وظیفه مسئولان ساخت پنجره فرهنگی است

جشنواره فيلم فجر در حالي به پايان رسيد که با حواشي همراه بود. به نظر شما جشنواره امسال به چه ميزان تحت تأثير اتفاقات اجتماعي چند ماه اخير قرار داشت؟
اتفاقي که درباره جشنواره امسال رخ داد اين بود که همه تلاش کردند فضا را عادي سازي کنند. به هر حال بايد بپذيريم که جشنواره امسال نسبت به سال‌هاي گذشته از جهاتي با چالش مواجه بوده است. فيلم‌هايي که در جشنواره امسال پخش شدند و مورد داوري قرار گرفتند فيلم‌هايي بودند که توليد آنها قبل از اتفاقات اخير در کشور آغاز شده بوده است. ترديد نکنيد سال آينده اغلب فيلم‌ها به فيلم‌هاي سفارشي تبديل خواهد شد و کسي براي دل خودش فيلم نخواهند ساخت. هنرمند زماني براي دل خودش فيلم مي‌سازد که حرفي براي گفتن وجود داشته باشد و حرفي براي گفتن به معناي نشان دادن درد مردم خواهد بود. در شرايط کنوني سياستمدارانه‌ترين حرف اين است که من سياسي نيستم. اين در حالي است که من معتقدم يک هنرمند بايد سياسي باشد و جامعه و دردهاي جامعه را بشناسد و تکليفش مشخص باشد. هنرمند بايد در مسير بهينه سازي جامعه و کشور و خودش حرکت کند. ما هنرمنديم و يک عروسک خيمه شب بازي داريم که قصد داريم آن را امشب در سيرک پخش کنيم. چه کسي تماشاگر ما خواهد بود؟ بدون ترديد مردم تماشاگر ما هستند. ما نمي‌توانيم سرمان را مانند کبک در برف کنيم و بگوييم هيچ خبري نيست. در واقع خبري هست و بايد بپذيريم که در جامعه اتفاقاتي رخ داده است.
سينما چگونه مي‌تواند اتفاقاتي که در شرايط کنوني در جامعه رخ داده است را به تصوير بکشد؟ آيا فضا و اراده‌اي براي اين کار مشاهده مي‌کنيد؟
اينکه من عنوان مي‌کنم در جامعه اتفاقاتي در حال رخ دادن است و بايد بپذيريم به معناي اين نيست که بايد سکوت کرد و هيچ کاري نکرد. ما بايد با يک نيت پاک و به‌دور از رياکاري جلو برويم. بايد اتاق فکر قوي تشکيل بدهيم که نقاط ضعف در کجاست. به جز اين مسير اگر از هر مسير ديگري حرکت کنيم هيچ اتفاقي رخ نخواهد داد و شرايط بهتر نمي‌شود. ممکن است در يک ظرف طلا بهترين غذا را سرسفره بگذارند. با اين وجود اگر دلت خوش نباشد چنين غذايي به مذاق شما خوش نخواهد آمد. هنرمند با دل تماشاگران و مردم کار دارند. وقتي دل مردم ناراحت است چه کاري مي‌توان کرد؟دست اندرکاران جشنواره تلاش کردند اتفاق خوبي در جشنواره امسال رخ بدهد و عنوان مي‌کنند جشنواره خوبي برگزار کرده‌اند. اما در واقع اگر کلاه خود را قاضي کنيم مي‌توانيم به اين نتيجه برسيم که در واقعيت جامعه ايران اتفاقاتي رخ داده است. بايد اتاق فکر جسورانه‌تري براي سينماي ايران تشکيل شود. من از آقاي خزاعي انتظار بيشتري داشتم و انتظار داشتم بتوانند لابي‌هاي صميمانه‌تري بگذارند. همه ما مشاهده کرديم که هنگامي که آقاي مجيد صالحي جايزه خود را دريافت کرد چه صحبت‌هايي کردند. اين صحبت‌ها نشان مي‌دهد که بايد خود را براي پذيرش واقعيت‌هاي امروز جامعه آماده کنيم و اين ظرفيت را در خود به وجود بياوريم.


اتفاقاتي که در جشنواره امسال رخ داد به چه ميزان به سينماي واقعي ايران نزديک بود؟آيا آنچه مشاهده شد همه ظرفيت‌هاي سينماي ايران بود؟
سينماي ايران را بايد به چند بخش تقسيم کرد. با اين وجود بر اين باور هستم که يکي از راه‌هاي برون رفت از شرايط اقتصادي که ما به سمت فقر کشيده مي‌شويم صنعت سينماست. اين در حالي است که برخي از دولتمردان ما صنعت سينما را جدي نگرفته‌اند. سينماي ايران از يک طرف در انحصار برخي قرار گرفته که فيلم‌هايي متناسب با فضاي جشنواره‌هاي خارجي بسازند و براي خود شهرت و جايگاه به دست بياورند و از طرف ديگر در انحصار گروه‌هاي دولتي قرار گرفته که براساس ايدئولوژي و گفتماني که دنبال مي‌کنند به سينما نگاه مي‌کنند. در چنين شرايطي کسي به ظرفيت‌هاي صنعت سينماي کشور از جنبه‌هاي مختلف توجه نمي‌کند. صنعت سينما به دنبال ساختن فيلم‌هاي قابل قبولي مانند«روز صفر» و کمدي‌هاي جذاب و با محتواست. جشنواره فيلم فجر تلاش کرده در زمينه سينماي هنري در راستاي گفتمان انقلابي استفاده کند. اگر امروز ما به صنعت سينما در کره جنوبي، هند و مالزي نگاه کنيم متوجه مي‌شويم که اين کشورها به اين نتيجه رسيده‌اند که بايد از صنعت سينما پول دربياورند و در شرايط کنوني نيز همين کار را مي‌کنند. هنرمندان بايد مدعي باشند که مي‌توانند براي کشور توليد ثروت کنند. من معتقدم فراتر از اين جشنواره‌ها بايد به فکر صنعت سينما بود. ما بايد به سمتي حرکت کنيم که از صنعت سينما در راستاي شکوفايي اقتصادي کشور استفاده کنيم. اين اتفاقي است که در بسياري از کشورها رخ داده است.
عده‌اي جشنواره امسال را جشنواره موفقي دانسته‌اند. نظر شماچيست؟
امروز همه ما در شرايط آماده باشي قرار گرفته‌ايم. ما بايد تلاش کنيم با هم صادق باشيم. يک بيمار تا زماني که به دکتر نگويد کجايش درد مي‌کند که مداوا نمي‌شود و خوب نمي‌شود. چرا سريال رهايي که چندين بار پخش شده و قرار است فصل دو آن ساخته شود با من که نويسنده آن هستم هيچ تماسي گرفته نمي‌شود؟ من فکر مي‌کنم مسائل جناحي و جرياني وارد سينماي ايران نيز شده است و همه چيز روي خصومت‌ها و دوستي‌هاي غيرواقعي بنا شده است. هنگامي که سينماي پليسي با برخي آثار احيا مي‌شود و باعث اقتدار نيروي انتظامي مي‌شود اما پس از مدتي سازندگان چنين آثاري کنار گذاشته مي‌شوند بايد اين سوال را پرسيد اين افرادي که امروز پشت ميز نشسته‌اند چه نوع ديدگاهي دارند؟
اتفاقي که امسال در جشنواره فيلم فجر رخ داد اين بود که برخي از بازيگران و چهره‌هاي سرشناس از حضور در جشنواره خودداري کردند. آيا با اين روند موافق هستيد؟
من در اين زمينه يک مثال مي‌زنم. به عنوان مثال شغل من تعميرکار است و ماشين کسي که خراب شده را تعمير مي‌کنم. حالا فرض کنيد کسي شغل بازيگري دارد و از اين راه امرار معاش مي‌کند. کسي که دل خوشي ندارد فيلم تماشا نمي‌کند اما اگر ماشينش خراب شود پيش تعميرکار مي‌رود. در چنين شرايطي اولويت‌ها تغيير مي‌کند و به جاي تماشاي فيلم به تعميرگاه مي‌رود و ماشين خود را تعمير مي‌کند. در شرايط کنوني دغدغه مردم جامعه ساختن و تماشاي فيلم نيست. در چنين شرايطي به صورت ناخودآگاه بازار فيلمسازي کساد است. بنده و امثال بنده ده سال قبل مي‌گفتيم که هيچ ديوار فرهنگي وجود ندارد و بلکه بايد پنجره‌هاي فرهنگي به وجود بياوريم. وظيفه ما ساختن پنچره‌هاي فرهنگي است. آيا ما براي جوان امروز پنجره ايجاد کرديم که امروز به او بگوييم از اين پنجره‌هاي فرهنگي به بيرون نگاه کن. آيا کسي به ريزش‌هايي که امروز در جامعه در حال رخ دادن است توجه کرده است؟چرا هر کسي هر حرفي مي‌زند برخي به وي انگ مي‌زنند؟ کسي جشنواره امسال را تحريم نکرده، بلکه بازارسينما کساد شده است. در چنين شرايطي چگونه مي‌تواند فيلم ساخت و تماشاگر را با خود همراه کرد؟اگر قرار است براي مردم کار کرد در شرايط کنوني مردم در شرايط خوبي به سر نمي‌برند. امروز خيلي از کساني که قبل از اعتراضات توليد کار خود را آغاز کرده بودند دوست داشتند کارهايشان پخش نشود. شرايط به شکلي است که هيچ سرمايه‌داري حاضر نيست براي ساخت فيلم سرمايه‌گذاري کند. امروز کدام سرمايه‌گذاري بخش خصوصي در بخش فرهنگي و سينما سرمايه‌گذاري مي‌کند؟اگر سرمايه و آزادي عمل وجود داشت هر کارگرداني دوست داشت کار کند و فيلم بسازد.