روزنامه آرمان ملی
1401/12/01
موضوع کودکان شوخی نیست!
فریبا خانی نویسنده و روزنامهنگارما اين روزها بيش از هر زماني درگير قضاوت هستيم. عينکهاي تعصب را روي چشم گذاشتهايم و در فضاي مجازي مدام به هم ميتازيم. اين چند روز اخير هم ماجراي معلم قائمشهري پيش آمد و بازنشر يک ويدئو که دانشآموزان ابتدايي پرشور، آهنگ محلي با عنوان «گنگستر شهر آمل» را همخواني ميکردند. اين ماجرا اختلاف بين کاربران فضاي مجازي را به اوج رساند. عدهاي معلم را قرباني محسوب کرده که بهخاطر هيچ ازکار بيکار شده عدهاي هم ميگفتند که او آهنگ مبتذل براي کودکان پخش کرده است. البته با عذرخواهي معلم و پا درمياني مقامات استان مازندران گويا ايشان به کار برگشتند. اما يک موضوع فراموش شد؛ ناديده گرفتن حريم شخصي کودکاني که در ويدئوهاي اين چنيني توسط معلمان مدرسهها به انتشار درميآيد. در کشورهاي پيشرفته دنيا، معلم جايگاه بلندي دارد. حقوق و مزاياي خوبي دارد و البته و صد البته به سختي گزينش ميشود و بعد از امتحانات دشوار به مقام معلمي درميآيد! معلمها کارشان مهم است چون وظيفه آنها تربيت نسلي است که تحليلگر و باسواد باشد. در ايران، مشکلات شغل معلمي هميشه بوده و گاهي معلمهاي مدارس غيرانتفاعي شرايط سختتري دارند و حقوق و مزاياي آنها هميشه به موقع پرداخت نميشود. اما اين يک بحث است و بحث جديتر اين است که آيا معلم ميتواند با هر شرايطي که دارد؛ تصوير شاگردانش را که کودک محسوب ميشوند در فضاي مجازي به اشتراک بگذارد؟ اصلاً بحث بر سر محتواي ترانه نيست. بحث موضوع سياسي نيست. معلم حق ندارد که تصوير کودکان را در فضاي مجازي به اشتراک بگذارد. دوم اينکه مخاطبان هم بايد هوشيار باشند تصوير کودکان را بازنشر نکنند. مثلاً وقتي کودکي درسش را خوب نخوانده و با لکنت اشتباه توضيح ميدهد؛ ويدئوهايي از اين دست هم که به کودک برچسب کودن بودن ميدهد؛ هم بسيار شايع است، اين ممکن است آينده آن کودک رابه خطر بيندازد. بازنشر ويدئو و عکس از کودکان بيشتر از معلمها، توسط والدين صورت ميگيرد. در مقالهاي که در سايت «سواد زندگي» منتشر شد به آمار جالبي برخوردم: «بر اساس تحقيقي که اخيراً در بريتانيا انجام شده است، يک پدر يا مادر بهطور متوسط هزار و 498 عکس از کودک خود تا وقتي او به سن پنج سالگي برسد منتشر ميکند. بر اساس همين تحقيق 85 درصد والدين تنظيمات حريم شخصي فيسبوک خود را تنظيم نکردهاند و 79 درصد آنها به اشتباه ميپندارند که غريبهها نميتوانند عکسها را ببينند!» بر اساس تحقيق ديگري، نيمي از والدين نميدانند که عکسهاي منتشر شده، اغلب اطلاعاتي نظير محل گرفته شدن عکس را نيز در بردارد. طبق پژوهشي که در دانشگاه ميشيگان انجام شده محققان بررسي کردهاند که والدين چگونه اطلاعات کودکان را در فضاي مجازي منتشر ميکنند. اين پژوهش پنج موضوع عمده را از قرار زير دستهبندي کرده است: 1. خواباندن کودک 2. راهنماي غذا خوردن و تغذيه کودکان 3. تربيت 4. مراقبهاي روزانه(پيش از مدرسه) 5. مسائل اخلاقي
اين مطالعه نشان داد که حدود 56 درصد از والدين اطلاعات شرمآوري از کودکان خود منتشر ميکنند، 51 درصد با انتشار اطلاعاتي اعلام ميکنند فرزندشان در ساعت مشخصي کجاست و 27 درصد از شرکتکنندگان، عکسهاي نامناسب از کودکان خود به اشتراک ميگذارند. اريک اشميت، مديرعامل سابق گوگل در مصاحبهاي در سال 2010 پيشبيني کرده است که روزي همه افراد دنبال اين خواهند بود تا نام خودشان را تغيير دهند؛ تا بدين شکل از شر اطلاعات شرمآوري که در کودکي و نوجواني توسط خودشان يا ديگران درباره آنها در شبکههاي اجتماعي منتشر شده است، خلاص شوند. بسياري از والدين احساس ترس و واهمهاي نسبت به انتشار اطلاعات و عکسهاي کودکانشان ندارند زيرا معتقدند که فقط دوستان آنها در شبکههاي اجتماعي اين اطلاعات را ميبينند؛ اما متأسفانه طبق آمار 76 درصد از دزدي کودکان و 90 درصد از جرائمي که عليه نوجوانان رخ ميدهد، توسط اقوام يا آشنايان است. عينک تعصب را از چشممان برداريم. ما ايرانيها زمان طولاني را در فضاي مجازي ميگذرانيم. البته که فضاي مجازي و اينترنت در بالا بردن آگاهي ما سهم مهمي داشته و دارد. اما اين فضا بايدها و نبايدهايي دارد و موضوع کودکان شوخي نيست. آموزش و پرورش و صداوسيما وظيفهشان بالا بردن آگاهي افراد در فضاي مجازي است به کودکان آموزش بايد داد که چه مشکلاتي در فضاي مجازي هست و به معلمان و والدين هم. در ضمن طبق تعريف يونيسف، کودک به افراد زير 18 سال گفته ميشود. متأسفانه آنقدر درگير کارهاي سياسي شدهايم که از فرهنگ جا ماندهايم صداي سوت قطار فرهنگ را بشنويم که دور ميشود و ما هنوز در حال جنگ و دعوا در فضاي مجازي هستيم.
سایر اخبار این روزنامه