روزنامه اعتماد
1401/11/13
درباره مردي كه توانست قلب ايرانيان را تسخير كند
۱۲ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ پايان تحقير ملي ايرانيان با رهبري امام خمينياين روزها سخن گفتن از امام خميني دلي چون او آرام و قلبي چون او مطمئن ميطلبد، چراكه پس از ۴۴ سال از بازگشت معجزهگونه امام به وطن هم اوضاع دنيا دچار تغييرات جدي شده و هم در داخل كشور شاهد تحولاتي هستيم كه بازانديشي و بازشناسي انديشه امام خميني امري سهل و ممتنع به نظر ميرسد. بنده كه از دوران نوجواني با نام خميني آشنا شدم چنين ميانديشم كه براي بازشناسي راه امام خميني ابتدا بايد شرايط زمانه او را شناخت. زمانه خميني در عرصه بينالمللي دوره جولان دو ابرقدرت غرب و شرق بود. بلوك غرب به رهبري امريكا بر پايه سرمايهداري و اغلب روي دموكراسي دو يا چند حزبي و حاكميت مردم تاكيد داشتند و بلوك شرق به رهبري اتحاد جماهير شوروي روي مكتب سوسياليسم و نظام تك حزبي كه بر اصل برابري انسانها تاكيد داشت. رهبران اين دو بلوك در حقيقت دنيا را بين خود تقسيم كرده و در عين حاكميت جنگ سرد، سالي يك بار با هم ديدار ميكردند و اين ديدارها معروف بود به تفاهم بر سر منافع دو ابرقدرت و چاپيدن كشورهاي ضعيف. كشورهاي ديگر اما وابسته به يكي از اين دو بلوك تعريف ميشدند. البته جنبش غيرمتعهدها به عنوان غيرمتعهد نسبت به اين دو بلوك تشكيل شد اما قريب به اتفاق اعضاي اين جنبش نيز وابسته به يكي از دو بلوك بودند و چين هم به عنوان يك كشور بزرگ و پرجمعيت تز سه جهاني را به رهبري مائو دنبال ميكرد و نظام سوسياليستي مستقلي ايجاد كرده بود كه به طرفدارانش ميگفتند مائوئيست. براي درك ميزان زورگويي، جنگ، استثمار و بهرهكشي رهبران دو ابرقدرت نسبت به بقيه كشورها بايد كتاب خواند؛ نسل جوان ما كمتر كتاب ميخواند و به وبگردي اكتفا ميكند و اما ايران كه در تاريخ خود تمدن و فرهنگ چند هزار ساله دارد و با آميختن اين فرهنگ با فرهنگ اسلامي و خدمات متقابل بين اسلام و ايران، براي خود هويت ملي و ديني مستقلي قائل بود و با جنبش مشروطه در پي راه يافتن به دنياي مدرن بود تا چشم باز كرد خود را مستعمره انگلستان و سپس امريكا ديد. روسها هم چه در قالب حكومت منحط تزار و چه در نقش اتحاد جماهير شوروي سهم خود را از اين سفره بيصاحب ميخواستند و ميگرفتند. بعد از خاندان قاجار كه مايه ننگ تاريخ ايران بودند، خاندان پهلوي به تشخيص ابرقدرتها آمدند و اساس سلطنتشان بر وابستگي به بيگانگان بود. در شهريور 1320 سران روس، انگلستان و امريكا بدون هماهنگي آمدند تهران و در اقدامي مداخلهجويانه او را استعفا دادند! و محمدرضا را به سلطنت ايران منصوب فرمودند! ۱۲ سال بعد كه محمدرضا از قيام ملي مردم ايران به امريكا گريخت يكبار ديگر همانها با كودتا، شاه را برگرداندند. شاه كه خود را مديون دولتين امريكا و انگليس ميدانست و در داخل نيز عناصر خودفروختهاي را تاجبخش ميدانست، برنامههايش را در جهت تامين رضاي اربابان و تاجبخشان تنظيم كرد؛ وابستگي سياسي و اقتصادي به بيگانگان، اجراي دستورالعملهاي اربابان، فساد گسترده خاندان سلطنتي و ترويج فحشا در سطح جامعه، حبس و تبعيد منتقدين و تبعيد امام خميني به خارج از كشور، گوشهاي از كارنامه پهلوي دوم در اجراي دستورات اربابان خارجي است. اكثر مردم از فقر و تحقير ملي دچار نفرت عميق نسبت به خاندان پهلوي شدند. امريكاييها با تحميل كاپيتولاسيون به ايران و تجاوز و تحقير مردم ايران و دريافت حق توحش، خشم و نفرت گسترده و عميقي را در دل مردم نسبت به خود و نوكر ايرانيشان پديد آوردند. در اين ميان بودند جريانهايي كه براي نجات ايران مبارزه ميكردند. از چپهاي ماركسيست تا جبهه ملي و چريكهاي التقاطي، اما تلاش آنها حتي در حد برگزاري يك انتخابات نتيجه نداد و در تغيير رژيم كه هيچ حتي قادر به تغيير يك بخشدار هم نبودند. در چنين فضايي كه دلهاي مردم سرشار از نفرت نسبت به سلطنت و اربابان خارجياش بود و از تحقير ملي، نابرابري و تقابل شاه با مباني و مظاهر دين به تنگ آمده بودند، زمينه انفجار عمومي فراهم شد. در اين ميدان مردي كه توانست قلب ايرانيان را تسخير كند، و همه قشرها را روي مباني، اهداف و برنامههاي انقلاب اسلامي متحد و تحت رهبري واحد متمركز كند امام خميني بود. آن روزها اعلاميهها و شعارهاي ستاد رهبري امام، نسخههاي درمان درد مردم ايران بود كه هيچ كس در سر دادن شعار مرگ بر شاه و استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي كمترين ترديدي نداشت. امام خميني نظام سلطنتي را با همراهي مردم ريشهكن و جمهوري اسلامي را با رفراندوم برقرار كرد. اين درحالي بود كه نظام سلطه با رفتن شاه و جايگزيني نظام مستقل غيروابسته به شرق و غرب مخالف بود و چنين بود كه مردم ايران با رهبري امام خميني در روزهاي ۱۲ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به دوران تحقير ملي و سلطه بيگانه بر سرزمين ايران خاتمه دادند و آن روزها سر تا پا شوق و عزت و غرور بودند. و لو كره الكافرون.
سایر اخبار این روزنامه
عطش پايداري براي قانوني كردن فيلترينگ
ريشههاي شكلگيري انقلاب
وقتي حقيقت را در پنجههاي قانون پيدا نميكنيم
پشت پرده اتهام خيانت به كيروش از سوي كنعانيزادگان
زندگي با دستهاي خالي
سكانسهاي بيپايان زنكشي
كوادكوپتر، كوچك اما دردسرساز
قيمتهاي فرانجومي در بازار خودرو
ضرورت اعلام آمار و اطلاعات اعدام
درباره مردي كه توانست قلب ايرانيان را تسخير كند
كه در تابم از دست زهد ريايي
ماه رجب را دريابيم! (۲)
قوم موسي در شور انقلاب