خوی تنها نیست

زهرا نژادبهرام
بني آدم اعضا‌ي يکديگرند، که در آفرينش زيک گوهرند/ چو عضوي به درد آورد روزگار، دگر عضو‌ها را نماند قرار!
به فاصله کوتاهي از زلزله خوي، زلزله در ترکيه و سوريه قلب‌ها را به دردآورد؛ پس از خوي بگوييم و ياد انسان‌هايي که دراين زلزله آسيب ديده‌اند يقيناً به دور از نوع دوستي و انسان دوستي است، بدون ياد‌آوري زلزله اين دو کشور گفتن از خوي به تنهايي دوري از حقيقت فاجعه است!
ايران کشوري است که روي گسل‌هاي متعدد زلزله مي‌باشد و خطر جدي همواره شهر‌ها و روستا‌هاي آن را تهديد مي‌کند با چنين شرايطي، تاکي بايد بياموزد که تدارک لازم براي زلزله زدگان در سه بخش تقسيم مي‌شود:


- امداد فوري و ارائه جا و مکان و غذا به بازماندگان با کمک مردمي و نهادي مردمي آموزش ديده
- جستجوي بازماندگان در زير آوار‌ها با آموزش لازم
- آماده‌سازي براي محل‌هاي اسکان نيمه موقت نظير کانکس و تأمين مايجتاج، و بهره‌گيري از ظرفيت مردم و نهاد‌هاي مردمي ( سمن ها)
آيا اين سه مورد در زلزله اخير شهرستان خوي در آذربايجان غربي که محل زندگي هموطنان عزيزمان فرزندان خرد و کلان اين کشور است، به انجام رسيد!
ناکامي‌هاي و نگراني‌ها و دغداغه‌هاي مردم در همه رسانه‌هاي ديده مي‌شود در سرماي زير صفر از چادر‌هاي نامناسب بهره گرفته مي‌شود! امکانات به روشني توزيع نمي‌شود! از ظرفيت نهاد‌هاي مردمي و شخصيت‌هاي توانمند براي جمع‌آوري کمک و انتقال آن به مناطق آسيب ديده با نگراني به صورت محدود و غير گسترده بهره گرفته مي‌شود!
زلزله خوي يکي از غم انگيزترين صحنه‌ها را براي کشور ايجاد کرد و ضعف جدي مديريت بحران درآن به چشم مي‌آمد شايد اگر ظرفيت‌هاي موجود کشور ثروتمند ما و مردمان مهربان و دلسوز را با نگاهي از همگرايي و همدلي و همکاري تعريف مي‌کرديم امروز شاهد لرزيدن عزيزان‌مان از سرما در آن منطقه نبوديم!
کشوري که جنگ هشت ساله تحميلي را از سر گذرانده قادر است در مواقع بحران همچون «خوي» قادر است به سرعت امکانات اوليه را براي اين عزيزان تدارک ببنيد؛ اما چگونه است که بايستي شاهد اخبار غم‌انگيز از نگراني‌هاي مردم باشيم ...
خبري چون خبر جان باختن مادر و فرزندي در چادر اين غم را بيشتر کرده که سرما چه بر سر ان‌ها اورده که براي گرم کردن چادر بي‌توجه به شرايط ايمني مجبور به استقرار در آن شده‌اند!
زلزله اتفاقي ناگهاني و شايد غير قابل پيش‌بيني و بسيار خطرناک و فاجعه بار است! با توجه به اين مسأله بازهم ما وقتي با زلزله روبرو مي‌شويم به نظر مي‌رسد که شايد بار اول ماست!
اتفاقات خوبي که در شهر تهران طي دو دهه اخير تحت عنوان گروه‌هاي دوام در راستاي آماده‌سازي گروه‌هاي محله‌اي براي مقابله با زلزله و آماده‌سازي سوله ها‌ي لازم براي مواجه با اين فاجعه مي‌تواند به صورت الگويي براي همه کشور در نظر گرفته شود! اين مهم نه مي‌تواند از وقوع زلزله جلوگيري کند و نه امکان تدارک کامل براي رفع مشکلات را دارد اما آماده‌سازي اوليه منجر به نجات جان انسان‌هاي زير اوار مانده و بازماندگان مي‌شود که موضوع بسيار با اهمييت است!
درکناراين مهم بهره‌گيري از ظرفيت‌هاي افراد صاحب نام و داراي اعتبار براي کمک‌گيري و توزيع امکانات براي زلزله زدگان امري بسيار جدي است، چرا که بدون کمک مردم و حفظ روحيه نوع دوستي در ميان آن‌ها امکان کمک به مردم بسيار محدود است!
ازا ين رو آزموده را نيازمويم در طول يک دهه گذشته چند زلزله خطرناک و خسارت بار جاني و مالي کشور را در بر گرفته است پس به همين دليل است که بايد آماده باشيم و پر توان!
سازماندهي و آموزش نيرو‌هاي داوطلب مردمي از يک سو و نيرو‌هاي نظامي نظير ارتش براي خدمت‌رساني به زلزله زدگان امري حياتي است درهمه دنيا در مواجه با اين مسأله نيرو‌هاي نظامي به دليل سازماندهي جز اولين‌ها براي ارائه خدمت به آسيب ديدگان هستند!
از اين رو لازم است آزموده را نيازموييم که نيرو‌هاي نظامي بايد با توجه به تجارب سازماندهي و ساماندهي آموزش‌هاي امداد و نجات را نيز فراگيرند تا بتوانند در کنار داوطلبان هلاال احمر تصويري چند صد هزار نفره از نيرو‌ها اماده امداد و نجات را ايجاد کنند!
آموزش و تمرين و رسيدگي فوري به اسيب ديدگان به رغم خواست همه مديران بايد به يک دستورالعمل جدي براي نهاد‌هاي مديريتي و نظامي باشد تا با کمک فرماندهي واحدي همچون هلال احمر امکان رسيدگي به مردم اسيب ديده فراهم آيد!
خبر شنيدن برپايي بيمارستان صحرايي پس از ده رو خبر خوبي بود اما خيلي دير نبود! کشوري که بحران‌هاي متعدد به خصوص هشت سال جنگ را تجربه کرده در اولين ساعت بايد اين بيمارستان صحرايي را بر پا مي‌کرد!
اما زلزله در ايران را جدي بگيريم باور کنيم که ماروي گسل زندگي مي‌کنيم و هر لحظه امکان وقوع آن است مديريت شهري، فرماندهان نظامي، نيرو‌هاي بهداشتي و درمان، مديريت منابع زير ساختي بايستي همشه آماده باشند با بهره‌گيري از ظرفيت‌هاي ديگر کشور‌ها ما مي‌توانيم با اين مسأله روبرو شويم!
با اين وجود فراموش نکينم در ميان کشور‌هايي هستيم که آن‌ها نيز چون ما در معرض زلزله هستند و بسيار جدي است که گروهي مشترک براي مقابله با تخريب‌هاي احتمالي زلزله درميان کشور‌هاي همجوار ايجاد شود تا امداد‌رساني و اقدامات پيشگيرانه براي آن با همکاري يکديگر صورت پذيرد؛ اين مهم مي‌تواند بستري براي همکاري‌هاي منطقه‌اي و اقدامات فوري براي رسيدگي به آسيب ديدگان باشد!