مرگ تدریجی یک تالاب
لیلا مهداد_شهروندآنلاین؛ شبهجزیره میانکاله، شورهزاری پهناور و بیانتها. تالابی که تا همین یکسال پیش زیستگاه پرندگان مهاجر بود و امروز طعنه به نمکزار و بیابان میزند. مرگ «میانکاله» یعنی رسیدن گرما و نمکهای معلق به جنگلهای شمالی به واسطه بادهای ساحلی. پای نمکهای معلق به جنگلها که برسد درختان و جنگلهای میلیون ساله هیرکانی تن به خشکشدن خواهند داد. با مرگ تدریجی جنگلها و از بین رفتن رطوبت هوا، اکوسیستم منطقه تغییر میکند و شمال کشور مانند بسیاری از بخشهای کشور ایران با پدیده گردوغبار و آلودگی هوا مواجه خواهند شد.
مرگ «میانکاله» یعنی رسیدن گرما و نمکهای معلق به جنگلهای شمالی به واسطه بادهای ساحلی. پای نمکهای معلق به جنگلها که برسد درختان و جنگلهای میلیون ساله هیرکانی تن به خشکشدن خواهند داد. با مرگ تدریجی جنگلها و از بین رفتن رطوبت هوا، اکوسیستم منطقه تغییر میکند و شمال کشور مانند بسیاری از بخشهای کشور ایران با پدیده گردوغبار و آلودگی هوا مواجه خواهد شد.
وضعیت کنونی میانکاله غیرمنتظره نبود!خزر-دریا- تصمیم به عقبنشینی کرده. دریای خزر که عقب نشست، میانکاله از سر ناچاری تن به خشکی داد تا آخرین تصاویر از تالاب «میانکاله» به نمکزاری بیشتر شبیه باشد تا تالابی که هرساله میزبان پرندگان مهاجر بوده. به گفته یکی از فعالان محیطزیست منطقه تغییرات اقلیمی را نباید در مساله نمکزار شدن «میانکاله» نادیده گرفت. «مهلقا کاشفی» به «شهروند» از هشدارهایی میگوید که قبلترها از خشک شدن تالاب میانکاله خبر میدادند: «این شرایط خیلی هم غیرمنتظره نبود. قبل از این همه هشدارها در این زمینه داده شده بود.»
هشدارهایی که گوشزد میکردند «ایران» جزو کشورهایی است که به شدت از تغییرات اقلیمی آسیبپذیر است. به باور «کاشفی» رویههای نادرست مصرفی هم به این شرایط دامن زده است؛ افزایش مصرف آب: «روی اغلب رودخانههایی که به دریای خزر میریزند سد زده شده است و این یعنی ورود آب کمتری به دریای خزر. روسیه و سایر کشورهای همسایه با خزر هم رفتار مشابهی دارند. درواقع کشورهای مجاور، خزر را تحتفشار قرار دادهاند و این یک معنی بیشتر ندارد؛ خود دریای خزر به شدت آسیبپذیر شده است.»
«میانکاله» کانون جدید ریزگردها میشود؟قولوقرارها شاید هم وعدهها از انتقال آب دریای خزر به سمنان خبر میدهند. خبری که شاید حیات تالاب «میانکاله» را تحتتاثیر قرار دهد و بهتدریج آن را به کام مرگ بکشاند: «این امر را نمیتوان نادیده گرفت که انتقال آب به سمنان بیشک خشکشدن تالاب «میانکاله» را تشدید خواهد کرد و در ادامه هم اکوسیستم دریای خزر و اطراف آن را به مخاطره خواهد انداخت.»
تالاب «میانکاله» یکی از باارزشترین تالابهای کشور حال خوبی ندارد این روزها. این تالاب به مثابه همه تالابها تا به امروز نقش موثری در تغییرات اقلیمی و جذب کربن داشته. به گفته «کاشفی» تالابها در جذب کربن نقش پررنگتری از جنگلها دارند: «جامعه محلی بارها و بارها در مورد این شرایط هشدار داده بود. هشدارهایی که تاکید داشتند «میانکاله» در معرض خطر است و احتمال آن وجود دارد که این تالاب به کانون ریزگردها بدل شود. واقعیت تلخ این است که خشکشدن «میانکاله» مانند سایر تالابها یعنی ایجاد کانون جدید ریزگرد.»
تالاب «میانکاله» یکی از باارزشترین تالابهای کشور حال خوبی ندارد این روزها. این تالاب به مثابه همه تالابها تا به امروز نقش موثری در تغییرات اقلیمی و جذب کربن داشته تجدیدنظری در تغییر کاربریها داشته باشیمریزگردها مدتهای مدیدی است به یکی از دردسرهای محیطزیستی بدل شده و زیست شهروندان جنوب کشور را تحتتاثیر قرار دادهاند. هرچند چندصباحی است که این ریزگردها خودشان را به پایتخت رساندهاند: «خشکشدن «میانکاله» بیشک تهران را هم تحتتاثیر قرار میدهد و ریزگردها به این شهر هم خواهند رسید، اگرچه تهران در این میان خیلی اهمیت ندارد، چون مسأله اصلی زمینهای کشاورزی و رودخانههایی هستند که در این مسیر قرار دارند. بیشک گردوغبارهایی که کانونشان «میانکاله» خواهد بود، محصولات کشاورزی و آب آشامیدنی را تحتتاثیر قرار خواهند داد.»
«کاشفی» بر این باور است که بشر و نامهربانیاش با محیطزیست «میانکاله» را به این حالوروز انداخته است: «مشکلاتی که محیطزیست با آن دست به گریبان است زاییده رفتارهای بشر است، بنابراین راهکار را هم باید در رفتارهای بشر جستوجو کرد تا به نجات محیطزیست و اکوسیستم امیدوار بود.»
به اعتقاد این فعال محیطزیست، تجدیدنظر در تغییر کاربریها میتواند منجر به نجات این اکوسیستم شود: «چندی پیش قرار بر احداث پتروشیمی در همسایگی «میانکاله» بود که خوشبختانه تا امروز عملیاتی نشده. اما سوال اصلی این است که با وجود قوانینی مانند قانون مولدسازی چقدر میتوان به عملیاتینشدن تغییر کاربریها امید بست؟ اجراییشدن انتقال آب از دریای خزر به سمنان هم بیشک به مرگ «میانکاله» دامن خواهد زد.»
از سال گذشته 220 سانتیمتر سطح آب دریا پایین رفته استنوسانات سطح آب با آب دریای خزر تنظیم میشود، یعنی این نوسانات ارتباطی با ورودی آبها به دریای خزر ندارد. هر چند به باور یکی از اعضای هیأت علمی گروه محیطزیست دانشگاه تربیتمدرس، فعالیتهایی که در خلیج یا خشکی یعنی سواحل «بهشهر» تا «قلعه پایان» و قسمتهایی که مرز میان گلستان و استان مازندارن انجام میشوند، ارتباطی با نوسانات سطح آب دریای خزر ندارند. «سیدمحمود قاسمیپوری» معتقد است این پسروی که شروع شده، طبیعی است. 87درصد و حتی نزدیک به 90درصد آب دریای خزر از طریق رود «ولگا» و رودخانههای غیرایرانی تامین میشود، شاید بر همین اساس برخی بر این باورند که با افزایش کشت آبی در «روسیه» میزان ورودی آب به دریای خزر کاهش یافته است. اگرچه «قاسمیپوری» به «شهروند» میگوید خسارتی که کشورهای ضلع شمالی خزر از پسروی سطح آب میبینند به مراتب بیشتر از چیزی است که در «ایران» اتفاق میافتد: ««ایران» عمیقترین ساحل دریای خزر را دارد، بنابراین کاهش سطح آب نمیتواند امری عمدی باشد.» به باور این عضو هیأت علمی گروه محیطزیست دانشگاه تربیتمدرس طبق آمارهای سال گذشته 2/2دهم متر یعنی 220سانتیمتر سطح آب دریا پایین رفته است: «این میزان از پسروی سطح آب باعث شده قسمت قابل توجهی از تالاب «میانکاله» بیرون از آب بیفتد.»
انتقال آب از خزر به سمت سمنان چیزی از آب خزر کم نمیکند. آب دریا به دلایل مختلف در حال پایینرفتن است. انتقال آب باعث تخریب اکوسیستم در یکی از جنگلهای مطرح دنیا هیرکانی میشود که ثبت یونسکو هم هست.»
نوسانات سطح آب دریای خزر طی دو، سه سال اخیر شدت گرفتهدریای خزر پسروی را انتخاب کرده، اتفاقی که در سالهای بسیار دور هم تجربه کرده است، البته با یک تفاوت؛ مسأله اصلی این است که امروز پسروی دریای خزر در بازه زمانی کوتاهتر نسبت به گذشته با شدت بیشتری اتفاق افتاده است. به گفته «قاسمیپوری»، اغلب این تغییرات در این بازه زمانی به این شدت نبوده است: «نوسانات تراز آب دریای خزر در چند دهه گذشته به همین شکل تکرار شده، اما در شرایط فعلی تراز آب بهشدت پایین رفته است.» این عضو هیأت علمی گروه محیطزیست دانشگاه تربیت مدرس از اوایل دهه70 میگوید که سطح تراز آب دریای خزر به حد ماکسیمم رسیده بود: «بعد از این دوران دریای خزر شروع به عقبنشینی و در طول دو، سه سال اخیر خیلی شدت پیدا کرده است.»
تغییرات اقلیمی نقش مهمتری دارد تا پسروی آب دریا«بین سالهای 2050 تا 2080 میانکاله کاملا خشک میشود»؛ نتیجه تحقیقاتی که سال گذشته در مجلات معتبر چاپ شد و محققان خارجی از آن خبر دادند. به اعتقاد «قاسمیپوری»، سهم ایران در پر کردن دریای خزر بسیار کم است: «سهم ایران اصلا چیز قابل توجهی نیست.»
به گفته این عضو هیأت علمی گروه محیطزیست دانشگاه تربیت مدرس، با خشکشدن تالاب امکان بدلشدن آن به کانون گردوغبار وجود دارد.» تصاویر جدید از میانکاله، نمکزاری را به نمایش گذاشته که محل نگرانی است: «به مطالعاتی در این زمینه نیاز داریم تا مشخص شود آب به سطح زمین رسیده یا نه.»
به باور «قاسمیپوری»، حضور کرانه آبیای به نام تالاب «میانکاله» که از «بهشهر» شروع میشد و تا بندرترکمن ادامه پیدا میکرد و پهنه وسیعی را دربرمیگرفت، در تلطیف آبوهوای منطقه نقش مهمی داشت. به اعتقاد این عضو هیأت علمی گروه محیطزیست دانشگاه تربیت مدرس، وجود تالاب در تعادل سطح ایستابی بین آب شیرین که در خاک کشاورزی وجود داشته و سطح آبشخوری که مانند یک سد جلوی آن را گرفته بود: «حالا که تراز سطح آبی دریا پایین میرود احتمال دارد ایستابی آب شیرین هم پایینتر برود و از دسترس خارج شود. اما اینکه در بارندگی منطقه چقدر تاثیر خواهد داشت نیازمند مطالعات دقیق است. هرچند به اعتقاد من تغییرات اقلیمی نقش مهمتری دارد تا پسروی آب دریا.»
«قاسمیپوری» معتقد است انتقال آب از خزر به سمت سمنان از آب خزر کم نمیکند. آب دریا به دلایل مختلف در حال پایینرفتن است. انتقال آب باعث تخریب اکوسیستم در یکی از جنگلهای مطرح دنیا هیرکانی میشود که ثبت یونسکو هم هست.» به باور این عضو هیأت علمی گروه محیطزیست دانشگاه تربیتمدرس، انتقال آب با صرف انرژی و هزینه اگر به سرانجام هم برسد، آب لبشور با غلظت 14-15 گرم در لیتر عواقب بالایی خواهد داشت. باید دید این کار چقدر باعث جنگلتراشی و خسارت محیطزیستی میشود: «خشکشدن میانکاله باعث پایینرفتن سطح آب شیرین خواهد شد و طبعا لطمه کشاورزی را در پهنه قابل توجهی در پی خواهد داشت.»
«بین سالهای 2050 تا 2080 میانکاله کاملا خشک میشود»؛ نتیجه تحقیقاتی که سال گذشته در مجلات معتبر چاپ شد و محققان خارجی از آن خبر دادند سیل 98 باعث از بین رفتن حدود 300 تا 400هزار پرنده شدتالاب «میانکاله» شیب بسیار کمی به خود میبیند و این یعنی خشکشدن تالاب با کاهش تراز آب دریای خزر. به گفته دیدهبان میانکاله به «شهروند»، کاهش تراز دریای خزر، میانکاله را تحتتاثیر قرار میدهد. به اعتقاد «حُر منصوری»، مسأله فرسایش خاک در بالادست اهمیت بالایی در وضعیت کنونی تالاب دارد. به اعتقاد بنیانگذار کمیته مشورتی میانکاله، پوشش گیاهی کوهستان در گذشته از فرسایش خاک جلوگیری میکرد، در حالی که ویلاسازیها، قاچاق چوب، تغییر کاربریها و گسترش اراضی کشاورزی، پوشش گیاهی مناطق کوهستانی را از بین برده است: «از بین رفتن پوشش گیاهی و جنگلها باعث شده سیلابها رسوباتی را به میانکاله برسانند و کف تالاب به مرور زمان بالا بیاید.»
به گفته «منصوری»، بالا آمدن کف تالاب باعث میشود ظرفیت آبگیری تالاب تحتتاثیر قرار بگیرد و روند کاهشی به خود ببیند تا به مرور زمان خشکسالی محقق شود: «سیل 98؛ سیل گلستان از بالادست روانه پاییندست که تالاب باشد، شد و حجم بالایی از گلولای وارد تالاب شد. بعد از این اتفاق در قسمتهایی از تالاب شاهد بودیم که 50سانتیمتر کف تالاب پایین آمده بود، یعنی 50سانتیمتر حجم آبگیری تالاب کاهش یافته بود. از عواقب این اتفاق شوم از دست دادن حدود 300 تا 400هزار پرنده بود.
طی سالهای 68 تا 72 بالاترین تراز آبی را در دریای خزر شاهد بودیم: «دریای خزر در این بازه زمانی بالاترین ترازش را طی 50سال گذشته تجربه کرد. در همان برهه جزیره آشوراده غیرقابل سکونت شد و بعد از آن آرامآرام کاهش تراز را تجربه کردیم، البته هر سال سرعت این کاهش تراز بیشتر میشود.»
قسمتهای غربی میانکاله و جنوبغربی و شرقی این تالاب خشک شدهکاهش ورودی رودخانه ولگا با دریای خزر پایین آمدن تراز آبی را برای خزر رقم زد. به گفته «منصوری»، از چندین سال قبل، شاهد پایینآمدن سطح تراز دریای خزر بودیم: «توسعه کشاورزی در بالادست ولگا تاثیر بالایی داشته. تالاب میانکاله و انزلی به دریا وصل هستند، با این وجود اگر تراز آب دریای خزر تغییر کند، تالاب را تحتتاثیر قرار میدهد.»
طی سالهای 68 تا 72 بالاترین تراز آبی را در دریای خزر شاهد بودیم: «دریای خزر در این بازه زمانی بالاترین ترازش را طی 50سال گذشته تجربه کرد. در همان برهه جزیره آشوراده غیرقابل سکونت شد و بعد از آن آرامآرام کاهش تراز را تجربه کردیم، البته هر سال سرعت این کاهش تراز بیشتر میشود.»
امروز قسمتهای غربی میانکاله و جنوبغربی و شرقی این تالاب خشک شده و به معنای واقعی حجم وسیعی از تالاب را از دست دادهایم. به گفته دیدهبان میانکاله که سالها فعالیت زیستمحیطی در این منطقه داشته، از 10سال پیش هشدارهایی درخصوص وضعیت فعلی تالاب داده شده بود: «در همان برهه فشارهای رسانهها باعث شد مجموعهای از فعالیتهای غیرعلمی ستاد نجاتبخشی تالاب میانکاله را شاهد باشیم. این ستاد بیش از 100کیلومتر از انهار و رودخانههای منتهی به تالاب را لایروبی کردند، آن هم طی یک سال بدون بررسیهای علمی.»
تحقیقات در همان برهه نشان میداد که در سال 98 به اندازه 50سال رسوب وارد تالاب شد و به همان اندازه کف تالاب بالا آمد لایروبی رودخانهها اشتباه بودانهار و رودخانهها، نیزار و انواع گیاهان را به خود میبینند و باعث میشوند سرعت ورود سیلاب به تالاب را بگیرند. همین پوشش گیاهی در مسیر رودخانهها باعث فرونشست رسوبات در مسیر میشدند. به گفته «منصوری»، ظرفیت گیاهان داخل رودخانه سرعت آب را کم و به سمت زمینهای کشاورزی راهی میکردند که در این مسیر رسوباتشان را از دست میدادند و به مرور زمان وارد تالاب میشدند: «زمانی که آب به تالاب میرسید کاملا صاف بود.» به گفته دیدهبان میانکاله، رسوبات باعث رونق کشاورزی بود: «با لایروبی رودخانهها در سیل 98 همه رسوبات وارد میانکاله شدند و تصاویر ماهوارهای این مسأله را تایید میکنند. تحقیقات در همان برهه نشان میداد که در سال 98 به اندازه 50سال رسوب وارد تالاب شد و به همان اندازه کف تالاب بالا آمد.»