روزنامه جوان
1401/11/19
بازار داغ توجیه در بالا بردن فی تعرفههای درمان
در روزهای پایانی سال از مصاحبهها و اظهارنظرهای مسئولان حوزه سلامت به خصوص سازمان نظام پزشکی به خوبی میتوان متوجه شد فصل تعیین تعرفهها و مزد درمان سال بعد رسیده و سردمداران صنف پزشکان در نظام پزشکی که باید هم مدافع حقوق بیمار باشند و هم پزشکان، به شکل آشکاری به سمت و سوی حمایت از همصنفهایشان تمایل دارند. رئیس سازمان پزشکی و معاونانش بارها به شکل مستقیم و غیرمستقیم حتی تخلفاتی همچون زیر میزی را با کم بودن تعرفههای درمان توجیه کردهاند یا دخالت پزشکان غیر متخصص در امور زیبایی یا تجارت مراکز ترک اعتیادی را که اغلب اوقات هیچگاه به خروجی نرسیدهاند، با توجیه جور کردن دخل و خرج پزشکان مجاز میدانند. در مقابل، اما نوع برخورد و موضعگیری سردمداران پزشکی کشور اگرچه ممکن است به افزایش نجومی و چشمگیر تعرفههای درمان منتهی نشود و پزشکان برای رشد دلخواه تعرفهها زورشان به بیمهها نرسد، اما برای جامعه پزشکی و به خصوص آنهایی که تمایل به تخلف دارند، یک خروجی مهم دارد؛ آن هم چراغ سبز نظام پزشکی برای انجام تخلفاتی نظیر زیرمیزی است! این در حالی است که نظام پزشکی یکی از سازمانهای ناظر بر عملکرد پزشکان است و باید در برابر چنین تخلفاتی مدافع حقوق بیماران باشد نه پزشکان!تخلفات جامعه پزشکی هم مثل سیستم عامل تلفن همراه و نرمافزارهای رایانهای بروزرسانی میشود. حالا هم زیرمیزیهای نقدی و گاه چمدانی جای خودش را به سکه طلا، دلار و یورو و حتی گاهی رمز ارز دادهاست. نه فقط نظارتی هم نیست، بلکه حتی خیلی وقتها مواضع مسئولان نظام سلامت و سردمداران صنف نظام پزشکی به گونهای است که پزشکان متخلف احساس میکنند یک حاشیه امن دارند و گاهی حتی اظهارات مسئولان سازمانی که قاعدتاً باید مدافع حقوق بیماران هم باشد، در راستای توجیه تخلفات حوزه پزشکی و به نوعی چراغ سبزی است به پزشکان متخلف تا زیرمیزی گرفتن و سایر تخلفاتشان را به بهانه پایین بودن تعرفهها و درآمد و به صرف نبودن مطب داری ادامه دهند.
چراغ سبز نظام پزشکی به پزشکان متخلف
نمونه توجیهات برای بالا بردن میزان تعرفههای پزشکی را میتوان در اظهارات اخیر علی سالاریان، معاون فنی و نظارت سازمان نظام پزشکی کشور درباره پیشنهادهای مطرح شده برای تعیین تعرفههای پزشکی سال ۱۴۰۲مشاهده کرد. از نگاه این مسئول سازمان نظام پزشکی تورم موجود در جامعه میتواند بر کیفیت خدمات سلامت، انگیزه پزشک و مهاجرت پزشک اثر بگذارد. برای حفظ کیفیت خدمات سلامت و برای اینکه کیفیت خدمات تنزل پیدا نکرده و این خدمات به قولی آبکی نشود، دولت باید بیمهها را تقویت کند و افزایش واقعی در تعرفههای پزشکی رخ دهد. این اظهارات در حالی است که انگار تورم روی کیفیت زندگی بقیه مردم اثر ندارد؟! اصلاً چرا باید پزشکان را در این گونه موارد استثنا کرد و برای آنان امتیاز ویژه قائل شد؟ سالاریان همچنین با بیان اینکه تعرفهگذاری پزشکی به صورت دستوری و با پولی که در اختیار داریم، موجب افت کیفیت خدمات پزشکی میشود، در عمل به پزشکان چراغ سبز نشان میدهد که اگر مزد درمان مطابق میلشان نبود میتوانند از کیفیت کار درمان بزنند! این در حالی است که حرفه پزشکی با جان و سلامت انسانها سر و کار دارد و جان انسان متاع تجارت نیست که بخواهیم با آن دودوتا چهارتا گونه برخورد کنیم.
باز بودن دروازه دخالت تخصصهای غیرمرتبط در حوزه زیبایی
توجیه دیگر این مسئول نظام پزشکی برای روی آوردن برخی پزشکان به اقدامات غیرضروری و دخالت در سایر تخصصهای درآمدزایی مثل زیبایی یا اعتیاد هم بیشتر از آنکه به بحث تعرفهگذاری باز گردد به بحثهای نظارتی باز میگردد. کار به جایی کشیده شده که بسیاری از متخصصان پوست و زیبایی برای دادن مجوز ورود پزشکان عمومی به این عرصه معترض وزارت بهداشت شدهاند، اما در نهایت راه به جایی نبردهاند.
در واقع در سخنان این مسئول حوزه سلامت با تناقضات منطقی وحشتناکی روبهرو هستیم؛ اینکه پزشکان در رشته خود تخلف میکنند و به کاری که بلد نیستند مثل زیبایی میپردازند، طبیعتاً اشکالی است که به جامعه پزشکی وارد است و هیچ ارتباطی با میزان افزایش تعرفهها ندارد. همچنانکه در طرح تحول سلامت با وجود رشد ۱۲۰ تا ۳۰۰ درصدی تعرفهها باز هم تخلفات حوزه پزشکی به صفر نرسید و ادامه داشت. اصلاً در واکنش به این ماجرا باید پرسید حد تعرفه و درآمد شما چقدر است تا مردم همانقدر مریض شوند و همانقدر پول دربیاروند و همانقدر دولت و بیمهها به شما باج بدهند؟!
پزشکی مطبداری نیست
از سوی دیگر اینکه گفته میشود مطبداری برای پزشکان به صرفه نیست و تقاضا برای مطب کم شده در حالی است که اصولاً جای پزشک در کلینیک و بیمارستان و درمانگاه است و مطبداری برای برخی پزشکان به نوعی بنگاهداری تبدیل شدهاست! بسیاری از چهرههای شاخص پزشکی مطب شخصی ندارند. چهرههایی همچون پروفسور علیرضا یلدا که تا پایان عمر مطب شخصی نداشت و در بیمارستان امام خمینی به عنوان یک بیمارستان دولتی طبابت میکرد. پزشکی به معنی مطبداری نیست و این نگاه و تلقی به نوعی نگاه سرمایهداری و لیبرالیستی به درد و بیماری و جان انسانهاست.
از سوی دیگر نوع مطبداری در ایران با استانداردهای جهانی فاصلهای معنیدار دارد. طبق استانداردهای علمی با ورود بیمار به مطب دکتر باید علائم بالینی وی را چک کند. کنترل فشار خون، دمای بدن و دیدن چشم و گوش و زبان خودش گویای بسیاری از مشکلات و بیماریهاست، اما ارتباطات پشتپرده پزشکان با مراکز پاراکلینیکی و آزمایشگاهی موجب میشود به جای تکیه بر علائم بالینی با تقاضاهای القایی برای این خدمات مواجه باشیم و تا بیمار به پزشک مراجعه میکند، بیهیچ معاینهای برایش سی تی اسکن و ام آر آی تجویز میکنند و این مسئله موجب شده بین مردم هم این فرهنگ جا بیفتد که تا عکس و آزمایش و ام آر آی ندهند انگار بیماریشان درمان نمیشود. همین مسئله باعثشده هزینههای گزافی به مردم و بیمهها تحمیل شود. طبق آمار تعداد دستگاههای ام آر آی در تهران پنج برابر لندن است!
نگاه لیبرالیستی به طبابت و جان انسانها
در کنار اینها اینکه یک پزشک برخی رشتههای بسیار انسانی مثل کودکان یا داخلی یا قلب را به خاطر نداشتن درآمد فرضاً ترک کند و دنبالش نرود، بهترین گواه برای آن است که نگاه حاکم در نظام پزشکی، نگاه غیرانسانی و سرمایهداری به این رشته است.
همچنانکه دلیلی ندارد یک پزشک ۴۰ ساله درآمدی فوقالعاده داشته باشد و همانطور که یک پزشک سالها درس خوانده و زحمت کشیده سایر رشتههای دانشگاهی از جمله رشتههای علوم انسانی هم سالها درس میخوانند و زحمت میکشند تا دکتری بگیرند، اما هیچگاه با اخذ مدرک دکتری به درآمدهای نجومی شبیه درآمد پزشکان نمیرسند!
این اظهارات در حالی از سوی برخی مسئولان بیان میشود که اکثریت جامعه پزشکی افرادی شریف و پاکدست هستند که به شغلشان نه به عنوان یک تجارت، بلکه به عنوان یک عشق نگاه میکنند و مزد اصلی را هنگامی میگیرند که بیماری به دست آنها و با لطف خدا درمان میشود.