ملتی شکست‌ناپذیر و شایسته تعظیم

در بیش از دو قرن گذشته تلاش زیادی برای فروپاشی ایران و تکه تکه کردن ملت آن به دست سلطه‌گران انجام شد، ولی این تلاش‌ها هیچ گاه به نتیجه نهایی نرسید و به‌رغم ضربات مقطعی به ملت ایران، در نهایت با واکنش عظیم این ملت منتهی به انقلابی بزرگ شد که اثری شگرف در سیر تاریخ بشری بر جای گذاشت. بعد از انقلاب اسلامی و قرار گرفتن ایران در مسیر قوی شدن، تلاش‌ها برای فروپاشی این کشور وارد مرحله‌ای جدید شد و سرمایه‌گذاری هنگفت و مشارکت جبهه گسترده‌ای از دشمنان این ملت تاریخ‌ساز برای جلوگیری از قدرت‌یابی ایران و تحقق هدف شوم نابودی این قدرت تاریخی در دستور کار قرار گرفت. آخرین پرده از این هزینه‌کرد‌ها و برنامه‌های اجرا شده، اغتشاشات و آشوب‌ها پاییز گذشته بود که برای اولین بار با به کارگیری همه توان میدانی و مجازی دشمنان برای به زانو درآوردن ملت ایران همراه بود، ولی باز هم با شکست مفتضحانه‌ای همراه شد. این ناکامی و شکست دشمنان، همگان را در برابر این سؤال قرار داده است که راز این شکست‌ناپذیری ملت ایران چیست؟
بحث بر سر این موضوع بسیار مبسوط است، ولی آنچه می‌توان به اجمال مورد اشاره قرار داد این است که به بیان اهل فلسفه، علل مبقیه انقلاب اسلامی در واقع همان علل موجده آن است و تا وقتی آن علل موجود باشد شاهد بقا، تداوم و گسترش انقلاب اسلامی نیز خواهیم بود. به باور اکثر اندیشمندان و متخصصان علوم اجتماعی و سیاسی که به مطالعه انقلاب اسلامی پرداخته‌اند سه عنصر حضور آگاهانه، ایثارگرانه، مقاوم و از سر اعتقاد بخش زیادی از مردم، حضور قدرتمند اسلام در بطن جامعه و اعتقاد مردم به کارآمدی و راهگشایی آن برای زندگی اجتماعی و رهبری الهی عالمی اسلام‌شناس و زمانه‌شناس در کنار تصویر درخشان از آینده این ملت که برگرفته از ایمان راسخ آنان به اسلام است، اصلی‌ترین عناصر شکل‌دهنده به انقلاب اسلامی بودند. تجمیع این سه عنصر اساسی در کنار تصویر روشن از آینده درخشان غلبه اسلام بر نظام سلطه، غلبه استضعاف بر استکبار، غلبه خون بر شمشیر و غلبه اسلام بر کفر باعث پیروزی انقلاب اسلامی شد. امام خمینی (ره) توانست با الهام از آموزه‌های الهی اسلام و با تبیین دقیق اهداف و نیات سلطه‌گران و بلا‌هایی که آنان بر سر ملت ایران و ملت‌های مستضعف جهان آورده بودند، مردم را به همراهی در مسیری درخشان و استقامت در برابر دشمنان فراخواند و توانست این انقلاب عظیم را به پیروزی رساند. امروز نیز تمرکز دشمنان ملت ایران در همین محور‌ها قرار دارد. آنان تلاش می‌کنند با جنگ شناختی بر قوه تحلیلی و ادراکی مردم، نگرش آنان را نسبت به انقلاب دچار تردید کنند. عموم اقشار مردم را نسبت به کارآمدی انقلاب ناامید کرده و نگرش آنان را به رهبری مورد خدشه قرار دهند و اقشار انقلابی را دچار انفعال و در دفاع از حق گرفتار مارپیچ سکوت کنند.
طی بیش از چهار دهه بعد از انقلاب تمرکز دشمنان بر این چهار محور بوده و به خصوص در یک دهه گذشته برنامه ویژه‌ای برای هجمه و حمله به این عناصر تعیین‌کننده در جریان بوده است. امروز به وضوح و پرشدت، هجمه‌ها به سمت این عناصر جهتگیری شده‌اند و این جهتگیری به قدری حساب شده است که حتی موفقیت‌ها و اخبار مثبت نیز به صورتی کاملاً واژگونه و تلخ روایت می‌شوند و نقاط قوت به عنوان نقاط ضعف و اشکال مطرح می‌شوند و کوچک‌ترین مشکل و مسئله ولو ناشی از عملکرد فردی افراد کاملاً به عناصر فوق ارتباط داده می‌شوند. در کنار هجمه‌ها به رهبری انقلاب، حضور مردم و کارآمدی اسلام، تلاش زایدالوصفی برای از بین بردن روحیه مقاومت و استقامت ملت ایران در جریان است. این تلاش با سیاه‌نمایی از وضعیت کشور و پرده کشیدن و پوشاندن موفقیت‌ها و پیشرفت‌های حاصل شده و نیز تصویرسازی از آینده‌ای سیاه و تاریک در جریان است که در تلاش است با نادیده‌گرفتن دستاورد‌ها و ناامیدسازی از آینده و ایجاد شناخت منفی از ارکان قدرت انقلاب، روحیه استقامت و مقاومت را در ملت ایران از بین ببرد.
البته در این میان وجود برخی کاستی‌ها، برخی عملکرد‌ها و دنیازدگی برخی از مسئولان مزید بر تلاش دشمن بوده و باعث شده که این تلاش‌ها در میان پاره‌ای از مردم اثرگذار باشد. امروز در نقطه‌ای ایستاده‌ایم که یک تهاجم سراسری و ترکیبی دشمن بر پایه جنگ شناختی و اطلاعاتی با استفاده از همه ظرفیت‌ها با عدم همراهی غالب مردم با برنامه‌های دشمن و حضور مجدد مردم در صحنه حمایت از انقلاب و ایران با شکستی بزرگ مواجه شده است، ولی این به معنای پایان این دشمنی‌ها نیست. نباید فراموش کرد تا زمانی که مردم ایران راه مقاومت در برابر سلطه‌گران و مستکبران را برگزیده‌اند و مغلوب جنگ شناختی آن نشده‌اند این شکست‌ها تکرار خواهد شد. پس اعتقاد مردم به کارآمدی دین، حمایت آنان از نظام و استقامت آنان در برابر فشار‌های دشمن و حضور اغلب آنان در صحنه حمایت از انقلاب و کشور، عناصری اساسی هستند که پاسداشت آن‌ها می‌بایست مورد توجه مسئولان بوده و آنان مردم را، ولی نعمت خود بدانند و به تأسی از اظهار تعظیم رهبر معظم انقلاب به استقامت و پای کار بودن مردم، مسئولان در میدان کار و عمل و حل مشکلات و خدمت به این مردم، این تعظیم و تمجید را به صورت عملی پاس بدارند. ملت ایران تاکنون نشان داده است که ملتی مقاوم، قدرشناس، بصیر و شکست‌ناپذیر هستند و تاکنون به‌رغم همه هجمه‌های شناختی و رسانه‌ای پای کار انقلاب و کشور ایستاده‌اند، پس بر مسئولان و مدیران کشور واجب است که این مردم را قدر بدانند، کمتر سخن بگویند و بیشتر عمل کنند، کرامت آنان را تکریم کنند و شب و روز برای حل مشکلات آنان سر از پا نشناسند.