جهش قهرمانانه برای وحدت ملی

محمود میرلوحی فعال سیاسی  
 
 
ايران حلقه وصل اقوام مختلف است. اينکه در گذشته چگونه بوده و حکومت‌ها يکي از شمال خراسان تا بصره مي‌رفته و ديگري از اردبيل به اصفهان مي‌آمده و حکومت تشکيل مي‌داده و مسائل قبلي تاريخ ايران جاي خودش، ولي آنچه لااقل در سه، چهار قرن اخير در دنياي معاصر شاهديم اين است که ايران در پيوند با اعراب، ترک‌ها و... و 15 همسايه‌اي که به‌شدت متنوع هستند، اين اقتضاي جغرافيايي بر اين بوده و هست که با وحدت و همدلي براي حفظ تماميت ارضي کشور و آرمان و اهدافي که در اين کشور وجود دارد، نگاه کند. از طرف ديگر ايران نقطه مرکزي شيعه است و اطرافش اهل سنت هستند. گرچه مناطق مرزي ترکيبي از شيعه و سني است و همان‌طور که دامنه اهل سنت تا ايران آمده و غير از مناطق مرزي در جنوب اغلب اهل سنت هستند همين‌طور دامنه شيعه تا شبه قاره و تا افغانستان و عراق و حتي بخش‌هايي از جنوب خليج فارس ادامه دارد. از طرفي ايران با شروع مشروطيت و ارتباطاتش با دنيا، دارالفنون و دانشگاه و تحصيلکردگان و مراوداتي که با اروپا داشت و ساير قضاياي ديگر؛ امام(ره) مي‌گفتند که وحدت رمز پيروزي و همين‌طور عامل بقاي انقلاب است ولي درباره همين بخش‌هايي که بدان اشاره شد، خوب فعاليت و کار نکرده‌ايم. کساني بودند که در بين اهل سنت به اختلافات شيعه و سني دامن زدند، وحدت بين حوزه و دانشگاه که مرحوم مفتح پايه‌گذاري و کار کرد را رها کرديم. از آنطرف هم در بين اقوام گلايه‌هايي وجود دارد. برخي هم به خودي و غيرخودي دامن زدند و اهل سياست را به حاکميت يکدستي تبديل کرد که عملا بخشي از سياستمداران را به جاي جذب، دفع کرد. اگر به واقع بخواهيم به شعارهاي صدر انقلاب برگرديم و رودربايستي را کنار بگذاريم و ببينيم چرا به نقطه‌اي رسيديم که امروز بخشي از جامعه ناراضي است به نظر مي‌رسد بايد يک بازگشت جدي به سوي همه مردم داشته باشيم. در دوران مبارزات انقلاب اسلامي شِکوِه و گله مي‌کرديم که امپرياليسم و کاپيتاليسم به عدالت بي‌توجهي کرده، بالاخره کمونيست‌ها شعار برابري و برادري دادند و باعث جذب شد ولي بعد آنها هم شکست خوردند. لذا شعار انقلاب اسلامي اين بود که دنيا و آخرت مردم را باهم مي‌بيند و در دنيا هم دموکراسي و عدالت را با هم برقرار مي‌کند. درحالي که سوسياليست‌ها و کمونيست‌ها ديکتاتوري اکثريت را توجيه مي‌کردند. اما اکثريت ولو واقعي هم باشد و نه ساختگي که 90 درصد هم يک سيستم را تاييد کنند، حقوق 10 درصد باقي‌مانده نبايد ناديده گرفته شود. اگر مي‌خواهيم برگرديم بايد يک جهش قهرمانانه داشته باشيم. براي وحدت ملي بايد تريبون‌هاي تفرقه‌افکن و فرصت طلب و هوچي‌هايي که منافع گروهي و حداکثر جناحي را ملاک قرار دادند، کنترل شود. اگر بنا داريم به وحدت برگرديم، وحدت استلزامات خود را دارد. شعار امام(ره) را آناليز کنيم که وقتي از وحدت سخن گفتند، اتفاق افتاد و همه آحاد ملت و ايرانيان داخل و خارج کشور، زن مرد، جوان و پير و همه اديان بودند. حتي کمونيست‌ها در صفوف مبارزين انقلاب قرار گرفتند و رهبري امام(ره) را پذيرفتند و هيچکس مستثنا نبود. ارتش شاه با مردم اعلام همدلي و همراهي کرد و غير از خود شاه و تعداد محدود و معدودي بقيه در صفوف انقلاب قرار گرفتند. بايد به همان خطوط برگرديم. بايد يک تصميماتي جدي و محکم بگيريم و راهش بازگشت به پذيرش همه ديدگاه‌ها در چارچوب قانون اساسي با همه نقدهايي که ممکن است بدان وارد باشد، است. چون شاهد بوديم و ديديم که ملت حاضر است براي حفظ تماميت ارضي و آرمان‌هاي آزادي و استقلال هزينه دهد و به سختي بيفتد. وحدت در جنگ يکي از نمونه‌هاي همين وحدت است. در ميان شهداي جنگ همه اقشار و فرق مذهبي هستند و ما بايد به همان وحدت برگرديم. تريبون‌هاي ملي و نمازجمعه و رسانه‌هايي که از بودجه بيت‌المال مصرف مي‌کنند جذب حداکثري را شروع کنند.