روزنامه خراسان
1401/11/19
روایت سینمایی از عملیات حیرتانگیز «ستاری» و «بابایی»
پس از فیلم «منصور» که به برشی از زندگی شهید منصور ستاری میپرداخت، امسال فیلم جدیدی به نام «های پاور» به کارگردانی هادی محمدپور نیز جلوی دوربین رفت تا عملیات والفجر 8 را به تصویر بکشد و هوشمندی و تلاش شهید ستاری را در این عملیات روایت کند. در این اثر، اتابک نادری نقش شهید ستاری و علیرام نورایی نقش شهید عباس بابایی را بازی کرده اند. فرزاد حسنی و سپیده خداوردی نیز از دیگر بازیگران فیلم هستند. «های پاور» امروز ساعت 16 در سینمای رسانه رونمایی خواهد شد، به همین بهانه با اتابک نادری درباره ایفای نقش شهید ستاری و چالشهای این نقش گفتوگو کردیم. چه دلایلی باعث شد بازی در فیلم «های پاور» و نقش شهید ستاری را بپذیرید؟ از آن جایی که به دلیل بازی در سریال «شوق پرواز» با قهرمانان هوایی کشور آشنا شدم، ارادت خاصی به مقام ارزنده ایشان داشتم. پدر همسرم بازنشسته نیروی هوایی است و من همیشه خودم را جزو خانواده نیروی هوایی میدانستم. شهید ستاری هم در نیروی هوایی شخصیت بارزی است، افتخاراتی برای کشور و امنیت آسمان کشور آفریدند و خدماتی در نیروی هوایی داشتند. وقتی فیلم نامه را خواندم بسیار شیفته آن شدم چون فیلم غیر از پرداخت بخشی از شخصیت شهید ستاری، یک عملیات بزرگ را هم که در دل جنگ اتفاق افتاده است به تصویر میکشید. همچنین روایت جنگ فیلم با روایت آثار جنگی دیگر متفاوت است. روایت «های پاور» چه تفاوتی داشت؟ نوع جنگی که در فیلم نشان داده شده، جنگ تاکتیکی و عملیاتی پدافند است که عموم ما مردم زیاد از آن آگاهی نداریم. وقتی میگوییم فیلم جنگی یاد کلاشینکف، نارنجک، خاکریز، خمپاره و سنگر میافتیم. در این فیلم بحث تاکتیک، تکنیک، فناوری و هوشمندی نیروی هوایی مطرح بود. همان طور که فیلم «حمله به اچ 3» یک عملیات بزرگ هوایی را که در دنیا بیسابقه بود به تصویر کشید، «های پاور» هم بیشتر قصد داشت عملیات بزرگی را که در پدافند کشور اتفاق افتاده، به عنوان یک کار ارزنده تاریخی در نیروی ارتش ایران به تصویر بکشد. علاوه بر آشنایی قبلیتان با شخصیت شهید ستاری، برای نزدیک شدن به کاراکتر ایشان چه کردید؟ من به دلیل بازی در سریال «شوق پرواز» درباره قهرمانان پروازی و ارتش مطالعه داشتم، در فیلم «منصور» نقش آیتا... رفسنجانی را بازی کردم و آنجا هم با بخش دیگری از تاریخ زندگی شهید ستاری آشنا شدم. برای بازی در «های پاور»، با همرزمان شهید بزرگوار مانند آقای کیا که در پدافند از افسران ارشد بودند و در عملیات «های پاور» با شهید ستاری همکاری بسیار نزدیکی داشتند، صحبت کردم. با چند نفر از همرزمان ایشان که بازنشستههای نیروی پدافند ارتش بودند جلساتی داشتیم. خدمت این بزرگواران رفتم، آنها با عشق درباره خاطراتشان صحبت کردند و اطلاعاتی را هم گرفتم. نمیخواهیم در این فیلم زندگی شهید را کامل نشان بدهیم، میخواهیم عملکرد شهید را روایت کنیم. پیشتر فیلم «منصور» درباره شهید ستاری ساخته شده، روایت «های پاور» چه تفاوتی با ساخته آقای سرمدی دارد؟ نگاه کلی سازندگان «های پاور» این است که روایتی از یکی از عملکردهای درخشان این بزرگوار داشته باشیم. زمانی که فرمانده نیرو بود برای خط ساخت یک جنگنده تلاش کرد که در فیلم «منصور» نمایش داده شد و شخصیت علمی و پیگیری ایشان را نشان میداد. فیلم «های پاور» مربوط به سال 64 است، زمانی که شهید، معاون عملیاتی و پدافندی نیروی هوایی بودند و اقدام بسیار چشمگیری انجام دادند. کار ایشان حیرت جهانیان را در پی داشت و رکورد بیسابقهای زد که در فیلم هست. ترفند ایشان در عملیات والفجر 8، باعث ساقط شدن حدود 72 جنگنده دشمن شد و کمر نیروی هوایی دشمن را شکست. مهم این است که مخاطب با همذاتپنداری کاراکتر را به عنوان «منصور ستاری» بپذیرد و با او همراهی کند. ضمن این که فیلم یک بُعد از زندگی شهید را نشان میدهد، بیشتر عملکردش را روایت میکند به همین دلیل به زندگی خصوصی او خیلی پرداخته نشده است. امیدوارم فیلم مقبولی باشد چون این اثر به نام خود شهدا، به خصوص شهدای قهرمان نیروی هوایی است. اما در هر صورت این دو فیلم با یکدیگر مقایسه میشوند، به این موضوع فکر کردید؟ بله مقایسه پیش میآید، اما اصلا مهم نیست. چه تعداد از مخاطبان میخواهند این مقایسه را انجام بدهند و اصلا میخواهند از این مقایسه به چه نتیجهای برسند؟ این مقایسه بیشتر از سوی منتقدان، خبرنگاران و اهالی سینما انجام میشود که بگویند این شبیهتر است، این بهتر است که البته من خودم به شخصه قبول ندارم، چرا؟ چون میخواهم بگویم من در «شوق پرواز» نقش شهید اردستانی را بازی کردم و شهاب هم نقش شهید بابایی را بازی کرده بود. شهاب شباهتهایی به شهید بابایی داشت، ولی من شباهتی به شهید اردستانی نداشتم، اما مردم قبول کردند. سریال پرمخاطب بود و در شبکههای مختلف بیش از 12 بار بازپخش شده است، چون نوع روایت مهم بوده و مردم با روایت، قصهها و شخصیت همراه شدند. شما چند امیرکبیر در سینما و سریالها دیدید. هروقت درباره تاریخ قاجار اثری ساختیم، امیرکبیر در بخشی از قصه حضور داشته، حالا یا دوران جوانیاش بوده یا پیری. مثلا مرحوم علی حاتمی، امیرکبیر را با توجه به عکسهای واقعی یک جور دیده بوده، اما سعید نیکپور وقتی سریال «امیرکبیر» را ساخت، این شخصیت را طور دیگری دیده بود. در سریال آقای ورزی، بابک نوری نقش امیرکبیر را بازی کرد و اصلا یک چیز دیگر بود. میخواهم بگویم مهم نیست او چه فیزیکی دارد، اول مهم این است که روایت چگونه است، دوم این که بازیگر در آن روایت چطور قرار گرفته؟ آیا توانسته مخاطب را با خودش همراه کند که روایت را به خوردش بدهند؟ مثلا یک نابازیگر نقش شخصیتی را بازی میکند که وقتی او را میبینیم میگوییم عین فلان شخصیت تاریخی، سیاسی یا شهید است، اما اگر خوب بازی نکند، درباره بازی کردنش نظر میدهیم نه درباره شباهتش. من خودم نقش آیتا... رفسنجانی را در «منصور» بازی کرده بودم، رامین راستاد و آقای حسین باقریان هم این نقش را بازی کردهاند. نقش شخصیتهای دیگر مانند شهید بهشتی، باهنر و رجایی را نیز همین طور. یکی شبیه است و یکی شبیه نیست، مهم این است که نوع روایت و پرداخت چطور است و همراهی مخاطب مهمتر است.
سایر اخبار این روزنامه
تخمین هولناک 40 هزار کشته در زلزله ترکیه و سوریه!
ناشنیدهها از چاپ مخفیانه نخستین ترجمه آیتا... خامنهای در «چاپخانه خراسان» ۵۶ سال قبل
روایت سینمایی از عملیات حیرتانگیز «ستاری» و «بابایی»
آغاز اجرای مولدسازی در میان انتقادها
احتمال سقوط استقلال به دسته پایینتر!
اهمیت راهبردی «عقاب ۴۴»
غرش عقاب ها از دل کوه
انتقام جوانی پسرم را از اوباش«رجوی» میگیرم
انقلاب در شعر پس از پیروزی انقلاب اسلامی
2 دهم درصد؛ سهم محیط زیست از لایحه بودجه !
جهش تازه ایران در صنعت ماهواره
خواب خوش بهجای بدرقه همسر!
زخم کاری یخ بندان به کشاورزان