ابراز همدردی توی سرت بخورد آقای سفیر انگلیس!

سایمون شرکلیف، سفیر بریتانیا در تهران در توئیتی برای به‌اصطلاح ابراز همدردی با مردم زلزله‌زده شهر خوی نوشت: «با مردم شهرستان خوی در آذربایجان‌غربی که در این سرمای سخت زمستان دچار زلزله شده‌اند ابراز همدردی می‌کنم.»‌
به چند دلیل باید به سایمون گفت این مقدار فریب و تقلب مستتر در یک پیام همدردی فقط از سفیر یک دولت فریبکار متقلب برمی‌آید، این ابراز همدردی توی سرتان بخورد!
دلیل اول اینکه انگلیس در همراهی با تحریم‌هایی که میلیارد‌ها دلار از جیب ملت ایران خالی کرد و در تحریم دارو و غذا برای فشار بیشتر به مردم و ایجاد نارضایتی، شریک اصلی است و این ابراز همدردی، اشک تمساح است درست در هنگام بلعیدن و شکار! اگر اهل همدردی هستید، برای کودکان پروانه‌ای، ده‌ها هزار بیمار سرطانی و برای ملتی که حق خدادادی‌شان برای تجارت آزاد با جهان تحریم‌شده نیز یک پیام همدردی بنویسید!
دلیل دوم، استفاده از کلیدواژه «سرمای زمستان سخت» در توئیت سفیر است که نشان می‌دهد دنبال ابراز همدردی نیست و فقط می‌خواهد با زبان نیش‌آلود، نمکی روی زخم زلزله‌زدگان بپاشد. اروپا اگر در زمستان سرد است، تاوان زیاده‌خواهی امریکا و ناتو را پس می‌دهد. یک ایرانی هم اگر «زمستان سرد» را به رخ شما کشید، با هدف جلب نظر شما برای خرید گاز و نفت از ایران و رفع و دفع مشکل مردم‌تان بود وگرنه ملت ایران از زیان‌های انسانی و جمعی مردم یک کشور دیگر خوشحال نمی‌شود.


دلیل سوم اینکه همین امروز که شما با مردم ابراز همدردی کردید، دوستان‌تان در سیا و موساد جلسه مشترک داشتند و به یکی از تأسیسات نظامی ایران حمله‌ای-اگرچه ناموفق- کردند. شما چطور همدردی هستید که از جای دیگری خنجر می‌زنید؟! اگر شریک این حمله نیستید یا از آن خوشحال نشده‌اید، آن را در توئیتی محکوم کنید.
دلیل دیگر فعالیت دروغ‌محور شبکه‌های لندنی تجزیه‌طلب و برانداز مورد حمایت وزارت‌خارجه انگلیس است. شما برای مردم خوی ابراز همدردی می‌کنید، اما همزمان همان مردم ترک‌زبان را به تجزیه از ایران تشویق می‌کنید. این فریبکاری البته که مناسب روحیه و شخصیت و هویت شماست، اما دردی از مردم ما دوا نمی‌کند.
دلیل آخر-هرچند دلایل فراوان است- اینکه به‌نظر می‌رسد این توئیت کاملاً استفاده ابزاری از زلزله خوی برای یادآوری بازگشت خفت‌بارتان به ایران بود. تقریباً بی‌سر‌وصدا رفتید و می‌خواستید با اعلام حضور در ایران، رفت‌وبرگشت‌تان را «شتر دیدی، ندیدی» کنید. دولت شما یک اعتراض خالص انگلیسی داشت که «چرا ایران جاسوس ما را اعدام کرد و چرا اجازه نداد بیشتر جاسوسی کند و چرا مدتی بعد از بازداشت او، از طرفش پیام‌های جعلی برای انگلیس می‌فرستادید و موجب گمراهی و خسارت ما شدید» و در واکنش به همین اعتراض، ایران را ترک کردید. البته دیوار سفارت‌تان هم قشنگ نبود! یک هفته در انگلیس ماندید. شاید سری هم به خیابان اطراف سفارت ایران در لندن زده‌اید که قبل از شعارنویسی روی دیوار سفارت انگلیس در تهران، پر از شعار علیه ایران شد و این پرسش در ذهن‌تان آمد که به‌راستی چه کسی اول باید دیوار‌ها را پاک کند، انگلیس یا ایران؟! قبلاً هم گفته‌ایم که دیوارنویسی روی سفارت را تأیید نمی‌کنیم، اما در این یک هفته‌ای که در لندن بودید کاش مانند کاری که در تهران کردید، چند قوطی رنگ می‌خریدید و با کمک مردم لندن دیوار‌های منتهی به سفارت ایران را از شعار‌های ضدایرانی پاک می‌کردید.
مردم آذربایجان از قربانیان اصلی قحطی تحمیلی چرچیل به ایران در جنگ دوم و فتنه‌های انگلیسی دیگر در این خطه هستند. اینان که پیام همدردی برای‌شان فرستادید، نواده بازماندگان همان مصیبت‌ها هستند. چه‌بسا عمو‌ها و عموزادگان زیادی را در تحریم‌های قرن پیش از دست داده‌اند. حالا نیز گرفتاری اصلی‌شان تحریم‌های قرن جدید انگلیسی است. پیام همدردی شما از زقنبود تلخ‌تر است. از تمیزکاری دیوار سفارت که عاجز شدید، دست‌کم صفحه سیاه دیگری به تاریخ روابط اضافه نکنید که هرگز آن سیاهی‌ها پاک نخواهد شد.