«نایبند» در بند آهن و سیمان
لیلا مهداد، شهروندآنلاین – «مانگروف»؛ قبرستان مردان. شهرت جهانیاش به نام «مانگروف» است و محلیها جنگل حرا مینامندش یا «مانگرو». جنگلی جاخوش کرده در سواحل جنوبی ایران که «حواصیل»، «لکلک»، «مرغ سقا»، «مرغابی» و «مرغ دریایی» به زیباییهایش میافزاید. هرچند خرچنگها، مار دریایی، شیلو، کلینگ و انواع مختلف قورباغهها هم جاخوش کردهاند در میانه ریشه درختان حرا.
با این همه، حال حرا این روزها مثل حال محیطزیست خوب نیست. از بین رفتن جنگلها، تالابها و دریاچهها بارها ناله محیطزیست را درآورده. همان زمان که دریاچه ارومیه تسلیم خشکی شد، آتش به جان جنگلهای بلوط افتاد. هامون خشک شد، میانکاله تنش زخم برداشت و حالا نوبت انگار به جنگلهای حرا- نو زادگاه آبزیان- رسیده؛ اکوسیستمی ارزشمند و نادر که میلیونها سال طول کشیده تا شکل و شمایل امروز را به خود بگیرد.
جنگلهای حرا در حالی از جادهسازی، صنعت نفت و سایت پرورش میگو و ماهی رنج میبرند که طبق ماده يك قانون حفاظت، احيا و مديريت تالابهای كشور مصوب ارديبهشت سال 1396 هرگونه بهرهبرداری و اقدامی كه منجر به تخريب و آلودگی غيرقابل جبران تالابها شود، ممنوع است. مرجع تشخيص تخريب و آلودگی غيرقابل جبران، سازمان حفاظت محيطزيست است.
فعالان محیطزیست منطقه مطمئن بودند که با تردد خودروها به «خوربردستان» پرندگان تالابی برای همیشه کوچ خواهند کرد. اگرچه فعالیت سایت پرورش میگو یک معنی بیشتر نداشت، ورود پساب سایت به دریا و تخریب اکوسیستم منطقه: «آلودهشدن دریا یک نتیجه بیشتر ندارد، مرگ جنگلهای حرا.»
حرا تشنه آب شیرین استنشتی لولههای انتقال نفت کم بود که سرمایهگذاری محلی مجوز راهاندازی سایت پرورش میگو را در چهار هکتار از حریم تالاب از کارگروه ماده 11 استانداری گرفت. ماجرای سایت به اینجا ختم نشد و سرمایهگذار سودای کشیدن جاده به سرش زد تا بالاخره بولدوزرها را به جان تالاب انداخت؛ جادهای برای دسترسی سایت پرورش میگو به «دَیر». سایت پرورش میگو جان گرفت تا زیر سایه اشتغالزایی و مولدبودن، پسابش را به خورد تالاب بدهد و نفسهایش را به شماره بیندازد.
به گفته یکی از اعضای انجیاوی سیاره سبز، همه این اتفاقات در حالی رخ داد که گیاه حرا تشنه آب شیرین است و هرگونه سازهای از جمله جادهای به مرکز تکثیر میگو مانع رسیدن آب شیرین به جنگلهای حرا شده. به باور «محمد نعمتی»، این مسأله احتمال وقوع سیل هنگام بارندگیها را بیشک افزایش خواهد داد و به مرور زمان نابودی جنگل حرای بندر «دَیر» را رقم خواهد زد: «ساخت سایت پرورش میگو بلای جان جنگلهای حرای «دیر» شده. در واقع تخریب و نابودی جنگل، تاثیر مستقیم این دست از ساختوسازهاست. اگرچه انقراض بسیاری از آبزیان تجاری ارزشمند مانند ماهی و میگو را هم میتوان از آثار غیرمستقیم جادهکشی در این جنگلها دانست.»
از همان دوران زمزمهها از احداث سایت پرورش میگو و جدالها بر سر پا گرفتن و نگرفتنش، فعالان محیطزیست هشدارهایی دادند از در خطر بودن حیات جنگل: «فعالان محیطزیست منطقه مطمئن بودند که با شروع تردد خودروها به «خوربردستان» پرندگان تالابی برای همیشه کوچ خواهند کرد.» اگرچه فعالیت سایت پرورش میگو یک معنی بیشتر نداشت، ورود پساب سایت به دریا و تخریب اکوسیستم منطقه: «آلودهشدن دریا یک نتیجه بیشتر ندارد، مرگ جنگلهای حرا.»
جنگلهای حرا به دلیل شرایط منحصربهفردشان شرایط مساعدی برای زیست گونههای زیستی دریایی و پرندگان دریایی دارند پتروشیمی و جای خالی مسئولیتهای اجتماعی و محیطزیستیاستان بوشهر بهطور طبیعی دو عرصه از جنگلهای حرا را به خود میبیند؛ بخشی در «دیر» و بخشی دیگر در «نایبند» شهرستان عسلویه. به گفته «حسین باغبانی»، فعال محیطزیست استان بوشهر، بخش بیشتر جنگلهای حرا مربوط به «نایبند» و بیشترین مشکل در این بخش است: «متاسفانه شرکتهای پتروشیمی مستقر در منطقه به اشکال مختلف از زیربار مسئولیتهای اجتماعی و محیطزیستیشان شانه خالی میکنند.»
«باغبانی» اشارهای به دوره ریاست «کلانتری» در محیطزیست میکند و به «شهروند» میگوید: «گلایههایمان را به آقای کلانتری رسانیدم، اینکه چرا اغلب پتروشیمیها کارت سبز محیطزیستی دارند؟ در حالی که این مسأله با واقعیت فاصله معناداری دارد. ایشان گفتند ناظری برای هر شرکت پتروشیمی در نظر میگیریم و سالانه یک میلیاردتومان هزینه میکنیم، اما متاسفانه شرکتهای پتروشیمی چندبرابر همین مبلغ را هزینه میکنند برای حذف خطاها.»
این شرکت نزدیک به 72هزار مترمربع را برای ساخت سکونتگاه در نظر گرفته است. همین ساختوساز بیشک مرگ درختان حرا و از بین رفتن بسیاری از زیستهای این منطقه را رقم خواهد زد. بیشترین مشکلات جنگلهای حرا ریشه در پساب پتروشیمی دارد.
ساخت تاسیسات خوابگاهی و تفرجگاهی در حساسترین نقطه زیستبوم«پتروشیمی بلای جان درختان حرا در دهانه «نایبند» شده است.» «باغبانی» از شرکتی پتروشیمی نام میبرد که ساختوسازهایی را در دهانه این خلیج راه انداخته و جان «نایبند» را زخم زده است: «بخشی از این شرکت متعلق به آفریقایجنوبی بود و بخشی متعلق به ایران. شرکت آفریقایجنوبی تعهداتش را تمام کرده و در حال حاضر این شرکت متعلق به ایران است.»
شرکتی که به گفته این فعالی محیطزیستی، در دهانه خلیج «نایبند» یعنی در حساسترین نقطه این زیستبوم در حال ساخت تاسیسات خوابگاهی، اقامتگاهی و تفرجگاهی است: «این شرکت نزدیک به 72هزار مترمربع را برای ساخت سکونتگاه در نظر گرفته است. همین ساختوساز بیشک مرگ درختان حرا و از بین رفتن بسیاری از زیستهای این منطقه را رقم خواهد زد. بیشترین مشکلات جنگلهای حرا ریشه در پساب پتروشیمی دارد.» پساب سایت پرورش میگو هم بر تن درختان حرا در بخش «دیر» زخم زده: «مسأله طرحهایی هستند که تحتعنوان اشتغالزایی و تولید بدون رعایت حداقلهای محیطزیستی پا میگیرند و فعالیت میکنند.» به گفته «باغبانی»، سایت پرورش میگو در بخش «دَیر» آلایندههایی را به خورد آب منطقه میدهد: «محیط این منطقه راکد است که آسیب بسیاری به درختان حرا میزند.»
به اعتقاد این فعال محیطزیستی، مهمترین نمود و نشانه بیتوجهی به محیطزیست همین پروژه اقامتگاهی است: «این پروژه از منظر شرکت سازنده در بهترین نقطه قرار دارد، اما از منظر محیطزیستی فاجعه است. این پروژه نمادی است از فدا کردن محیطزیست برای منافع مادی.»
در آینده نه جنگل حرا داشته باشیم، نه جنگلهای مرجان را در آینده نه جنگل حرا داشته باشیم نه جنگلهای مرجان را
«اکوسیستم مولد منطقه که انواع گونهها در آنجا تولیدمثل میکنند و در خطر است، مانند جنگل حرا و مرجان مشکلات عدیدهای به خود میبیند.» به اعتقاد این فعال محیطزیستی، اکوسیستم یک زنجیره است: «وقتی بخشی از این اکوسیستم آسیب میبیند، در ادامه بقیه بخشها هم دچار مشکل میشوند. بسیاری از گونههای دریایی در این منطقه زادآوری دارند. آسیب و ایجاد اختلال در این محیطها باعث از بین رفتن این گونهها میشود و این یک معنی بیشتر ندارد، از بین رفتن گونههای دیگری که از آنها تغذیه میکنند.»
به گفته «باغبانی»، خلیجفارس به دلیل دما وشوری بالا، عمق کم و راه ارتباطی کم با آبهای آزاد این زیستبوم را خطرپذیر کرده، در حالی که بیشترین فعالیت نفتی و گازی را هم در این منطقه داریم: «ادامه این روند باعث میشود در آینده نه جنگل حرا داشته باشیم، نه جنگلهای مرجان را. متاسفانه در عسلویه ساحل بدون تعرض نداریم. خلیج «نایبند» در حال از بین رفتن است.»
سال 98 بود که تالاب «خوربردستان» دیر و جنگلهای حرای آن در لیست تالابهای ثبت ملی کشور قرار گرفتند. «خوربردستان» یکی از مهمترین خورهای دیر است که بیشتر درختان حرای آن را سازمانهای مردمنهاد کاشتهاند؛ افزونبر 25هزار اصله نهال حرا برای حفاظت از این تالاب. اگرچه تنها یکسال بعد از ثبت ملی این تالاب، بولدوزرها به جانش افتادند و نوید احداث جاده دادند.
افزون بر 25هزار اصله نهال برای حفاظت از تالاب کاشته شدهسازمان حفاظت محیطزیست یکی از متولیان حفاظت از جنگلهای حراست، اگرچه به گفته مدیرکل حفاظت محیطزیست استان بوشهر، حفاظت این سازمان در مناطق چهارگانه است؛ جنگلهای حرا در محدوده پارک ملی «دَیر نخیلو» یا جنگلهای حرا در محدوده پارک ملی دریایی نایبند. به گفته «فرهاد قلینژاد» به «شهروند»، متولی اصلی حفاظت مابقی جنگلهای حرا سازمان جنگلهاست، هرچند سازمان محیطزیست هم در این عرصه تلاشهایی دارد.
مدیرکل اداره کل حفاظت محیطزیست استان بوشهر معتقد است جنگلهای حرا یکی از اکوسیستمهای ارزشمند در حاشیه دریاست؛ بهویژه در مناطق جزر و مدی: «جنگلهای حرا به دلیل شرایط منحصربهفردشان شرایط مساعدی برای زیست گونههای زیستی دریایی و پرندگان دریایی دارند.»
به گفته «قلینژاد»، جنگلهای حرا با وجود شوری، خشکی سواحل، شرایط جوی و اکولوژی دریاها میتوانند خود را سازگار کنند: «سطح رویشگاهی این جنگلها بسیار محدود است. در مورد جنگلهای حرا در «دیر نخیلو» باید بگویم رویشگاه حرایی را در کنار تالاب «خوربردستان» داریم.»
سال 98 بود که تالاب «خوربردستان» دیر و جنگلهای حرای آن در لیست تالابهای ثبت ملی کشور قرار گرفتند. «خوربردستان» یکی از مهمترین خورهای دیر است که بیشتر درختان حرایش را سازمانهای مردمنهاد کاشتهاند؛ افزون بر 25هزار اصله نهال حرا برای حفاظت از این تالاب. اگرچه تنها یکسال بعد از ثبت ملی این تالاب، بولدوزرها به جانش افتادند و نوید احداث جاده دادند: «بخش بسیاری از درختان حرای این منطقه با تلاش سازمانهای مردمنهاد و علاقهمندان به طبیعت در سالهای گذشته کاشته شده است.»
احداث جاده رفاق، بلوار خلیجفارس و همینطور استقرار واحدهای صنعتی و خدماتی در حوضه آبخیز این تالاب را داریم. سازمان سعی دارد شرایطی فراهم آورد تا این تغییرات محیطی کمترین اثر را بر تالاب و جنگلهای حرا داشته باشد مهمترین علت خشکی، تغییرات دمایی تابستان گذشته استجادهکشی و سایت پرورش ماهی و میگو بلای جان درختان حرا شدهاند. اگرچه بررسیهای سازمان حفاظت محیطزیست از سهم تغییرات آبوهوایی و خشکسالیهای جنوب کشور در خشکشدن درختان حرا خبر میدهند. به گفته مدیرکل اداره حفاظت محیطزیست استان بوشهر، در دوسال اخیر شاهد خشکشدن بسیاری از درختان حرا در منطقه هستیم. «قلینژاد» همین اتفاق را دلیلی عنوان میکند برای شروع بررسیهای دقیق وضعیت جنگلهای حرا: «احداث جاده رفاق، بلوار خلیجفارس و همینطور استقرار واحدهای صنعتی و خدماتی در حوضه آبخیز این تالاب را داریم. سازمان سعی دارد شرایطی فراهم آورد تا این تغییرات محیطی کمترین اثر را بر تالاب و جنگلهای حرا داشته باشد.»
مدیرکل اداره حفاظت محیطزیست استان بوشهر از تشکیل کمیتهای برای بررسی وضعیت تالاب و این رویشگاه در ماههای اخیر خبر میدهد: «کمیتهای با همفکری اداره منابع طبیعی و آبخیزداری استان و صاحبنظران جنگل حرا تشکیل شده است.» به گفته «قلینژاد»، تا امروز مهمترین علت خشکی در محدوده استنباطشده، تغییرات دمایی است که در تابستان گذشته تجربه کردیم: «خشکی درختان حرای پارک ملی دریایی نایبند هم به دما برمیگردد.» مدیرکل اداره حفاظت محیطزیست استان بوشهر از بررسیهایی در مورد تغییرات محیطی و شرایط سیلابی خبر میدهد: «بعد از بررسیهای لازم بیشک نتایج و راهکارهایی را برای احیای این پوشش گیاهی مدنظر قرار میدهیم. اگرچه در نظر داریم امسال به کمک سازمانهای مردمنهاد حراکاری داشته باشیم.»