تصمیم فروش اموال دولت دور زدن مجلس است

آرمان ملی- احسان انصاری: دو طرح مولدسازی اموال دولت که توسط سران قوا تصویب شده و طرح «مجازات اظهارنظر افراد مشهور پیش از مقامات رسمی» که هنوز تصویب نشده با واکنش‌هایی همراه شده است. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوع با دکتر حشمت ا... فلاحت پیشه، نماینده و رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت‌وگو کرده است. فلاحت‌پیشه معتقد است: «اگر رد افرادی که به دنبال اجرای این طرح هستند را دنبال کنیم متوجه می‌شویم رد این افراد به کسانی که معمولا در مقابل نظرات کارشناسی رویه تخریب را سرلوحه خود قرار داده بودند و به همین دلیل بسیاری از نخبگان کشور را به حاشیه راندند . گذر تاریخ به خوبی نشان داد که کسانی که دیدگاه دلسوزانه مطرح می‌کردند هیچ گاه به دنبال نان ونوایی نبودند این در حالی بود که هشدارهای آنها درست از آب در‌می‌آمد. اگر این طرح تصویب شود کسانی که بارها هشدار دادند نباید منافع ایران در جنگ اوکراین آسیب ببیند باید مجازات ‌شوند. این در حالی است که گذر زمان نشان داد که آنها بیش از هر چیزی به دنبال منافع ملی بودند و منافع ملی را به خوبی تشخیص داده‌اند.» در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید. مهم‌ترين اهداف و پيامدهاي طرح مولدسازي چيست؟ چرا دولت به فکر فروش اموال خود افتاده است؟
آن چيزي که دغدغه اصلي طرفداران دموکراسي و حضور هميشگي مردم در تصميم گيري‌هاست در مجلس شوراي اسلامي تجلي پيدا مي‌کند. در شرايط کنوني مشاهده مي‌کنيم که گاهي مجلس در عمل در حاشيه اتفاقاتي قرار دارد که در کشور رخ مي‌دهد. در سال برگزاري انتخابات برخي از نمايندگان مجلس نيز به اين نتيجه رسيده‌اند و به همين دليل نيز مواضع انتقادي مطرح مي‌کنند. آخرين اتفاقي که رخ داده و با انتقاداتي همراه بوده مولدسازي اموال دولت بوده که تصميم‌گيري آن توسط سران قوا صورت گرفته است. تصميمي که در گذشته يک بار و در موضوع افزايش قيمت بنزين پيامدهاي خود را در کشور نشان داده است. در شرايط کنوني سران قوا دور هم جمع شدند تصميم گرفتند 108 هزار ميليارد تومان از اموال دولت را به فروش برسانند. دليل اينکه اين اموال در گذشته به فروش نرسيد اين بود که مسئولان با مشکل پيگرد قضائي مواجه نشوند. از قيمت کارشناسي دولت که به نوعي اموال ملت است در شرايط تورمي کوتاه نمي‌آمدند و به همين دليل اين اموال به فروش نمي‌رفت و در نتيجه درآمدزايي دولت در اين زمينه هيچ گاه به نتيجه نمي‌رسيد.
چرا اين تصميم در شرايط کنوني گرفته شده است؟
تصميمي که در شرايط کنوني توسط سران قوا گرفته شده به نوعي مي‌توان عنوان کرد مجلس را دور زده است. فراتر از اين موضوع زماني مجلس در معرض يک کيش قرار گرفت که دولت بدون قانون برنامه، لايحه بودجه را به مجلس آورد. به عبارتي دولت متر و معياري براي ارزيابي بودجه سنواتي خود در اختيار مجلس قرار نداد. اين در حالي است که بخش مهمي از نظارت مجلس در قالب قانون برنامه شکل مي‌گيرد. برخي افراد در توجيه اين تصميم عنوان مي‌کنند به دليل اينکه حداکثر عملکرد برنامه‌ها در کشور به30 درصد رسيده نيازي به برنامه نيست. يکي از مسئولان دولت عنوان کرد رقم رشدي که دولت براي سال آينده متعهد شده4 درصد است. اين تخطئي از قانون برنامه و به ويژه از سند چشم انداز20 ساله است. اين موضوع به معناي عقب‌نشيني از سند چشم انداز 20 ساله است که براساس آن در سال1404 ايران بايد به قدرت اول منطقه تبديل شده باشد. اساس چشم انداز20ساله براساس رشد اقتصادي8 درصد بود. هرچند اين ميزان رشد اقتصادي در سال‌هاي گذشته هيچ گاه تحقق پيدا نکرد، اما هيچ گاه نيز دولت‌ها به صورت رسمي از اين سند چشم‌انداز عقب‌نشيني نکردند. اين عقب‌نشيني به معناي فراهم کردن شرايط براي رقباي منطقه‌اي ايران مانند عربستان، ترکيه، مصر و حتي پاکستان است. براساس بودجه سال آينده ميزان ماليات نيز به شکل محسوسي افزايش پيدا خواهد کرد. آيا دولت پيامدهاي اين موضوع را در نظر دارد چرا چنين سياست‌هايي در دستور کار دولت قرار گرفته است؟


در دو سال گذشته ميزان درآمدهاي مالياتي بيش از100 درصد افزايش پيدا کرده است که بيشتر آن از طبقه کارگر و کارمندان و توليدکنندگان بوده است اين در حالي است که برخي اذهان مي‌کنند فرار مالياتي‌هاي نيز صورت گرفته است. با اين وجود آثار منفي اين تصميم بر طبقه مولد جامعه مشخص است. برخلاف ادعاي برخي از دولتمردان در شرايط کنوني بيش از800هزار ميليارد تومان از درآمد ماليات است. اين در حالي است که در شرايط رکود گرفتن ماليات به معناي وارد کردن فشار مضاعف به زندگي مردم است. اگر در زمينه سياست خارجي فرصت احياي برجام که قرباني جنگ اوکراين شد از دست نمي‌رفت امروز ايران مي‌توانست به بيشترين ثروت تاريخ خود دست پيدا کند. در شرايط کنوني جهان با خلأ انرژي مواجه است و در چنين شرايطي ايران مي‌توانست بازارهاي انرژي جهان را قبضه کند. در شرايط کنوني مشاهده مي‌شود که برخي از نمايندگان مجلس که يد طولايي در مخالفت با برجام دارند از احياي برجام صحبت مي‌کنند. در سال منتهي به انتخابات مجلس در مناطق مختلف کشور به صورت سنتي رقابت‌هاي انتخاباتي آغاز شده است. در چنين شرايطي است که مردم کارنامه نمايندگان کنوني مجلس را مورد ارزيابي قرار خواهند داد. با اين وجود اتفاقي که در مجلس يازدهم رخ داد اين بود که نماينده دوران حضور در مجلس در صحنه شطرنج دولت ومجلس در معرض«کيش» دولت قرار داشتند. نکته جالب توجه اين است که برخي نمايندگان با تجربه مجلس نيز نقش سرباز را در اين صفحه شطرنج ايفا مي‌کردند.
اين گروه نمايندگـــان چه کساني بودند؟
اين وضعيت هم در زمينه سياست خارجي وجود داشت و هم در موضوع مولدسازي و فروش اموال دولت. امروز نمايندگان به اين نتيجه رسيده‌اند که برخي از مهره‌هاي آنها در زمين دولت بازي کرده‌اند. در سال منتهي به انتخابات مجلس نيز مشاهده مي‌کنيم حتي برخي مسئولان نيز بسياري از مشکلات و ناکارآمدي‌ها را به گردن نمايندگان خواهند انداخت. در چنين شرايطي مسئولان تلاش مي‌کنند خود را مسئول دستاوردها به مردم معرفي کنند. اين بخشي از تاريخ رابطه مجلس و دولت است. واقعيت اين است که من به عنوان کسي که سال‌ها در مجلس حضور داشته‌ام انتظاري از نمايندگان کم تجربه مجلس نداشته‌ام اما برخي از نمايندگان باتجربه مجلس بايد بيش از بقيه در اين زمينه پاسخگو باشند. نمايندگان در شطرنج بازي با دولت به جاي اينکه بازي خود را انجام بدهند در معرض کيش دولت قرار داشتند و بيشتر به سود دولت بازي مي‌کردند. در بازي شطرنج هنگامي که شاه بازي کيش مي‌شوند ساير بازيگران به جاي اينکه نقش فعالي داشته باشند مجبور مي‌شوند وضعيت انفعالي به خود بگيرند. اين وضعيت نيز داراي طيف‌هاي مختلفي بود. از توجيه اقدامات دولت تا انتقاداتي که نمايندگان انجام مي‌دادند و اثري نداشت.
طرح « مجازات اظهارنظر افراد مشهور پيش از مقامات رسمي» در دستور کار مجلس قرار گرفته که با سروصداي زيادي همراه بوده است. آيا اين طرح در مقابل آزادي بيان قرار نمي‌گيرد؟
واقعيت اين است که در سال‌هاي اخير برخي از صاحبان تريبون نقش مهمي در حاشيه نشيني نخبگان در کشور داشته‌اند. اگر يک تحقيق ميداني در اين زمينه صورت بگيرد در نهايت به اين نتيجه خواهد رسيد که بسياري از نخبگان به دليل عملکرد و رويکردي بوده که صاحبان تريبون و يا ستون نويس‌هاي مطبوعات در پيش گرفته‌اند به کناري رفته‌اند و برخي از نخبگان با تهمت و تخريب مواجه شده‌اند. اين در حالي است که اگر به ديدگاه‌هاي آنها در سال‌هاي اخير دقت کنيم متوجه مي‌شويم که ديدگاه‌هايي که مطرح کرده‌اند هشدارهاي دلسوزانه بوده که به دليل ضعف‌هاي مديريتي در کشور صورت گرفته است. در شرايط کنوني که اين طرح مطرح شده نيز اگر اين موضوع و افرادي که به دنبال اجراي اين طرح هستند را دنبال کنيم متوجه مي‌شويم رد اين افراد به کساني باز مي‌گردد که معمولا در مقابل نظرات کارشناسي تخريب را سرلوحه خود قرار داده بودند و به دليل همين رويکرد بسياري از نخبگان کشور را به حاشيه رانده‌اند. گذر تاريخ به خوبي نشان داد که کساني که ديدگاه دلسوزانه مطرح مي‌کردند هيچ گاه به دنبال نان و نوايي نبودند. اين در حالي بود که هشدارهاي آنها درست از آب در مي‌آمد. اگر اين طرح تصويب شود کساني که بارها هشدار دادند نبايد منافع ايران در جنگ اوکراين آسيب ببينند بايد مجازات شوند. اين در حالي است که گذر زمان نشان داد که آنها بيش از هر چيزي به دنبال منافع ملي بودند و منافع ملي را به خوبي تشخيص مي‌دادند. من معتقدم اين طرح خطرناک است و تلاش برخي براي محدود کردن نخبگان است.