــاي تصميمگيري در کشور بروند. آيا جريان اصولگرايي از چنين ظرفيتي برخوردار است؟
قطار مديريت جامعه در سالهاي اخير به شکلي به مسير خود ادامه داده که ميزان افراد پياده شده از اين قطار از جذب شدگان بيشتر است. طبيعي است که در چنين شرايطي نميتوان اصلاحات واقعي ايجاد کرد. اصلاحات واقعي نيازمند رقابت بين گروهها و جريان سياسي در يک فضاي پوياست. در يک فضاي رقابتي است که سازندگي و بالندگي نيرويهاي اجتماعي و سياسي بروز و ظهور پيدا ميکند. اين وضعيت عدم رقابت باعث مي شود در مديريت کشور با اقيانوسي مواجه شويم که تنها چند سانتيمتر بيشتر عمق ندارد و از نظر محتوا از کارآمدي کافي براي مديريت جامعه برخوردار نيست. در مديريت برخي اصولگرايان با اقيانوسي مواجه هستيم که تنها چند سانتيمتر بيشتر عمق ندارد و از نظر محتوا از کارآمدي کافي براي مديريت جامعه برخوردار نيست. اين گروه در زمينه اجرايي نيز بيشتر به شعار متوسل بودهاند. کساني که در دو انتخابات اخير وارد دولت و مجلس شدند به دنبال اين بودند که مشکلات کشور را يک شبه حل کنند. رئيس دولت سيزدهم نيز عنوان ميکرد که7000 صفحه برنامه اقتصادي دارد. اين گروه به دنبال اين بودند که ارزش پول ملي را در حد پولهاي معتبر جهاني بالا ببرند. با اين وجود از سطح شعار که خارج شويم متوجه ميشويم که عملکرد اين گروه نه تنها وضعيت اقتصادي جامعه را بهبود نداده، بلکه چالشهاي جديدي نيز براي کشور ايجاد کرده است.
سایر اخبار این روزنامه
بازی یار کشی بر سر شاخص آلودگی
«فضای باز» ضرغامی
از دزدیهای پهلوی دفاع نکنید
فروش بورسی خودرو مفید یا زیانبخش؟
از پلیس خوب تا پلیس بد اروپا
دستگاههای اجرایی برای مدیریت بازار ارز به بانک مرکزی کمک کنند
برخی هنوز نیاز جامعه به تغییر را درک نکرده اند
قصه تکراری هر زمستان
باید دنبال عوامل بحران رفت
امروز نیازمند فکرهای تئوریپرداز هستیم
بیانیه ۲۳۷ نماینده مجلس در محکومیت اهانت به ساحت قرآن کریم
آیا بین آمریکا و اروپا تقسیم کار شده است؟