راه رفتن روی لبه تیغ!
انتخاب در جشنواره یعنی برندهشدن!فیلم جادهای «آه سرد» به کارگردانی ناهید عزیزی و تهیهکنندگی رضا محقق که یکی از معدود فیلمهای جشنواره امسال است که در بخش خصوصی تولید شده، داستان دو مرد همسفر -یکی در آرزوی انتقام از دیگری- است که در نهایت به نوعی همدلی شاید بینتیجه منجر میشود. تکتک پلانهای اولین فیلم ناهید عزیزی، دانشآموخته کارگردانی سینما و همسر احمد بهرامی، کارگردان «شهر خاموش»، -که در مناطق سردسیر ساخته شده- گواهی میدهند فیلم بهشدت دشواری بوده است. مهمتر از این دشواری، اینکه ناهید عزیزی در این فیلم چه در زمینه فضاسازی، چه در زمینه داستانگویی و چه در زمینه انتقال چیزهایی که دلش میخواسته، بهشدت موفق بوده و یکی از بهترین و بیادعاترین فیلمهای امسال را ساخته است.
– چه زمانی درگیر این موضوع شدید؟
ایده اصلی فیلم مربوط به یکی، دو سال پیش است. در واقع وقتی شرایط فیلمسازی برایم به وجود آمد، بهطور جدی روی این فیلمنامه فکر کردم. فیلمنامه البته نیازمند تحقیقات دشواری هم بود که این هم زمانبر بود، تا اینکه در نهایت با چند ماه تلاش و چندبار بازنویسی آماده شد.
-نمیترسیدید پرداختن به موضوعی چون قتل ناموسی در اولین فیلم کارتان را دشوار کند و مثلا به عنوان یکی از فیلمسازان فمینیست مطرح شوید؟
البته این موضوع اهمیت زیادی ندارد. نکته مهم این است که تا زمانی که خشونت درباره زنان وجود دارد، نمیتوان چشم بر این موضوع بست و به خاطر چنین ترسهایی به این موضوع نپرداخت. در واقع زمانی چنین فیلمهایی ساخته نخواهند شد که اتفاقاتی مانند قتل ناموسی در جامعه رخ ندهد.
-اما شما خود زنی را که خشونت علیه او رخ داده، نمایش نمیدهید. میتوانید بگویید چرا به شخصیت زن نپرداختهاید؟
در بحث خشونت خانوادگی یا حتی قتلهای ناموسی معمولا در لحظه اول، موضوع خیانت به ذهن مخاطب میرسد و با همین یک واژه معمولا قاتل در ذهن برخی از مخاطبان از گناه مبرا میشود. بنابراین من در این فیلم به این موضوع پرداختم تا بگویم که حتی در صورت وقوع بالاترین حد گناه هم افراد در جایگاهی نیستند که بخواهند خودشان به اجرای قانون بپردازند. اتفاقی که اگر بیفتد، میتواند پیامدهای گستردهای داشته باشد و حتی یک نسل کامل یک خانواده را درگیر کند.
-با توجه به جادهای بودن فیلم، باید به عنوان اولین فیلم تجربه سختی برایتان بوده باشد؛ نه؟
«آه سرد» یک فیلم کوچک و جمع و جور بود که در 22 جلسه فیلمبرداری شد و طبیعی است که فیلم سختی بوده باشد. به خصوص که نمیخواستیم حتی یک روز هم به زمان تولید فیلم اضافه شود که میتوانست بودجه فیلم را بیشتر کند. پس در آن سرمای شدید حتی بعضی روزها دوشیفته هم کار کردیم تا فیلم به سرانجام برسد.
-خودتان از «آه سرد» راضی هستید؟
اینطور میخواهم جواب بدهم که معمولا هر جشنوارهای استانداردهایی دارد و بنابراین وقتی فیلمی در جشنواره پذیرفته میشود، به این معناست که حتما استانداردهایی داشته. اما در کل همین که توانستهام این فیلم را درباره قتل خانوادگی آن هم بهگونهای متفاوت از روال مرسوم بسازم و بتوانم قصه تازهتری تعریف کنم، برایم راضیکننده است.
داستان فیلم «هایپاور» درباره نقش پدافند هوایی ارتش در عملیات والفجر 8 و طرح ابتکاری شهید منصور ستاری در پیشبرد این عملیات است. اولین فیلم کارگردانش، هادی محمدپور، و دومین فیلمی که درباره زندگی حرفهای شهید منصور ستاری ساخته شده و با بازی اتابک نادری، فرزاد حسنی، علیرام نورایی، سپیده خداوردی و مهرداد ضیایی رشادتهای پدافند هوایی اصفهان در دوران ۸ سال دفاع مقدس را به تصویر کشیده است.
آنچه در پی میآید، صحبتهای هادی محمدپور درباره «هایپاور» است که در آن علیرام نورایی در نقش شهید عباس بابایی و اتابک نادری نیز -بعد از محسن قصابیان- در نقش شهید ستاری بازی کردهاند.
-درباره چگونگی شکلگیری ایده اصلی «هایپاور» صحبت کنید.
درباره این موضوع باید بگویم که همهچیز از یک کلیپ یکدقیقهای شروع شد که در سال ۹۹ بهطور اتفاقی دیدیم. آن کلیپ که شهید ستاری را نشان میداد که درباره موشک هاوک صحبت میکند، در نهایت به طرح اصلی «هایپاور» منتهی شد. در واقع پیگیری ماجرای این کلیپ ما را به آنجا رساند که متوجه شدیم صحبتهای شهید ستاری در زمان عملیات «والفجر ۸» بیان شده که طی آن با عملیات پدافند هوایی ارتش در 20 روز بیش از ۷۸ هواپیمای عراقی سرنگون شد.
-درباره اینکه چگونه ارتش وارد روند حمایت از این فیلم شد، صحبت کنید.
ما بعد از اینکه به طرح اولیه رسیدیم، آن را به ارتش فرستادیم. بعد از اینکه امیر اباذر جوکار مستنداتی را درباره این ایده در اختیارمان قرار دادند، ما را به امیر سرتیپ براتعلی غلامی وصل کردند که به عنوان آخرین بازمانده این پدافند، با نهایت حوصله در مدت زمانی حدود سه ماه خاطرات خود را از آن روزها روایت کردند و ما هم بر اساس این خاطرات و دیگر مستندات و نامههایی که پدافند ارتش داد، خط اصلی داستان خود را بنا کردیم. بعد از آن هم ارتش پای کار آمد و ما توانستیم در حدود 50 روز، فیلمبرداری خود را در پایگاه شکاری اصفهان به انجام برسانیم.
– درباره دشواریهایی که در روند کار داشتید، صحبت میکنید؟
سختی که زیاد بود. به هر حال «هایپاور» فیلم سنگین و پرهزینهای بود، اما وقتی هزینههای دیگر فیلمهای اول امسال را میبینم، حس میکنم که مهمترین تفاوت ما با آنها در هزینههای کار بوده که اصلا قابل قیاس با فیلم ما نیست و به عبارت بهتر با بودجه یکی از آنها منِ فیلمساز میتوانستم 3 فیلم بسازم.
-اینکه در فیلم اولتان سراغ چنین پروژه سختی رفتید، برایتان ترسناک نبود. نمیترسیدید در میانه کار به مشکل بخورید؟
من از روز اول خیلی دلی تصمیم به ساخت این فیلم گرفتم و خوشحالی و خوشبختی من هم از این است که در ادامه راه هم توانستیم همه چیز را به صورت دلی پیش ببریم. در واقع از همان روز اول مهمترین چیز برایم تصویر کردن تفکراتم درباره جنگ بود، نه چیزهای دیگر؛ که اگر اینگونه بود، حداقل برای اینکه فیلم به فروش بیشتری در گیشه برسد، از بازیگران چهره برای این کار استفاده میکردم. حقیقتش اینکه البته ابتدای کار با برخی از این بازیگران هم صحبت کردیم که وقتی گفتند تمایلی برای کار در این ژانر ندارند، دل به دریا زدم و گفتم یا رومی روم یا زنگی زنگ و کار را آغاز کردیم!
-درباره فیلمها و سریالهایی که در مورد اسطورههای نیروی هوایی از قبیل شهید بابایی و ستاری ساخته شده بود، نگران نبودید؟ نمیترسیدید فیلمتان با آنها مقایسه شود؟
نگرانی اصلی من از این بود که میدانستم کار کردن درباره شخصیتهایی به بزرگی شهیدان بابایی و ستاری مانند راه رفتن روی لبه تیغ است. هم از نظر بزرگی این شخصیتها که این نگرانی وجود داشت که نتوانیم عظمت شخصیت و وجود و حضورشان را نمایش دهیم و هم از این نظر که قبلا سریالها و فیلمهایی مانند «شوق پرواز» و «منصور» درباره این شهدای بزرگوار ساخته شده و تصویری از این دو شهید در ذهن اغلب مردم شکل گرفته بود که کارمان را سخت میکرد.
-حالا که خودتان -بهعنوان مخاطب- فیلم را میبینید، به نظرتان آن نگرانیها بجا بوده؟
ما از همان ابتدا، یعنی از زمان نگارش فیلمنامه نهایت تلاشمان را کردیم که کارمان شبیه فیلم و سریال «منصور» و «شوق پرواز» نشود. برای رسیدن به این هدف، اولین کارمان این بود که تا جایی که میتوانیم سراغ زندگی خصوصی این دو شهید نرویم و تمرکزمان بیشتر بر جنبههای نظامی آنها باشد. بنابراین دست به تحقیقات بسیار گستردهای در زمینه تفکراتشان در حیطه نظامی، دیسیپلین نظامی، مشکلات کاریشان و… زدیم. در واقع مهمترین تفاوت «هایپاور» با مثلا فیلم «منصور» در این است که فیلم ما بیوگرافی ستاری نیست و بیشتر به ابتکاری که او در عملیات والفجر 8 در زمینه پدافند هوایی انجام داد، پرداختهایم.