کمپین بانکول را نجات دهیم

آرمان ملي: رحمت ا... صادقي، نويسنده، پژوهشگر و روزنامه‌نگار اهل ايلام است. همچنين مدير دپارتمان بين‌المللي ويراستاري ايران، او اين روزها در کنار همه دغدغه‌هاي معطوف به حرفه خود که همواره تحت تاثير شرايط اجتماعي جامعه دستخوش تحولات است، بسيار نگران جنگل‌هاي بلوط زاگرس است؛ جنگل‌هاي کوهستان «بانکول» ايلام که صدها و هزاران اصله درخت بلوطش را که غالبا عمري بيش از هزار ساله داشته از ريشه بر کنده‌اند.
پيش‌تر، فعالان محيط زيست با اظهار تاسف از بي‌تفاوتي مسئولان منابع طبيعي در خصوص قطع درختان بانکول، گفته بودند که «شرکت گاز ايلام، جنگل‌هاي منطقه کوهستان بانکول از طرف شهرستان «چرداول» به طرف «ايوان» را قلع و قمع و براي ساخت کارگاه جنگل را صاف کرده و صدها درخت بلوط را قرباني کرده است.» آقاي صادقي روند نابودي جنگل‌هاي بلوط ايلام را «ژينوسايد جنگل‌هاي بلوط ايلام» مي‌داند؛ ژينوسايد يعني نسل‌کشي. او در متني که در اختيار «آرمان‌ملي»، ‌قرار داده اينطور گفته:
«ما مردم ايران و به صورت اخص ما مردم ايلام، براي اعاده و اخذ حقوق مشروع و بديهي خود، با مشکلات عديده‌اي مواجهيم.تا جايي که زماني به خود مي‌آييم و مي‌بينيم که گاهي دفاع از حقوق و اعتراض به مطالبات، غير مقدور شده است و از آن جايي که انسان‌ها اغلب از ماهيتي آزادي‌خواه و مطالبه‌گر برخوردارند و حواس تعاون و همياري و به ميزان زيست خصوصي نياز به زيست عمومي و سرنوشت اجتماعي دارند لاجرم در جست‌وجوي مفري براي اين همه انرژي نهفته نوعدوستي‌اند در نهايت، راهي جز صيانت از طبيعت و حامي‌گري از حيوانات برايشان ممکن نيست که متأسفانه در اين مورد هم برخي مسئولين تحمل اين صيانت از طبيعت و حامي‌گري از حيوانات نداشته و آن را برنمي‌تابند.»
مدير دپارتمان بين‌المللي ويراستاري ايران، ادامه داده: «نمي‌توان به اين نکته اشاره نکرد که به درستي کساني که به صيانت از طبيعت روي آورده‌اند سرشار از حواس دموکراتيک و سرشار از حواس مطالبه‌گري و منبع و سرچشمه آزادي خواهي‌اند. از جهتي، ما بايد بدانيم که صيانت از طبيعت و حيوان، نوعي قهرماني و پهلواني و سرشار از تمام عطوفت‌هاي انساني و سرشار از دانستگي و اراده و آزادي‌خواهي است.»


صادقي به سال‌هاي اخير اشاره مي‌کند و اينکه «گروه‌هاي خودجوش مردمي استان با محوريت مردم کارزان 5 بار به صورت گروهي و عملي براي نجات درختان بانکول از بيماري لورانتوس اقدام کرده‌اند اما جالب اينکه پاداش ما اکنون به بهانه ايجاد پالايشگاه نفت به تخريب و ويراني غيرقابل تحمل در ژينوسايد طبيعت پرداخته‌اند و بلدوزر يا ماشين کشتار، صدها و هزاران اصله درخت بلوط را که غالبا عمري بيش از هزار ساله داشته از ريشه بر کنده است و موجب غافلگيري گروه‌هاي طبيعت‌گرا شده است که کمپين نجات درختان بانکول با ابتکار مردم و با همياري بزرگاني مثل کليه بزرگان و آزادگان استان تلاش مي‌کند که جلوي اين تراژدي را بگيرند و ما نيز به سهم خود در تلاش براي نجات بانکول لحظه‌اي درنگ نمي‌کنيم.»
 
از رخداد يک تراژدي جلوگيري کنيد
امين محمدي، روزنامه‌نگار در يادداشتي که در آن به «نابودي شاخسار بلوط در بانکول»، اشاره کرده، اينطور نوشته است: روزي روزگاري عروس زاگرس نام داشت، غني‌ترين و‌ بکرترين جنگل‌هاي بلوط کشور در پهنه جغرافيايي استان ايلام بود و اصالت مردمان اين ديار را با بلوط شناخته و ‌اين درختان هويت مردم ايلام بودند... همه چيز با فاصله گرفتن بشر از رفتارهاي منطقي و انساني و البته استاندارد تغيير کرد.
فرهنگ غني ما درباره حفظ و نگه‌داشت جنگل‌ها روز به روز ضعيف‌تر شده و مشکلات رفاهي و اقتصادي جامعه همه را از اولويت پاسداشت جنگل‌ها دور نگه داشته است، تغييرات اقليمي و بارندگي‌هاي ضعيف زادآوري بلوط را متوقف کرده و همه اين مسائل و امثالهم خبر از مرگ تدريجي جنگل‌هاي زاگرس مي‌دهد... اما آفت اصلي که مرگ جنگل‌هاي بانکول را تراژيک کرده و جلو انداخته است تخريب جنگل و درختان هزارساله بلوط براي برخي ساخت و سازها و ايجاد سايت استخراج گاز از منطقه است...
مخالف توسعه و برداشت نفت و گاز از استان نيستيم، هرچند مردم ايلام از اين ثروت بي‌بهره بوده و به هر حال قدرت متوقف کردن اين برداشت‌ها را نداريم، اما آن مسئولي که مي‌تواند از تخريب جنگل جلوگيري کرده و براي اينکه وزارت نفت و شرکت‌هاي نورچشمي که پيمان گرفته‌اند کمتر هزينه کنند بيش‌ترين تخريب را تحميل مي‌کند...
علم پيشرفت کرده و در مستندهاي علمي مشاهده مي‌کنيم که وقتي قرار است يک پروژه تحت هر عنواني در دل جنگل اجرا شود چه تمهيداتي انديشيده مي‌شود که جنگل و طبيعت خسارت نبيند، فرق بين مسئولين آنها که اولويتشان حفظ جنگل‌هاست و مسئولين ما چيست؟
حال بانکول و درختان کهنسال ‌اين منطقه و محيط زيست جانوري آنجا به هيچ وجه مناسب نبوده و اگر فرد دلسوزي به موقع ورود نکند بايد فاتحه جاهاي بانکول را براي هميشه تلاوت کرد، امام جمعه ايلام در اين سال‌ها نشان داده دلسوز‌تر از ديگران هواي جنگل را دارد بايد به اين مهم ورود کرده و اجازه تخريب بيش از پيش بانکول را ندهد...
وقتي سکوت پله ترقي مي‌شود
محمدي، از زاويه ديگري به نابودي بانکول و انفعال منابع طبيعي استان، نگاه کرده و نوشتار خود را اينگونه ادامه داده است: بانکول جزو بکرترين مناطق جنگلي استان ايلام بوده و درختان بلوط اين قطعه از بهشت زاگرس بيش از 500 سال سن دارند، يعني مادر طبيعت چند صد سال زحمت کشيده و يک جنگل را پرورش داده تا يک شبه و در سايه سکوت متوليان امر براي کشيدن شيره زمين و تبديل آن به پول نابود گردد... کسي مخالف بهره‌برداري از سفره‌هاي زيرزميني نفت و گاز نبوده و اگر‌ هم مخالف باشيم کاري از دستمان بر نمي‌آمد، اما نيک مي‌دانيم که در چنين مواقعي براي اينکه جنگل و محيط زيست کمترين آسيب را ببيند راهکارهايي وجود دارد که با استفاده از آنها مي‌توان هم استخراج را انجام داد و هم از نابودي طبيعت جلوگيري کرد...
اما اين راهکارها و پياده کردن آنها مستلزم چند عنصر اصلي است، ابتدا بايد متوليان امر و تصميم‌گيران منطقي تصميم گيري کرده و حفظ پهنه‌هاي طبيعي و محيط زيست را در اولويت قرار دهند، اختصاص اعتبار لازم جهت عملي کردن راهکار جلوگيري از آسيب بيشتر هم فاکتور ديگري است که بايد لحاظ شده و مد نظر کساني که قرار است ثروت زيرزميني نفت و گاز را استخراج کنند قرار گيرد، بدون شک اگر عزم جدي پشت کار باشد و خطرات تخريب محيط زيست جدي گرفته شود مي‌توان از نابودي بيشتر طبيعت بانکول جلوگيري کرد ...
ولي در کمال تاسف کسي توجهي به حفظ محيط زيست و عرصه‌هاي جنگلي نمي‌کند، مديرکل منابع طبيعي استان که وظيفه اصلي وي حراست از جنگل‌هاست در جريان تخريب بلوط‌هاي بانکول انفعال نشان داده و حتي حاضر نشده با فعالان محيط زيست ديدار کرده و دغدغه‌هاي آنها را انتقال دهد...
رياست سازمان محيط زيست کشور روز گذشته عنوان داشت که وضعيت محيط زيست در ايران از هشدار و بحران عبور کرده و وارد فاز نابودي مطلق شده است، ولي با اين وجود آنها که در مکيدن ثروت‌هاي زيرزميني حرص دارند اصلا متوجه نيستند که وقتي محيط زيستي براي زندگي وجود نداشته باشد اصولا پول و ثروت هيچ ارزشي ندارد... مجددا عنوان مي‌کنيم که مي‌شود هم پروسه استخراج نفت و گاز از سفره‌هاي زيرزميني را ادامه داد و هم از تخريب جنگل‌ها و طبيعت با وضع موجود جلوگيري کرد، اگر از تجربيات و دانش اهل فن استفاده شود و آنها را پاي کار آورد مي‌شود درصد تخريب جنگل را تا حد زيادي کاهش داد... متأسفانه هيچ کدام از پروژه‌هاي صنعتي اجرا شده در استان پيوست زيست محيطي استاندارد ندارند، تصميم گيران در طول چند دهه اخير هيچگاه بيشتر از دو تا سه سال را پيش بيني نکرده و آينده صنعت و حيات انسان در مناطق مختلفي از استان را در تضاد با يکديگر قرار داده‌اند... فعالان محيط زيست در استان و حتي کشور تمام قد پاي کار آمده و در تلاش هستند از تخريب بيشتر طبيعت بانکول و ديگر عرصه‌هاي طبيعي استان جلوگيري نمايند، در اين راستا کارزاري را جهت جمع‌آوري امضا در حمايت از پروسه نجات بانکول با آدرس (https: //www. karzar. net/65949) تشکيل داده‌اند که از دلسوزان جنگل و طبيعت تقاضا داريم از اين کارزار حمايت نمايند...
 
‍ مرثيه‌اي براي بانکول
مهدي نورمحمدي، مستند ساز و فعال زيست محيطي هم مرثيه‌اي براي بانکول، سروده با اين مضمون: نمي‌دانم بانکول چندمين کوهي است که در ايران قرباني توسعه شتاب زده مي‌شود توسعه‌اي که تا کنون سود آن به جيب مردمان اين ديار نرفته است!
مدتي است که طرح‌هاي شتاب زده نفت و گاز اکوسيستم استان ايلام را نشانه گرفته است!
استاني که مساحت آن به اندازه کشور کويت است و منابع گاز آن بيشتر از کويت!
استان ايلام با يازده درصد از منابع گاز کشور بعد از عسلويه دومين منابع گاز ايران را دارد و ايران نيز دومين منابع گاز جهان را در اختيار دارد!
ايلام با وجود پالايشگاه، پتروشيمي، خطوط انتقال و منابع عظيم نفت و گاز از جمله استان‌هاي کمتر توسعه يافته ايران است!
بيشتر افراد، ايلام را با طبيعت بکر و زيبايش مي‌شناسند همان طبيعتي که امروز قرباني منابع نفت و گاز شده است!
جنگل‌‌هاي بکر بانکول نيز مدتي است ماواي بولدوزرهاي اين شرکت‌هاست!
در سال‌هاي قبل چندين جاده مختلف در کوه بانکول و مانشت براي خطوط انتقال گاز احداث شد و حالا هم در حال احداث جاده‌هايي با عرض بيش از 14 متر در ميان جنگل‌هاي بلوط هستند. جاده‌هايي که تاکنون براي احداث آنها صدها درخت کهنسال بلوط و بنه و گونه‌هاي همراه قطع شده است!
عرض بسيار زياد جاده‌هاي احداث شده در کوه بانکول اين مطلب را به ما يادآوري مي‌کند که قرار است فعاليت‌هاي زيادي در اين کوه انجام شود!
با ديدن تجهيزات موجود در کوه بانکول حس نااميدي عجيبي در وجود هر دوستدار طبيعتي شکل مي‌گيرد!
نااميدي براي تلاش و حفظ طبيعت!
نااميدي براي از بين رفتن جنگل‌هاي بلوط و صدها گونه گياهي و جانوري آن!
نااميدي براي از بين رفتن منابع آب شهرستان‌هاي ايوان، سيروان و چرداول!
و نااميدي براي از دست دادن همه زيبايي‌هاي اين سرزمين!