روزنامه جوان
1401/11/11
تأثیر فربگی تورم بر نحیفی تعمق در نسل آینده!
ضعف نیروی انسانی چندوجهی و عمیق و با قابلیت درک و تحلیل مسائل مختلف، از قویترین ضعفهایی است که میتوان پیشبینی کرد در آینده یقه کشور را خواهد گرفت و این یعنی همه آسیبها از اقتصادی و اجتماعی تا سیاسی و امنیتی را باید انتظار بکشیم. درواقع چیزی که در غرب با «فوردیسم» آغاز شد و بعد با هشدار «انسانتکساحتی» هربرت مارکوزه توجه جهان را به خود معطوف کرد، بهشکلی خطرناکتر و متفاوتتر در نسل جوانی که در ایران در حال تحصیل و تربیت است، شکل خواهد گرفت: یک انسان بهشدت متخصص، اما سطحی، که در مقابل هر نسیمی متلاطم میشود و قدرت تبیین و تحلیل را از دست میدهد و، چون قادر به تفسیر جهان نیست، قادر به تغییر جهان هم نخواهد بود و بهکلی نیروی یک نظام جهانی خواهد شد که او را مانند یک ربات به هر سو میبرد، مانند برگ از شاخه جداشدهای که قدرتی برای تعیین سرنوشت خود ندارد. آنچه دیروز رهبر انقلاب درباره ضعف بهرهوری نیروی انسانی گفتند، چیزی غیر از این آینده خطرناک و توضیح زمان حاضر است و ریشه در رفتارهای گذشته ما دارد که اکنون مبتلا به آن شدهایم، اما «نیروی انسانی تحصیلکرده یکوجهی» بلای دیگر و شاید بزرگتری است که از افقهای آینده به ما چشم دوخته و انتظار ما را میکشد! پس اگر میخواهیم مانند زمان حال که گرفتار نیروی انسانی کمبهره شدهایم، گرفتار تحصیلکردههایکمعمق و یکوجهی هم نشویم، باید از همین حالا آن را چاره کنیم. دانشآموزان و دانشجویان ما اغلب در حوزههای تحصیلی و تخصصی خود بر مسیری که به «کارایی و توانایی بیشتر» بینجامد، با سرعت پیشمیروند و همین را نشانه درستبودن مسیر خود میدانند. معتقدند وقتی بهعنوان یک متخصص رایانه، شیمی، پزشکی یا الکترونیک از آخرین روندها و پیشرفتها باخبر میشوند و در حوزه تخصصی خود از کارایی و توانایی بالایی برخوردار هستند، این یعنی کمال! برخی نیز این تکبعدی و یکوجهیبودن را ضرورت و الزام علومنوین و تمدن جدید میدانند و همین را میستایند. شاید این انسان خطرناکترین انسانی باشد که تاریخ به خود خواهد دید. تبیین اینکه چرا به اینسو میرویم آسان نیست و احتمالاً هر تبیینی شامل همه علل نمیشود. اما توصیف آن سادهتر است. نسل جدید ما درکل بهشدت از خواندن نوشتههای سنگین گریزان است. این بلا هم در حوزه و هم در دانشگاه است. بسیاری از ایشان حتی دانشجویان علومانسانی، تأمل و تعمق در این علوم ندارند. از ادبیات دوری میکنند. کتاب میخرند، اما نمیخوانند. رواج خرافات و سطحیگویی و آسانگیری در دین یکی از نتایج این وضعیت است. اما مهمترینش که مورد نظر نگارنده است، دورشدن این نسل از فضای گفتوگوی علمی و استدلالآوری منطقی است، بهطوری که اغلب، پرشتاب، هیجانی، پرخاشگر، زودباور و زودگذرند! اگر به یکی از تبیینهای این وضعیت بتوان اشاره کرد، معتقدم تورم اقتصادی مستمر، موجب دوری نسل جدید از فضای آرامش روانی لازم برای تعمق و تدبر شده است. نسلی که سرعت رشد نرخ دلار و سکه را میبیند و درک میکند، نمیتواند در منظومه کاری و فکری خود، وقتی برای مطالعه و بحث و گفتگو باز کند. این نسل میخواهد از ریزش ارزش داراییاش عقب نماند، پس ارزش بزرگتری را از دست میدهد. اگر متخصصان پزشکی یکی از دلایل طوفان دیابت و بیماریهای داخلی و قلبی را «استرس» ناشی از وضعیت بیثبات اقتصادی میدانند، جداافتادن نسل آیندهساز از ساختن یک زندگی همراه با آرامش و فرصتهای فراوان مطالعه و تعمق نیز ریشه در همین وضعیت اقتصادی دارد. اگر میخواهیم نسل آینده از وزش بادهای خشک و سوزان مانند همین آشوب پاییزی در امان باشد- و این جز با نسلی که اهل تعمق و دوراندیشی باشد، ممکن نیست- از سرراستترین کارها ساماندادن به این اقتصاد متلاطم است.
سایر اخبار این روزنامه
رشد اقتصادی و ارزش ریال را چاره کنید
از انقلاب اسلامی تا این تحرک نمایشی
لطفاً در آموزش و پرورش سرمایهگذاری کنید
رقص «مون واک» امریکا در برجام
فیلم فجر با طعم فرهنگ ایرانی اسلامی
دروغهای فضای مجازی جرقه اغتشاشات بود
رویکرد بسیج، جهاد تبیین، جهاد خدمت و جهاد امیدآفرینی است
تکرر «واهمه فروپاشی» در رئیس رژیم صهیونیستی
تأثیر فربگی تورم بر نحیفی تعمق در نسل آینده!