روزنامه آرمان ملی
1401/11/13
حمله یکدست به منتقدان حاکمیت یکدست
آرمان ملي – مطهره شفيعي: اصولگرايان در انتخاباتهاي اخير ميدان را در اختيار داشتند و توانستند بر مجلس و رياستجمهوري دست پيدا کنند. شاد بودند که با ايجاد حاکميت يکدست ميتوانند چنان به اداره کشور بپردازند که مردم از اصلاحطلبان و اعتداليون رويگردان شوند اما نتيجه برخلاف اين تصور شد و حاميانشان هم ريزش پيدا کردند. طبيعي است که نگران کسب آراي مردم در انتخاباتهاي آتي باشند و در عين حال بهخوبي ميدانند براي اصلاح امور و رضايت مردم نياز به نقشآفريني عقلايي است که بهدليل اقدامات طيفها و افرادي در جريان اصولگرايي ترجيح دادهاند سکوت کنند. شناختهترين شخصيت که بارها از خود براي حفظ کشور و رضايت مردم گذشت، آيتا... هاشمي بود که رحلت کردند و پس از ايشان شخصيتهايي مانند حسن روحاني، علي لاريجاني، ناطق نوري و... هستند که بخشي از جامعه خواستار بازگشت آنانند؛ اما اصولگراياني که عمده آنها داراي تفکر جبهه پايداري هستند، با افزايش درخواستها براي حضور اين شخصيتها بارديگر بر طبل تخريب آنها ميکويند.سر رسانههاي دلواپس شلوغ است
اين واهمه از حضور اعتداليون در گزارشي که روزگذشته «جهاننيوز» منتشر کرد، عيان است. اين سايت با استناد به اظهارات محسن هاشمي مبني بر اينکه «اگرچه شايد هيچکس نتواند خلأ هاشمي را در ايستادن در ميانه نخبگان و حاکميت و ايجاد پلي ميان قدرت و انديشه پرکند، اما با شخصيتهايي که ميتوانستند در تعامل باهم چنين نقشي را ايفا کنند، چه کردهايم؟ بايد پرسيد آقايان خاتمي، ناطقنوري، روحاني، لاريجاني، جهانگيري و بسياري از شخصيتهاي معتدل و دلسوز نظام چرا به حاشيه رفتهاند و اگر اين افراد که به تعبير رهبر انقلاب نقش خواص را ايفا ميکنند، فضاي تأثيرگذاري و کنشگري را داشتند، آيا اينگونه جامعه از نخبگان عبور ميکرد؟» نوشت: «فارغ از تلاش قابل درک محسن هاشمي براي فراموشي نام پدر که همه شهرت او و خواهران و برادران بهدليل همين نسبت به پدر است؛ نامهايي که آقازاده آيتا... از آنها بهعنوان دلسوز ياد ميکند تا يک دو سال پيش در راس قدرت بودند و اتفاقا خود دليل بخش عمدهاي از عصبانيت و نارضايتي مردم هستند. چهرهاي مثل خاتمي هم جزو سران فتنه سال 88 است و هنوز از خيانتي که در حق ملت ايران کردند اظهار پشيماني نکردهاند؛ البته که ميزان اعتبار خاتمي بعد از امضاي ليست شوراي شهر تهران در انتخابات پيش مشخص شد. کاهش اعتبار خاتمي تا حدي است که چهرههاي شناخته شده اصلاحطلبان به او پيشنهاد بازنشستگي ميدهند. نمونه عقلانيت حضرات مذکور در فتنه 88 يا ديماه 98 بهخوبي ديده شد. در جريان اغتشاشات اخير هم افرادي از اين جماعت که وارد ماجرا شدند، بيشتر در جهت آتش بياري اقدام کردند.» يا مشرقنيوز با انتشار گزارشهايي نشان داد از نقشآفريني حسن روحاني واهمه دارد. بهعنوان نمونه نوشت: «معارضه حسن روحاني با ابعادي از گفتمان کلان نظام و حاکميت کشور؛ مسالهاي نيست که امروز بر کسي پوشيده باشد. همانطور که انطباق او با اصلاحطلبي و حرکتش بر مسير خواستههاي چپهاي ستادي هم ديگر امري مکتوم نيست. (البته ايکاش مردم با تحقيق و گوش سپردن به سخن خواص دلسوز و صاحب کارنامه؛ رأي خوب ميدادند و اجازه نميدانند چنين کسي بر کسوت رياستجمهوري تکيه بزند)» «کيهان» هم از همقطاران خودش عقب نماند و چنين به تخريب روحاني پرداخت: «روحاني متهم است و اتهاماتش واضح و براي اثبات اين اتهام، هزاران کلمه ميتوان نوشت. او زودتر از آنچه انتظار ميرفت وارد ميدان شده؛ آتش التهابات خياباني فروکش کرده و حالا براي نقشآفريني مجدد، ردا را پوشيده؛ آن هم با مصادره برخي مطالبات و دوگانهسازي و تاکيد غيرمستقيم بر خود و جريان نزديک به خود. خروجي اظهارات او يک جمله است؛ «اگر ما نباشيم بحران ايجاد ميشود!» نکته قابل تامل اينجاست که سايت «الف» نزديک به احمدتوکلي هم با تندروها هم مسير شده و نوشته است: «عملکرد حسن روحاني در جايگاه رياستجمهوري اظهرمنالشمس است و نياز چنداني به واکاوي ندارد؛ سقوطي تاريخي در همه ابعاد؛ به نحوي که تا سالها ايران بايد تاوان حضور او و دولتش را پس بدهد.» يا «صبح نو» که نوشته بود: «اين روزها خبر احتمال نامزدي حسن روحاني براي انتخابات مجلس دوازدهم در اسفندماه سال آينده، به گوش ميرسد. پس از تمديدنشدن عضويت در مجمع تشخيص مصلحت نظام و پس از آغاز ناآراميهاي پاييز، حسن روحاني برخلاف محمد خاتمي عمدتا ترجيح به سکوت داد و سعي کرد با انفعال، روزگار بگذراند. اين سکوت، در نوع خود معنادار بود و نشانهاي از برنامهريزي پنهان او و يارانش براي انتخاباتهاي پيشرو داشت.» سايت «فردا» هم عقب نماند و نوشت: «زمان خداحافظي حسن روحاني با جايگاه رياستجمهوري، از تلخترين وداعهاي يک رئيسجمهور محسوب ميشد. حسن روحاني زماني منطقه پاستور تهران را ترک کرد که ارزش پول ملي يک هفتم سال 92 بود، مديريت دولت در ايام کرونا به شدت مورد انتقاد بود، تورم بالاي 40 درصد بر اقتصاد حاکم بود، کسري بودجه همچنان گلوي اقتصاد ايران را ميفشرد و اصلاحطلبان کاملا از او جدا شدند و موقعيت او بهعنوان يک محافظهکار کلاسيک در جناح راست هم از بين رفته بود. حسن روحاني با کمترين حد از سرمايه اجتماعي يک رئيسجمهور، از پاستور رفت.»
در نهايت...
آنچه اصولگرايان دلواپس به آن توجه ندارند، اين است که عملکرد آنها در مجلس يا دولت در اذهان جامعه ثبت ميشود و امکان حذف آنها با تخريب شخصيتهاي مورد وثوق مردم وجود ندارد. اکنون بهترين کار دعوت از شخصيتهاي مورد اعتماد جامعه براي رفع مشکلات و کنارگذاشتن بازيهاي سياسي است.
سایر اخبار این روزنامه
آمار و ارقام اقتصای آقای رئیس جمهور
امضای طلایی ترامپ چه بود؟
فيلترينگ واتساپ و اينستاگرام ارتباطي به دولت ندارد
تصمیم فروش اموال دولت دور زدن مجلس است
حمله یکدست به منتقدان حاکمیت یکدست
ساز ناکوک افزایش نرخ سودبانکی با تورم
گوشت برای از ما بهتران
تناقض آماری
چرا مولد سازی؟
دنیای دانایی ملتها
اروپا خوش شانس بود
سیاست خوب اجرای بد
شفافیت بودجه حوزه اجتماعی