روزنامه اعتماد
1401/11/06
پاداشهاي حسابي مال فوتباليستهاست
علي ولياللهييك برد و پنج باخت روي كاغذ نتيجهاي نااميدكننده به حساب ميآيد اما در واقعيت اين نتيجهاي است تاريخي و قابل توجه براي هندبال ايران. تيم ملي هندبال كشورمان سهشنبه شب از رقابتهاي قهرماني جهان كه در لهستان و سوئد به صورت مشترك برگزار ميشد، بازگشت. هندباليستهاي ايران دومين دوره حضورشان در اين سطح را تجربه ميكردند و در همين مسابقات دو اتفاق تاريخي را رقم زدند؛ اول كسب نخستين برد در تاريخ هندبال ايران در مسابقات جهاني و دوم صعود از گروه براي اولينبار. در اين تاريخسازي و مخصوصا در دور نخست يكي از ستارههاي تيم ملي نقش بسزايي داشت. چپ دستي كه توانست 16 گل براي ايران
به ثمر برساند و علاوه بر كسب عنوان بهترين گلزن تيم در دور نخست در جمع بهترين گلزنان دور اول مسابقات هم در رده شانزدهم قرار بگيرد. اورعي در دور دوم و مقابل غولهاي جهان هم 14 گل زد. جالب اينجاست كه اورعي به دليل مشكل صدور ويزا نزديك بود از حضور در مسابقات قهرماني جهان باز بماند اما به هر ترتيبي بود 20 ساعت قبل از اولين بازي با شيلي خودش را به لهستان رساند و در تركيب تيم هم به ميدان رفت. با محمدرضا اورعي جوان اول و ستاره تيم ملي هندبال ايران در مسابقات جهاني به گفتوگو نشستيم كه در ادامه ميخوانيد.
اول از همه از مسابقات بگو. حضور در مسابقات چطور بود؟
اين اتفاق خيلي خوبي بود. هم براي جامعه هندبالي و هم براي تيم ملي. اينكه رفتيم آنجا اتفاق بزرگي بود. به خاطر اينكه اكثر ما بازيكنان جواني بوديم و بعد از اينكه از مرحله اول صعود كرديم با تيمهاي خوب و بزرگي بازي كرديم. اين شانس خيلي خوبي براي ما و بازيكنان جوان بود. سطح مسابقات تا جايي كه ما بازي كرديم خيلي بالا بود. دستاورد خيلي بزرگي بود براي تيم و توانستيم تجربيات قابل توجهي به دست آوريم.
از بازي شيلي بگو. بازي نفسگيري بود و درنهايت برنده شديم و يك اتفاق تاريخي رقم خورد.
آن بازي براي ما بازي مرگ و زندگي بود. خيلي مهم بود كه آن بازي را ببريم. خدا را شكر توانستيم در دقايقي از بازي كنترل بازي را دست بگيريم. هر چند متاسفانه در دقايق ديگري به خاطر بيتجربگي ما جوانترها با دو، سه گل عقب افتاديم. ما بازي را در 4، 5 دقيقه آخر به دست گرفتيم و درنهايت توانستم با اختلاف يك امتياز برنده شويم.
قبل شروع مسابقات هم همين استراتژي را داشتيم كه شيلي را حتما ببريم؟
بله آقاي وويوويچ روي اين بازي خيلي تاكيد داشت و براي همه اهميت داشت كه اين بازي را ببريم. ولي بيشتر هدف ما اين بود كه بازي خوبي ارايه بدهيم. يعني خوب بازي كردن بيشتر براي ما ملاك بود. خود آقاي وويوويچ تاكيد داشت كه بازي خوبي به نمايش بگذاريم.
اسم آقاي وويوويچ آمد. از سرمربي تيم بگو.
آقاي وويوويچ نياز به تعريف بنده ندارد. رزومه ايشان كاملا بيانگر همه چيز هست. چه زماني كه بازيكن بود و چه زماني كه مربي شد. آقاي وويوويچ مربي خيلي خوبي است، خيلي تلاش كرد براي تيم، خيلي عِرق داشت روي بازيكنان. چيز زياد ديگري نميتوانم در مورد ايشان بگويم. چون ايشان در يك جايگاهي هستند كه اگر كسي بخواهد در مورد ايشان حرف بزند بايد سطح خيلي بالايي داشته باشد.
منظورم اين است كه چه تيپ آدمي است؟ سختگير است؟ دوستانه رفتار ميكند؟
آدمي است كه نظم و انضباط خيلي برايش مهم است. خودش هم هميشه ميگفت چه قبل تمرين و چه بعد تمرين ميتوانيد با من شوخي كنيد. ولي موقع تمرين بايد كاملا جدي باشيد. تمرين برايش خيلي مهم است. من خودم 15 الي 20 ساعت قبل از بازي با شيلي رسيدم. يعني يك روز قبل از بازي رسيدم. به من ميگفت حالا كه آمدي اينجا تو هم عضوي از تيمي و بايد به نظم و انضباط تيم احترام بگذاري. من از ايشان خواستم استراحت كنم ولي ايشان...
اجازه استراحت نداد به شما؟
نه نه! مربي است كه اگر به او بگويي خستهام و احتياج به استراحت دارم و تمرين نميكنم ميگويد مشكلي ندارد. آدمي نيست كه بخواهد با تو بحث كند يا اذيتت كند. اگر بگويي نميتوانم فشار نميآورد، چطور بگويم...
يعني تعامل داشت؟
بله تعامل داشت با بازيكنان. اگر ميگفتي شرايطش را ندارم ميپذيرفت. ولي اگر ميرفتي سر تمرين و كمكاري ميكردي خيلي بدش ميآمد. تمرين برايش خيلي مهم بود.
تو در مرحله گروهي بهترين گلزن ايران شدي. از شرايط خودت تعريف كن.
بالاخره ما هم جوانيم. من خودم را يك بازيكن جوان ميبينم. مني كه رفتم داخل مسابقات به اين فكر نميكردم چند تا قرار است گل بزنم. فقط ميخواستم عملكرد خوبي به نمايش بگذارم. از خودم راضي باشم كه بعدا كه از مسابقات برگشتيم با خودم بگويم تمام تلاشم را كردم. توانستم به تيم كمك كنم. بيشتر هدفم كمك به تيم بود تا كسب موفقيت شخصي.
ولي به هر حال موفقيت شخصي هم به دست آمد!
اگر هم به دست آوردم به لطف دوستان بود. بچههاي تيم خيلي كمك كردند. زحمات آنها بود و من به ثمر رساندم.
در مرحله دوم با غولهاي دنيا روبهرو شديد و شرايط سخت شد.
اين تجربه خيلي بزرگي بود. ما با اسلووني بازي كرديم كه تيم سوم دنياست. با فرانسهاي بازي كرديم كه چندينبار قهرمان جهان و المپيك شده. همه ستارههاي هندبال دنيا در اين دو تيم هستند. اين خيلي براي ما خوب بود كه توانستيم تنه به تنه تيمهاي بزرگ بشويم. واقعا چنين چيزي براي ما نياز بود. واليبال چطور پيشرفت كرد؟ در واليبال يك مربي بزرگ و تاپ لول آوردند و چند سال بالاي سر تيم بود و از آن طرف با تيمهاي بزرگ دنيا بازي كردند و درنهايت با اعتماد به نفس به آن خودباوري رسيدند كه ما هم ميتوانيم جزو تيمهاي بزرگ دنيا باشيم. اين اتفاقي كه براي تيم ملي هندبال رخ داد تازه شروع كار است. ما سال بعد 3 تا تورنمنت داريم. انتخابي المپيك، انتخابي قهرماني جهان و المپيك آسيايي. قاعدتا بايد اردوهاي خارجي را داشته باشيم. مربي خارجيمان باشد. امكانات خوب بايد باشد كه بتوان شرايط خوبي را براي آينده رقم زد. نميشود با حرف كار را جلو برد. شرايط خوب لازم است. تنه به تنه شدن با تيمهاي بزرگ لازم است. ما در طول سال حداقل بايد دو، سه بار با تيمهاي بزرگ بازي كنيم. كف ماجرا را بخواهي بگيري بايد چنين شرايطي فراهم شود كه پيشرفت كنيم.
بخشي از فراهم كردن شرايط ساپورت مالي است. آيا پاداش خوبي بابت صعود به جام جهاني گرفتيد؟
موقعي كه جواز حضور در مسابقات جهاني را به دست آورديم آنطور كه يادم است خود فدراسيون يك مبلغي را به حساب شخصي بازيكنان واريز كرد.
حواله ماشين ندادند به شما؟
اگر به شما چيزي دادند به ما هم دادند (با خنده). اين چيزها براي فوتباليستهاست برادر. براي ما نيست. خود فدراسيون در حد بضاعتش موقعي كه رفتيم مسابقات جهاني يك رقمي داد.
وزارت ورزش پاداش نداد؟
من يادم نميآيد.
بعد از برد اول چي؟ پاداشي گرفتيد؟
يك مبلغي را خود فدراسيون قول داد كه آن هم قرار است واريز شود.
از مديريت آقاي پاكدل در فدراسيون بگو. به نظر موفقيتهاي خوبي در هندبال به دست آمده.
آقاي پاكدل يك مدير جوان و پيگير كار است. خيلي برايش مهم است كه چه اتفاقي دارد ميافتد يا چه كاري انجام ميشود. حواسشان به كار است. من نميتوانم حقيقتش زياد راجع به ايشان نظر بدهم. اگر بخواهم خلاصه و عاميانه به شما بگويم آدم پيگيري است. آدمي است كه بابت يك چيزي پيگيري درست انجام ميدهد و پشت گوش نمياندازد.
براي حضور در مسابقات امكانات كافي براي تيم فراهم شده بود؟
ببينيد اگر چيزي در فدراسيون بوده از قبيل امكانات و اين چيزها در حد بضاعتش بوده. اگر اسپانسر پولي داده يا امكاناتي فراهم شده فدراسيون توانش همينقدر بوده كه براي ما گذاشته. ما به يكسري چيزهاي ديگر نياز داريم. حمايت مالي از طرف وزارت ورزش نياز داريم. اگر قرار باشد هندبال ايران پيشرفت كند نياز به كمكهاي بيشتر است. فدراسيون تا جايي كه بتواند از اسپانسر يا جاي ديگر رقمي را تهيه ميكند ولي كمك بيشتري لازم است. تيمي كه به مسابقات جهاني رفت 8، 9 بازيكن جوان دارد از جمله خود من. ما حداقل 10، 12 سال ديگر ميتوانيم در تيم ملي بازي كنيم. نبايد دلمان را به اينكه به مسابقات جهاني رفتيم يا شيلي را برديم خوش كنيم. نبايد سطح توقعمان را بياوريم پايين. نبايد دلخوش به يك برد باشيم. اتفاقات بزرگتري جلوي راهمان هست و ميتوانيم موفقيتهاي ديگري را به دست آوريم. اينها تمامش نياز به پشتوانه و امكانات دارد.
سرمربي برميگردد همراه شما به ايران نيامد. ايشان برميگردد؟
نميدانم اطلاعي ندارم.
خداحافظي خاصي نكرد با شما؟
نه روز آخر همه را بغل كرد و گفت سفر خوبي داشته باشيد.
براي پيشواز مقامات به فرودگاه آمدند؟
من چون ويزايم از همه ديرتر آمده بود بليت برگشتم زودتر رزرو شد. براي همين تكي برگشتم.
چقد غريبانه!
اتفاقا وقتي برگشتم دو نفر از فدراسيون آمدند پيشوازم. غريبانه نبود. تنهايم نگذاشتند. گفتم كه آقاي پاكدل آدم پيگيري است و حواسش بود كه من تنها داشتم برميگشتم.
سایر اخبار این روزنامه
دیپلماسی زیر فشار رادیکالهای دو طرف
تثبيت قرائت رسمي
انفجار هولناك دو خانه بر اثر نشت گاز
بحران ارزي ايران نقطه پايان دارد؟
هجوم پول به بازارهاي موازي
سكوت مسوولان سردرگمي خانوادهها
پاداشهاي حسابي مال فوتباليستهاست
زيارتنامه، ابزارتربيتي امام هادي(ع)
بودجه 1402 ارتباطي با توسعه ندارد
دريغ بودجه از دردمندترينها!
چرا استقلال، چرا آزادي و چرا جمهوري اسلامي؟
تحليل كدام روزنامه به واقعيت نزديكتر است؟
حاتمبخشي براي هيچ