پس زدن استبداد بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی است
[ محمد علوی ] 44 سال از عمر انقلاب اسلامی گذشت؛ انقلابی که با سکانداری امام خمینی(ره) و با شعار مردمی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، 22بهمنماه 1357روی کار آمد. اگرچه انقلاب اسلامی با چالشهای امنیتی و در ادامه هشت سال جنگ تحمیلی همراه بود، اما اندیشیدن تمهیدات متناسب با چالشهای پیش آمده از سوی مدیریت کلان کشور از همان روز نخست آغاز شد. اکنون که 44سال از آن رویداد گذشته است، ضرورت دارد به ارزیابی میزان تحقق این آرمانها و شعارها در ابعاد مختلف پرداخته شود. با مرور شعارهای آن دوران این درک حاصل خواهد شد که مردم به پشتوانه همان آرمانها و شعارهای مطرحشده در آن عصر به خیزش برخاستهاند و با آن اراده شکلگرفته، دگرگونی در عرصه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی رقم زده شد. «شهروند» به همین منظور در گفتوگو با «عباس سلیمینمین»، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، به بررسی عملکرد جمهوری اسلامی در حوزههای متعدد پرداخته است. این تحلیلگر مسائل سیاسی که بر پژوهش در مورد تاریخ انقلاب اسلامی تمرکز ویژه دارد، از بزرگترین دستاوردهای انقلاب اسلامی در چهار دهه گذشته میگوید.
مهمترین دستاورد انقلاب در چهار دهه گذشته چیست؟
انقلاب اسلامی در چهار دهه گذشته توفیقات چشمگیر بسیاری در عرصههای متعدد داشته است که باید هر کدام را در چارچوب خود بررسی و واکاوی کرد. اما در نگاه من نفی سلطه بیگانه و پسزدن استبداد مهمترین دستاورد این انقلاب است.
ارزیابی شما از عملکرد چهار دهه گذشته مثبت است؟
بله. با تمام مانعتراشیهای جدی دشمنان در طول این سالها، جمهوری اسلامی کارنامه خوبی در اداره جامعه داشته و به سلطه بیگانگان پایان داده است. یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی، تغییر جایگاه مردم در معادلات سیاسی کشور است. تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مردم هیچ نقشی در سیاست کشور نداشتند و استبداد محض بر آنها حاکم بود، اما پس از انقلاب این جایگاه تغییر کرد و ما چرخش قدرت را براساس قانون پیش بردیم.
در عرصه توسعه اقتصادی، عمرانی و صنعتی به چه دستاوردهایی دست یافتهایم؟
قطعا شرایط میتوانست بهتر شود؛ خیلیها پیشبینیشان این بود که ما در این عرصه زمینگیر خواهیم شد، اما در مسیر توسعه قرار گرفتیم. کشوری که فاقد زیرساخت در زمینههای متعدد بود، با وجود جنگ، ترور و دشمنیهای متعدد، با تکیه بر ظرفیتهای داخلی توانست زیرساختهای لازم را در جهت توسعه ایجاد کند.
چه زیرساختهایی؟
بهطور مثال ما در کشور زیرساخت کاملی در حوزه انرژی نداشتیم، چه شبکه گاز، چه شبکه برق، اما امروز در دورترین روستاها این شبکهها ایجاد شده و میتوانیم در هر نقطه شهری و روستایی کارخانهای ایجاد کنیم، زیرا زیرساخت بخش انرژی آن فراهم است. در زمینههای دیگر هم زیرساخت ایجاد شده است، مثلا در آموزش ما توانستیم گامهای بلندی برداریم.
چه گامهایی برداشته شده است؟
ما در زمینه آموزش به تعداد انگشتان دست هم دانشگاه در سراسر کشور نداشتیم. وضعیت آموزشوپرورش فاجعه بود. در خاطرات علم آمده مدارس تهران بهصورت چهار شیفت اداره میشد، در روستاها وضعیت وخیمتر بود. اما امروز شرایط متفاوت شده، در سراسر کشور برای تمام افراد امکان تحصیل حتی تحصیلات دانشگاهی فراهم شده است. در آن دوران معمولا تنها اقشار مرفه به تحصیلات عالی میپرداختند، اما امروز هر استعدادی در هر نقطهای از کشور به نظام آموزش عالی دسترسی دارد.
شما معتقدید با توجه به زیرساختهای شکلگرفته، شرایط برای توسعه اقتصادی فراهم شده است؟
بله، امروز شرایط برای توسعه اقتصادی فراهم شده است. براساس منابع نوشتهشده در دوران پهلوی درصد بسیاری از جامعه ما از امکانات مادی برخوردار نبودند، یعنی نه حمام، لولهکشی آب و جاده مناسبی داشتند و نه بهداشت، برق و خطوط ارتباطی درستی برقرار بود، اما امروز شرایط تغییر کرده است. بهطور مثال در حوزه حملونقل جادهای، در کشور اتوبانهای مختلفی ساخته شده است و تولیدکنندگان بهسادگی میتوانند محصولات خود را به سراسر کشور منتقل کنند.پیش از انقلاب از لحاظ امکانات بسیار ضعیف بودیم. بسیاری از بزرگراهها بعد از انقلاب ساخته شده است.
این زیرساختها امکان فعالسازی بخش خصوصی را فراهم کرده است. همچنین امروز شاهد تولید در بخش روستایی هستیم و در روستاها تولیداتی همچون زیورآلاتسازی شکل گرفته است.
چرا در برخی از عرصهها انقلاب اسلامی نتوانست به میزان ظرفیتها، آرمانها و شعارهای خود به موفقیت دست یابد؟
بله، ما در برخی از زمینهها نتوانسیم مطابق با شعار و آرمانهای غنی خود رشد کنیم. این عدمرشد دلایل متعددی دارد که یکی از آنان مسأله چرخش قدرت است. متاسفانه در کشور ما با تغییر دولت، بدنه کارشناسی نیز در برخی از عرصهها تغییر میکند. این موضوع خلاف مصالح ملی است و در عرصه توسعه و رشد تولید نیز تاثیرگذار است.
چگونه باید از چالشها عبور کرد؟
باید نگاه احزاب به قدرت تغییر کند. احزاب در این عرصه باید رشد کنند. تغییر قدرت از طریق صندوق رأی نباید در نظام اداری کشور خللی ایجاد کند. علاوه بر این رشد باید دست بخش ثابت قدرت بیشتر باز شود. در هیچ کجای دنیا بخش تغییر قدرت به این میزان دستش باز نیست. منظور از بخش متغیر قدرت، آن بخش از نظام است که با رأی مردم تغییر میکند. این موضوع به منافع ملی کشور ضربه میزند، اینکه رئیسجمهوری میآید، روسای تمام ادارات و بدنه کارشناسی را تغییر میدهد، کشور را با مشکلات جدی روبهرو میکند.
در پایان اگر نکتهای باقی مانده است، بفرمایید.
غرب تلاش میکند جامعه ما را نسبت به دوران سلطه، خوشبین کند. آنان خواهان تسلط دوباره بر ایران هستند و تنها راهی که میتواند مقاومت ملت ایران را مقابل زیادهخواهیهای آنها بشکند این است که ذهنیت مردم نسبت به آنها مثبت شود و امروز تلاش گستردهای در این زمینه صورت میگیرد.
به همین دلیل باید در عصر کنونی خود را به دلایل محکم برای دفاع از فکر، اندیشه و دستاوردهای انقلاب اسلامی در برابر گرایشهای مختلف مجهز کنیم و از نیروهای مولد فکر حمایت شود تا یأس و ناامیدی بر آنها غالب نشود.